- شناسه خبر : 2533
گزارشی از وضعیت آب در دشت کاشان*
تنها راه و آخرین فرصت
ساداتینژاد در انتهای تابستان در گفت و گو با برنامه تلویزیونی «یه روز تازه» نسبت به مصرف بیرویه آب در کشاورزی واکنش نشان داد و گفت: «تبخیر آب در کاشان 3300 میلیمتر است. بارندگی 110 میلیمتر است. این یعنی 11 سانتیمتر باران میآید؛ سه تا سه و نیممتر – اگر حتی باران باشد که نیست- تبخیر میشود. حالا با این شرایط هندوانه و طالبی میکاریم! برای تولید یک کیلوگرم هندوانه 500 لیتر آب مصرف میشود! این رقم برای تولید یک کیلو طالبی 640 لیتر است! کشاورزی با این محصولات صرف نمیکند.»
نماینده مردم تأکید کرد: «درآمد کشاورز گاهی اوقات از هزینهاش کمتر میشود. به خصوص وقتی تولید محصولات کشاورزی بر اساس الگوی کشت نباشد. مثلاً در منطقه مرکزی ایران مثل کاشان، آران و بیدگل، قم و یزد. جایی که تبخیر بالاست کشت محصولاتِ آببر مثل طالبی و هندوانه به صرفه و صلاح نیست.»
از قرار معلوم گویا طالبی و هندوانه متهم ردیف اول بیآبی و بحران است. اگر ارزش آبی که صرف طالبی میشود به حساب نیاوریم؛ آن وقت عایدیِ طالبی قُوت لایموت و نان خالی کشاورز است. قدیمیها گفتهاند باید فکر نان بود که خربزه آب است ولی این روزها سرنوشت «خربزه»، «طالبی» و «هندوانه» و بیشتر از همه «پنبه» به آب گره خورده است. رئیس جهاد کشاورزی آران و بیدگل میگوید: «سهم طالبی 3400 هکتار از 10 هزار هکتار زراعت شهرستان است. یعنی 34 درصد زراعت شهرستان زیر کشت طالبی است. برداشت آب از چاهها که محدود شد این مقدار به 1800 هکتار کاهش پیدا کرده است.»**
حسین فتاحی از وضعیت کشاورز ناراحت و نگران است. معتقد است محدودیت برداشت از منابع آب عملاً زندگی کشاورز را مختل کرده است. از مدیریت منابع آب شهرستان گِله میکند. میگوید «مجوز برداشت از چاهها با پروانه نمیخواند. کنتورهایی که برای چاهها نصب شده است ساعتی است. در صورتی که باید حجم را بسنجد تا کشاورز به حقابهاش برسد. 250 حلقه چاه کشاورزی در منطقه کار میکند. تنها برای 60 حلقه چاه کنتور حجمی نصب کردهاند. میگویند هزینه کنتور حجمی به عهدهی بهرهبردار است. مگر کشاورزی چقدر عایدی دارد که همهی هزینهها را بر دوش ضعیف و نحیف کشاورز تحمیل کنیم.»
ولی مدیر منابع آب شهرستان آران و بیدگل نظر دیگری دارد. محمدرضا نرجسیان بر اجرای قانون تأکید کرده و میگوید: « هزینه کنتور 12 تا 15 میلیون تومان است. طبق ماده 12 قانون این هزینه به عهدهی بهرهبردار است. این کار به نفع کشاورز است. اگر کنتور حجمی نصب شود ضریب تعدیل نیز اصلاح شده و 8 درصدی که از پروانه کسر شده به کشاورز برمیگردد.»
وی یادآور میشود: «سال گذشته 52.8 میلیون مترمکعب آب از ذخایر راهبردی این شهرستان برداشت شده است. وضعیت نگران کننده است. ثانیهای 6 هزارلیتر آب از طریق 250 حلقه چاه کشاورزی، 26 حلقه چاه شرب شهرستان آران و بیدگل، 30 حلقه چاه شرب در اختیار آبفای کاشان و 120 حلقه چاه صنایع از زمین کشیده میشد. این مقدار با طرح تعدیل به 4500 لیتر بر ثانیه کاهش پیدا کرده است.»***
صدای خِسخِس آب میآید. آخرین نفسهای آب در دشت گرمازده آران و بیدگل است که ما را به خود میخواند. خورشید همچنان تازیانههای تابستانی را در شهریورماه نود و هشت بر زمین فرود آورده است. سیمای دشتهای بیرمق و کمجان کشاورزی بر دامن کویر گل انداخته است. دشت نوشآباد. رحمتآباد. اقبالیه. یزدل. محمدآباد. نصرآباد پشت سر هم صف شدهاند. حلقهای چاه در میان هر دشت، زخم و خراشی عمیق بر دل زمین زده تا «جان» جای «آب» کشیده و پای محصولاتِ آببر قربانی کند.
به دنبال آب روان میشویم. اکنون سرنوشت آب در دستان «حسن روشنی» گیر افتاده و تقلا میکند. مثل مرغ سرکنده این ور و آنور میزند. «روشنی» کشاورزِ دشت رحمتآباد است. معلم و مدیر دبستان است. در کنار درس و مدرسه کشاورزی میکند. میگوید: «آبیاری که میکنم؛ دلم برای آب میسوزد. دلم برای بچهام میسوزد. دلم برای آیندهی این سرزمین میسوزد. آب سال به سال کمتر شده است. میدانم این آخرین اندوختههای زمین است که صرف طالبی، گندم و پنبه میشود ولی چکار کنیم؟»
وی ادامه میدهد: «طالبی، کشتِ غالب دشت رحمتآباد است. عایدیِ اندک کشاورز به واسطه کشت طالبی است. آب که محدود شد سطح زیر کشت غله و پنبه و دیگر محصولات کشاورزی را کم کردهایم تا به طالبی برسد. آب طالبی را نمیشود کم کرد. محصول نمیدهد. سه چهار روز یکبار آب میخواهد. در مجموع 30 تا آب میخواهد تا بار بدهد. پنبه آب بیشتری میخواهد.»
از روشنی میپرسم چگونه با محدودیت برداشت آب کنار آمده است؟ میگوید: «وزارت نیرو میزان برداشت آب از چاهها را کم کرده و اختیار آن را به شورای دشت واگذار کرده است. گفته سهم شما این قدر است. هرکاری میخواهید بکنید. هر جور دوست دارید مصرف کنید. شورای دشت رحمتآباد چندتا کار کرده است؛ اول این که زمستان قید آب را زد و موتور چاه را خاموش کرد. اصطلاحاً چاه را 70 روز خواباندیم تا جان بگیرد. قبلاً 24 ساعته کار میکرد. در تابستان هم 14 ساعت برداشت میکنیم و 10 ساعت خوابیده است. اضافه بر این سطح زیر کشت را 35 تا 50 درصد کاهش دادهایم. همهی این کارها را کردیم تا از سقف مجاز رد نکرده و آب به طالبی برسد.»
وی ادامه میدهد: «محدودیت و کمکردن آب کشاورزان گام به گام اتفاق افتاده است. گام نخست بستن کنتور هوشمند روی چاههای آب بود. این کنتورها با کارت کار میکند. میزان برداشت دست وزارت نیرو است. گام دوم کاهش 20 تا 30 درصدی مجوزهای برداشت آب بر اساس پروانه بود. اکنون با توجه به پروانه و دبی چاه – حجم آب – کارتها شارژ شده و در اختیار کشاورز قرار میگیرد.»
روشنی تأکید میکند: «کسی به فکر کشاورز نیست. کشاورز خودش باید به فکر خودش باشد. آب کم شده است. برداشت آب تقریباً یک سوم سابق شده است. به تبع آن درآمد کشاورز یک سوم شده است. هزینهها سه برابر شده است. من یک حقوق ثابت معلمی دارم ولی عایدی کشاورزی در بهترین حالت با 6 ساعت آب، نیم هکتار صیفی و یک هکتار غله حداکثر 1/5 – یک و نیم- میلیون تومان است که اینروزها کمتر شده است. الان دیگر درآمد کشاورزی کفاف هزینههای خودش را هم نمیدهد. کشاورز نمیداند چکار کند. کشاورز تنها خودش را سرگرم نگه داشته است. اگر فعالیتی میکند از جوش دل است. نمیتواند بیکار بنشیند. اگر خانهنشین شود مریض شده و دق میکند.»
سالهاست دولت هزارها میلیارد تومان پای درختان ریخته تا مصرف آب را بهینه کند. عملکرد دولتها برای تحقق اهداف پیشبینی شده بر اساس اعتبارات باعوض و بلاعوض سنجیده میشود ولی «آب» کاری به این حرفها ندارد. آمار و ارقام اگر برای رزومه مدیران و مسئولین نام و نان داشته باشد ولی «آب» برای شنیدن آن لحظهای درنگ نکرده و همچنان در منابع زیرزمینی فرو میرود.
حدود 10 سال پیش پرسیدیم جهاد کشاورزی با اعتبارات چه کرده است؛ ما را به مزرعهی نمونهای که مجهز به سیستم آبیاری تحتفشار در دشت یزدل بود راهنمایی کردند. به آنجا رفتیم. گزارش تهیه کردیم. باغ سه هکتاری انار، انگور و گل محمدی بود که با کمکهای بلاعوض و تسهیلات کمبهره دولتی بنا شده بود. مالک دل خوشی نداشت ولی کار از کار گذشته بود و راه به جایی نداشت. گزارش امروز بهانهای شد مجدد سری به آنجا زده و سرنوشت برنامهها و اعتبارات دولتی را جویا شویم؛ ولی اثری از باغ نبود.
احسان دهقانی گفت: «مهندسجان. سال 92 بخشی از درختان سرما زد و از بین رفت. بخشی هم آفت گرفت. آب اینجا شور است. پای درختان شوره میزند. این شورهها درخت را از بین میبرد. آبیاری تحت فشار به درد اینجا نمیخورد. هزینهی هنگفتی به آب ریخته شده است ولی بار و بری نداد.»
بر اساس مطالعه و تحقیقی که توسط مرکز تحقیقات آب، تغییر اقلیم و خشکسالی انجام شده است کیفیت آب زیرزمینی در دشت کاشان – به جز مناطق محدودی از جنوب و جنوب غرب دشت کاشان – به حدی پایین آمده، شور و سخت (EC) شده است که به درد کشاورزی هم نمیخورد. محدودیت برداشت افزون بر شوری آب قوزبالاقوز برای کشاورز شده است.
از کشاورز یزدلی پرسیدم با محدودیتهای برداشت آب چه کرده است؟ «کشت نصف شده است. قیمت افت کرده است. امسال رودآب – بارندگی زیاد- بود. سالهایی که بارندگی زیاد است محصول زیاد میشود. وقتی محصول در شهرهایی پرباران مثل خرمآباد، ساوه، شیراز و ورامین زیاد شد، قیمت پایین میآید. ما که از آب چاه استفاده میکنیم از قافله عقب افتاده و ضرر میکنیم. محصول کم شده و از طرف دیگر قیمت آن نیز پایین آمده است. امسال همهی کشتها به غیر از نعناع و سیبزمینی ضرر کرده است. کمی نعناع کاشتهام ولی سیبزمینی مالِ این مناطق نیست. بیچارهی بیچاره شدهایم. (مکثی کرده و میگوید البته فقط شیطان بیچارهی بیچاره است.) مهندسجان داغون شدهایم. راه به جایی نداریم.»
ادامهی مسیر در دل کویر به نصرآباد میرسد. شهر نمایندهی مردم در مجلس شورای اسلامی است. گل سرسبد مصرف بیرویه آب در محصولات کشاورزی است. روزی که شهرهای شمالی از صرافت افتاده و برای کاهش سطح زیرکشت پنبه اقدام کردهاند تازه فیل «نصرآباد» یاد هندوستان کرده و غرق پنبه شده است. سفیدی دشتهای «نصرآباد» روزگار منابع زیرزمینی را سیاه کرده است. آشی است که به وسیله شهرداری و جهاد کشاورزی پخته شده است. جشنوارهی «پنبه» برگزار کردهاند و «نصرآباد» را «سفیدشهر» نامیدهاند. شوربختانه همچنان بر کار خود اصرار میکنند. سفیدشهر با وجودی که شورای حفاظت از منابع آب کشت پنبه را ممنوع کرده است؛ همچنان کشت کرده و طلب آب میکند. به همین خاطر است که دشتهای وسیع پنبه سفیدشهر دست به دامان همشهری خود شده است تا قطرهای آب به کام تشنهی دشتها برساند ولی قانون دست نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی را هم بسته است.
حسین خراسانیزاده عضو هیئت علمی دانشگاه کاشان که تحقیقات مفصلی در رابطه با میزان مصرف آب محصولات کشاورزی انجام داده است میگوید: «برای تولید هرکیلوگرم پنبه 6 هزار و 800 لیتر آب مصرف میشود. این یعنی هرکیلو پنبه 7 تن آب میخواهد. مصرف آب مزارع پنبه در دشت کاشان – شهرستانهای کاشان و آران و بیدگل –40 میلیون مترمکعب است. این رقم بیش از مصرف آب شرب و بهداشتی شهروندان دو شهرستان کاشان و آران و بیدگل در طول یک سال است.»
مدیر مرکز تحقیقات آب، تغییر اقلیم و خشکسالی دانشگاه کاشان یادآور میشود: « از قدیم استان گلستان قطب تولید پنبه ایران بوده است. بارندگی در سطح استان بین 300 تا 600 میلیمتر در سال است. با این وجود سطح زیرکشت پنبه به تدریج از 130 هزارهکتار در سال 1356 به 13 هزارهکتار کاهش پیدا کرده است. حدودً یک دهم شده است. در صورتی که کشاورز شهرستانهای کاشان و آران و بیدگل در دشت کاشان با بارندگی 110 ملیمتر عزم خود را جزم کرده تا سطح زیرکشت را به 1900 هکتار برساند.
خراسانیزاده افزود: «پنبه در مزارع اطراف کاشان هر 4 روز یکبار آب میخواهد. از فروردین تا مهر بین 30 تا 40 بار آبیاری میشود. هرچه زود به زود آبیاری شود کیفیت پنبه و الیاف آن و دانهای که از آن روغن گرفته میشود بهتر میشود. این در حالی است که در استان گلستان بین دو تا پنجبار آبیاری میشود و بقیهی آن رحمت باران است.»
ساداتینژاد سفیدشهری از مصرف آب برای تولید هندوانه و طالبی گفت ولی از مصرف «پنبه» دم نزد. نگفت برای هرکیلو پنبهای که در زادگاهش تولید میشود 7 تن آب مصرف میشود. البته ساداتینژاد گوشه چشمی به تأثیر «سیاست» بر «آب» نشان داد و گفت: «رشتههای جدید در دنیا درست شده است که قبلاً نبود. یکی از آنها رشته هیدروپلوتیک است. رشته «آب سیاست» است. سیاست گاهی ابزار صلح است. گاهی ابزار دعوا و مجادله است.» شاید به همین خاطر است که اظهارنظر کارشناسی هم گاهی رنگ و بوی سیاسی و ملاحظات قومی و خویشی به خود گرفته است.
با این وجود نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی راه برون رفت از بحران آب را اجرای همهجانبه قانون دانسته و گفت: «برای مدیریت مصرف برنامه و قانون وجود دارد ولی نقایص در ساماندهی و اجراست. قوانین در برنامهی ششم وجود دارد. دولت باید در بهرهوری زراعی و کشاورزی اصلاح الگوی کشت اهتمام کند.»
از این رهگذر باید گفت امیدی به جهاد کشاورزی نیست. امتحان خودش را پس داده است. به اعتقاد کارشناسان و شواهد موجود؛ پولها و اعتبارات به بهانه «کشاورز» و «مدیریت مصرف» و «بهرهوری» آمده است ولی کجا و چگونه خرج شده است؟ خدا میداند! آیا مدیران، مسئول نبودهاند؟ خدا میداند! آیا کارشناسان، کارشناس نبودهاند؟ خدا میداند! آیا طرحها و پروژهها غیرکارشناسی است؟ خدا میداند! آیا روابط و ملاحظات، طرحها و پروژهها را تحت شعاع قرار داده است؟ خدا میداند! آیا مافیای فساد در اعتبارات هنگفت حوزه کشاورزی هم ریشه دوانده است؟ خدا میداند!
هرچه هست با وجود ریخت و پاش هنگفت پول و اعتبار طی سالهای گذشته اثری از مدیریت مصرف آب نیست. خبری از اصلاح الگوی کشت نیست.اثری از بهرهوری محصولات کشاورزی به چشم نمیخورد و از همه مهمتر و در یک کلام خبری از کاهش مصرف آب در حوزهی کشاورزی نیست.
اکنون آزمونِ نجاتِ آب پیش روی وزارت نیروست. قانون و ضابطه و برنامه مهیاست. وقت اجراست. وقت آن است که همه از طرح تعدیل برداشت آب از منابع زیرزمینی حمایت کرده و با اجرای درست و کامل آن همکاری کنیم. کشاورز، جهاد کشاورزی. نماینده محترم مردم در مجلس شورای اسلامی، همه و همه. وقت آن است کارتهای زرد را به روی اجرای قانون غلاف کرده و با تمام وجود «تنها راه» و «آخرین فرصت» برای نجات زمین و آب را دریابیم.
* گزارش از: عبدالمجید رفیعی برزکی
** آمار مربوط به سطح زیرکشت طالبی در شهرستان آران و بیدگل است.
***آمار ارائه شده مربوط به شهرستان آران و بیدگل است. تعداد چاههای کشاورزی در شهرستانهای کاشان و آران و بیدگل حدود 650 حلقه چاه کشاورزی است. بر اساس برآوردهای غیررسمی تعداد چاههای مجاز و غیرمجاز در دشت کاشان حدود دو هزار حلقه چاه است.
میثم
شهریور 31, 1398
با سلام و عرض ادب و احترام از فرصتی که گذاشتید تا نسبت به جمع آوری حقایق اقدام کنید صمیمانه سپاسگزارم جامعه کشاورزی ما نیاز به تغییر اساسی دارد که این تغییر به دلیل اینکه در رده های مختلف هزینه های متفاوتی دارد اکثرا مایل به انجام ان نیستند در رده های کارشناسی نیاز به افزایش آگاهی کارشناسان ، شناخت بازار ، شناخت گیاهان کم آب بر در رده های کشاورزان نیاز به تامین حداقل نیازهای معیشتی بهره بردار تا زمان برون رفت از بحران با طرح های کارشناسی در رده های مدیریتی ، بازاریابی ، بازاررسانی و ارزش گذاری محصولات تولیدی کم آب بر در رده های عمومی جامعه سوق دادن سرمایه گذاران به جوامع روستایی جهت تامین اشتغال جوانان و جلوگیری از افزایش تعداد بهره برداران در رده های وزارتی ارائه طرح های مشارکتی جهت تولید محصولات با تسهیلات کم بهره و در یک جمله اتحاد همگانی و از آنجا که روحیه تعاون ، همکاری در جوامع فعلی خیلی کم شده و به دلیل اشتباهات کارشناسان بالادستی سلب اعتماد شدیدی در اذهان کشاورزان وجود دارد عملا هیچ کس همکاری نمیکند و اکثرا در راستای بستن بار خود هماره گره های این کلافه را محکم تر به سمت خود میکشند با تقدیم احترام میثم مجیدی زاده
محمد قاسمی
مهر 2, 1398
سلام میخواهم با شما صحبت کنم
سید امیرحسین
مهر 2, 1398
مطلب خوبی ست و پرداختن به بحران کمبود آب و برداشت بی رویه منابع زیرزمینی آب باید همواره در صدر مطالبات مردم و رسانه ها باشد. اما بنظرم و همانطور که پیش از این هم در کامنتی عرض کردم و منتشر نکردید، منصفانه این است که از نماینده محترم طی مصاحبه ای نظراتشان را سوال کنید که چرا به وزارت نیرو معترض است. تا جایی که من می دانم دکتر ساداتی نژاد همواره می گوید چرا تا وقتی طرح جایگزین ندارید کشاورز را محدود و عیشت اش را به خطر می اندازید. مطلب مهم دیگر این است که ما فقط هدر رفت منابع آبی نداریم بلکه خیلی جاهای دیگر هم هدررفت داریم؛ یک نمونه اش دانشگاههای منطقه کاشان و آران و بیدگل که کلی بودجه مصرف می کنند و خروجی محسوسی ندارند. به آن هم بپردازید که چه میزان در حل مشکلات منطقه از جمله همین آب کار کرده اند و طرح دارند. وگرنه ما در همین کاشان شرکتی دانش بنیان در زمینه کشاورزی داریم که شکرخدا اوضاعش هم خوب است و خیلی ها حتی شما رسانه ها از وجودش و کارهایش بی خبرید. کشاورزی و مشکلات آب راه حل دارد اگر بخواهیم.
محمد
مهر 2, 1398
چاههای غیر مجاز دو ببند و پر کنند مشکل کشاورزان هم حل میشه مشکل اینه که تعداد بالایی چاه غیر قانونی داره آب بیهوده مصرف میکنه کشاورز بد بخت باید ضررش رو بده
حسن زاده
مهر 2, 1398
با سلام ؛ تعداد چاههاي آب شرب شركت آبفا غير مستند بنظر ميرسد ؛ البته موضوع كيفيت مورد اشاره در گزارش صحت ندارد . جهت روشن شدن افكار عمومي و جلوگيري از تشويش اذهان اصلاح نماييد.
مهر 3, 1398
وقتی مدیر مرکز تحقیقات آب، تغییر اقلیم و خشکسالی دانشگاه کاشان مدرکش مکانیک باشد و نظرات کارشناسی در خصوص آب دبهد معلومه وضعیت وقانین اینطوری باشد. هنوز سرش نمی شود که کشاورزی که دارد ضرر می دهد اکان تغییر ندارد و با کوچکترین خطایی زندگی اش متلاشی می شود. باید دولت مثل کشورهای پیشرفته کشاو.رز را بعنموان تولید کننده حمایت و راهنمایی کند. ضممنا درختان بیشتر از پنبه اب می خواند و را سادایت نژاد به منتطقه نیاورده است. همین کلانتر یکه وزیر کشاومرزی دولت هاشمی بود در چشن پنبه نصراباد شرکت می کرد. بد نیست مطلب کارشناسی و درست بنویسید تا آدم استفاده مکند و چیزی بر معلوماتش اضافه شود.