«اندوه بزرگی ست زمانی که نباشی»

در سوگ محمد مروج؛ از مدیران فرش راوند کاشان 

محمود ساطع

جامعه‌ی ایران در روزهای گذشته، یکی از کارآفرینان و کنش‌گران اندیشه‌ورز اقتصادی و اجتماعی خود را از دست داد. 

محمد مروج حسینی متولد ۱۶ فروردین سال ۱۳۲۱ شیراز، دانش‌آموخته‌ی رشته‌ی مکانیک از پلی‌تکنیک است. در سال‌های دانشجویی از دوست‌داران جبهه ملی‌ست و با حضور در کلاس‌های جامعه‌شناسی دکتر آریانپور به مباحث فرهنگی اجتماعی علاقه‌مند‌ی بیشتری می‌یابد. شرکت در نشست‌های آزاد دانشکده و دیدار با نویسندگانی چون آل‌احمد، خبره‌زاده و دیگرانی که به دانشکده فنی راه می‌یافتند، توجه او را به حوزه‌ی عمومی فزونی بخشیدند.

در سوگ محمد مروج؛ از مدیران فرش راوند کاشان 

علیرغم کسب رتبه نخست فارغ‌التحصیلی در رشته مکانیک، به دلیل سوابق سیاسی از ادامه تحصیل در آمریکا و نیز از فعالیت کاری در تهران محروم ماند. از این‌رو به اهواز  رفت و در هنرستان آن شهر  مشغول به کار شد.

گمان می‌کرد به عنوان یک مهندس می‌بایست در محیط  صنعتی بزرگی فعالیت کند اما با مانع  خدمت سربازی مواجه شد. داوطلبانه به خدمت سربازی رفت و در مرکز پیاده شیراز، دوران سربازی‌اش را طی کرد. 

صنایع راوند، شامل ریسندگی پنبه، ریسندگی پشم، بافندگی قالی و تکمیل قالی با هدف اولیه تولید سه میلیون متر در سال و هدف نهایی ده میلیون متر در سال آغاز به کار کرد 

برای حمایت از فرش دستباف، صنایع ایران تا این تاریخ اجازه تولید فرش ماشینی را نداشتند. از این‌رو با شرکتی بلژیکی قراردادی منعقد شد تا تولید صورت‌گرفته صادر شود.

به مجرد تولید قالی، به واسطه‌ی تقاضای بسیار داخلی، عملا صادرات صورت نگرفت و فرش ماشینی جایگزین کف‌فرش‌هایی چون بوریا و حصیر و زیلو شد که آن‌ها نیز به واسطه‌ی افزایش هزینه‌های تولید و مزد بافنده و تغییر ذائقه خریدران، دیگر تولید چندانی نداشتتند. بنابراین در کنار فرش دست‌باف،  فرش ماشینی جایگزین این پوشش‌ها شد. 

محمد مروج، علاوه بر فعالیت‌های اقتصادی همواره نگاه ویژه‌ای به فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی داشت و اساسا تولید اقتصادی را امری جدا و منفک از نظام اجتماعی نمی‌دانست. ساخت مدرسه، ایجاد آمفی‌تئاتر روباز و حمایت از فعالیت‌های آموزشی ضمن‌کار از دیگر اقدامات او در صنایع راوند بود. 

پس از انقلاب به همراهی برادران و دوستانش، با احداث کارخانه دناژ در شیراز، علاوه بر صنایع تکمیل فرش، خط تولید موکت نمدی را نیز راه‌‌اندازی نمود. در سال‌های بعد با پیشنهاد و همراهی دوستانی چون مهندس احمد فرهی در کاشان نیز، شرکت صنعتی پاوان را ایجاد کردند. 

خدمات فرهنگی و اجتماعی محمد مروج در سال‌ها و دهه‌های اخیر  بسیار چشمگیرتر شد. در اسفند ۱۳۸۰، با خریداری خانه تاریخی احسان و واگذاری آن به جوانان نوجوی کاشان در  کانون اندیشه جوان سپهری، گامی موثر در توسعه‌ی فعالیت‌های فرهنگی شهر کاشان برداشت. 

اهدای شماری از دستگاه‌های کارخانه پاوان به مرکز فنی حرفه‌ای کاشان از دیگر اقدامات ایشان در این سال‌ها بود. 

کمک به پژوهشگران در چاپ آثار مکتوب از جمله کتاب‌ کارآفرینان صنعتی ایران، حمایت مادی و معنوی از نشریاتی مستقلی  چون چیستا، بخارا و مجله کاج بخشی دیگر از خدمات ایشان بوده است.  

از مهم‌ترین وجوه شخصیتی مهندس محمد مروج، پایبندی و همراهی او با تشکل‌های صنفی و مدنی‌ست. بیش از دو دهه فعالیت در انجمن صنایع نساجی ایران که آن را پایاترین نهاد مردم‌نهاد صنفی ایران می‌دانست، از نقاط برجسته‌‌ی زیست اجتماعی او بشمار می‌آید. نام و یادش گرامی‌ و راهش پر رهرو باد.

▪️پ.ن: تیتر از شعر علی‌رضا بدیع و داده‌های ارائه‌شده از فیلم‌ها و مصاحبه نگارنده با ایشان در سال ۱۳۹۲ است.


دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *