- شناسه خبر : 1818
نقدی بر یک رخداد ملی فرهنگی:
سردرگمی نوزدهمین جشنواره در خانههای سنتی کاشان
چند روزی از پایان نوزدهمین جشنواره نمایش های آیینی و سنتی که مراسم افتتاحیه و بخشی از اجرای آثار به میزبانی کاشان برگزار شد می گذرد؛میخواستم مقدمهای بنویسم و اهمیت چنین جشنوارههایی را گوشزد کنم ولی بیخیال شدم ولی این نکته را باید تاکید کنم که در تقویم برنامه های هنری وزارت فرهنگ و ارشاد مهمترین جشنواره ای که متناسب با شرایط فرهنگی، اجتماعی کاشان باشد بدون شک همین جشنواره نمایش های آیینی و سنتی است. زیرا کاشان با وجود داشتن پیشینه غنی از آیین های سنتی در قالب موضوعات مذهبی، اجتماعی و فرهنگی کمتر به این ظرفیت هایش توجه کرده است تا ثمره الانش این باشد که شاهد فراموشی و تحریف آیین ها و رسوم سنتی خود به اشکال مختلف باشد.
با توجه به اینکه مراسم اختتامیه جشنواره نیز برگزار شده است خیلی خوب است پس از برگزاری چنین مراسم جلسهای گرفته شود و راجع به دستاوردها، محاسن، معایب و کمبودها صحبت شود. نقاط ضعف و قوت معلوم شود. بالاخره طوری نشود که همیشه تجربهها را تجربه کرده و خطاها را تکرار کنیم.
اول این که این اطلاع رسانی خوبی انجام نشده بود. باید برای این گونه مراسم اطلاعرسانی درست و دقیق انجام شود تا مسئولین شهر بدانند و پس از آن فرصتی داشته باشند تا برنامهریزی درست و درمانی انجام بدهند. وقتی قرار است رخداد ملی در یک شهرستان انجام شود نیازمند برنامهریزی است. کم و کسریها در این گونه مراسم آبروی شهر را میبرد.
دوم این که چنین مراسمی پدر و مادر میخواهد. یعنی متولی مشخص میخواهد. معمولا جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد برگزار میشود. هزینهها و اعتبارات آن نیز توسط همین وزارتخانه تأمین میشود. ولی در کاشان معلوم نبود کی به کی است. چیزی که معلوم بود هیچ نقشی از اداره فرهنگ و ارشاد این شهر به عنوان نماینده میزبان یا متولی اصلی دیده نشد و اگر هم بوده شاید در بررسی آثار برای اجرا در کاشان بوده است.
سوم آن که اعضای ستاد اجرایی بایستی به جامعهی هنری و اجتماعی معرفی شوند. باید مردم بدانند افراد ستاد اجرایی چه رزومه، سابقه و مسئولیت حقیقی یا حقوقی مرتبط با جشنواره دارند که به این جایگاه رسیدهاند. شتر سواری که دولا دولا ندارد. بالاخره باید بدانیم چه کسانی در این کار دخیل اند. نوزدهمین جشنواره نمایش های آیینی و سنتی همینجور بود. کسی متوجه نشد مسوولین مرتبط چه کسانی هستند. جالبتر این که گفته شد اعضای ستاد اجرایی دیداری با سیدجواد ساداتی نژاد نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی داشتهاند ولی هیچ عکس یا تصویری از این ملاقات منتشر نشد، که این جای سوال است چرا اعضای ستاد تمایلی برای انتشار عکس خود با نماینده مجلس ندارند؟
چهارم آن که معمول است برای چنین مراسم نشست خبری برگزار میشود. چندتا خبرنگار صدا میزنند و میگویند قرار است این کار را بکنیم، هدف این است. جامعه مخاطب این است. این قدر هزینه شده است. این قدر دیگر قرار است هزینه بشود. هزینهها از این جا و آن جا تأمین شده است و این افراد و سازمانها حمایت و همکاری کردهاند و این سازمانها و آدمها همکاری نکردهاند در نوزدهمین جشنواره نمایش های آیینی و سنتی در کاشان هیچ خبری از نشست خبری نبود.
پنجم به اعتقاد بسیاری از کارشناسان فرهنگی «سمینارهای آموزشی» یکی از مهمترین قسمتهای یک جشنواره است. سمینار دو روزه نوزدهمین جشنواره نمایش های آیینی و سنتی به میزبانی قمصر و با حضور پژوهشگران و اساتید برجسته در حوزهی آیینی و سنتی برگزار شد. در پایان این سمینار نیز جایزه جلال ستاری به برگزیدگان آن به خصوص بهرام بیضایی اهدا شد ولی نکته قابل توجه و مشهود صندلیهای خالی سالن برگزاری سمینار بود. این نشان از بیتفاوتی یا بیاطلاعی جامعه هدف نسبت به آموزش و یادگیری است که به عنوان مهمترین ارکان هر رخداد فرهنگی محسوب می شود.
ششم باید گفت مراسم افتتاحیه جشنواره در خانه طباطباییها برگزار شد با کمی دقت و برنامهریزی یک افتتاحیه به یاد ماندنی رقم میخورد ولی متأسفانه باید گفت چنین نشد. پیام «سید عباس صالحی» وزیر فرهنگ و ارشاد برای آغاز جشنواره که خوانده نشد و در عوض سخنرانی های معمول و کلیشه ای آنقدر زیاد بود که صدای همه را در آورد. حتی خبرنگار اعزامی خبرگزاری ایسنا از تهران در خبر ارسالی خود نوشت « آیین افتتاح جشنواره در خانه طباطباییها در کاشان برپا شد که علاوه بر تاخیر زیاد به دلیل سخنرانیهای متعدد و پشت سر هم به برنامهای خستهکننده و کسالتبار تبدیل شد»
هفتم باید پرسید برگزاری نمایشهای جشنواره در خانههای اقامتی بر اساس چه فلسفه و مبنایی برنامهریزی شده است؟ دلیل مشارکت این خانهها با چه هدفی انجام شده است؟ آیا به دنبال فرهنگ و هنر بودهاند یا در کنار آن برندسازی و تبلیغ خانههای اقامتی را مدنظر قرار دادهاند. مشارکت بخش خصوصی در رخدادهای فرهنگی امری پسندیده است ولی بیشترین نگرانی آن است فعالیتهای اقتصادی جوهره و ماهیت اقدامات فرهنگی را تحت شعاع قرار داده و در حد ابزاری صرف پایین بیاورد. چیزی که با اهداف یک جشنواره فرهنگی و ملی در تضاد آشکار است.
هشتم آن که مشارکت خانههای اقامتی در جشنواره شاید برای تأمین بخشی از هزینهها انجام گرفته است. شاید بخشی از هزینههای غذا و اقامت میهمانان جشنواره بر عهدهی خانههای اقامتی قرار گرفته است. در این صورت هزینه دو میلیارد تومان جشنواره که یکی از مسئولان وزارت فرهنگی و ارشاد اعلام کرد، کجا خرج و هزینه شده است؟ آیا کاشان نیز سهمی از این دو میلیارد تومان برده است؟ اگر سهمی برده است کجا هزینه و صرف چه چیزها و اقداماتی شده است؟
نهم نحوه انتخاب آثار و انتخاب محل برای اجرای نمایش است. چیزی که عوامل جشنواره در کاشان و تهران باید برای آن روشنگری کرده و پاسخگو باشند. مثال آن اجرای نمایش «رام کردن مردم سرکش» در یکی از خانههای سنتی و در زمره جشنواره آینی و سنتی است.
نمایشنامه رام کردن مرد سرکش را «داود فتحعلی بیگی» نوشته که از قضا خودش نیز دبیر نوزدهمین جشنواره نمایش های آیینی و سنتی است، ایشان در سال های گذشته این اثر را در ژانر اجتماعی معرفی کرده است ولی در کاشان در زمره آثار آیینی و سنتی اجرا شد!شاخصه های آن برای یک نمایش آیینی چه بود که اجازه اجرا دادند؟ آیا نمایشی که هیچگونه شاخصه های مرتبط با موضوع جشنواره را ندارد ذهن مخاطبان را گمراه نمی کند؟ قطعا این موضوع جزو اهداف این جشنواره نبوده است و کسانی که این تصمیم را گرفته اند بدانند جشنواره های هنری، محلی برای آموزش و آشنایی و یادگیری برای مخاطبانش است و کسی اجازه انتخاب های سلیقه ای و اشتباه را ندارد.
دهم و نکته ای که در پایان باید اذعان داشت. قطعاً این جشنواره نکات مثبت و موثری نیز داشته است که توسط طرفداران و علاقمندان منعکس و منتشر شده است. خردهای که بر رسانهها گرفته شده است عدم پوشش مناسب رسانهای جشنواره است. جمعی از رسانه های کاشان از جمله پایگاه خبری اهل کاشانم هیچ اقدامی برای پوشش خبری و معرفی این جشنواره نکرد یا تنها برخی رسانه ها صورت محدود اخبار آن در رسانه ها اطلاع رسانی شد. وظیفه هر رسانه است که در این مواقع از تمام توان خود برای معرفی جشنواره و آگهی بخشی به مردم استفاده کند . مثل همین کاری که این روزها رسانه های اصفهان در جشنوراه فیلم کودک و نوجوان می کنند. ولی دلیل عدم پوشش مناسب آن موضوعی است که عوامل برگزاری جشنواره باید جواب بدهند نه اینکه فضا را بر علیه رسانه های شهر مسموم کنند؛ رسانه های کاشان در تمام روزهای سال در گرما و سرما برای اطلاع رسانی اخبار برای مردم تلاش می کنند، حتی رسانه اهل کاشانم در زمان برگزاری نمایشگاه استانی کتاب کاشان بدون هیچ چشمداشتی و به صورت رایگان تبلیغات این رخداد فرهنگی بر حسب وظیفه اش اقدام کرد. پس اگر جمع کثیری از اهالی رسانه در پوشش یک رخداد ملی صرفنظر کردند، دلیلش را باید جای دیگر جستجو کرد. شاید بهتر باشد اعضا و عوامل نامشخص نوزدهمین جشنواره نمایش های آیینی و سنتی پاسخگو باشند.
** مهدی عرشی