- شناسه خبر : 13334
ناگفتههایی از شاعری که نقاش بود
سهراب سپهری در مهر ۱۳۰۷ متولد شد، با آنکه در شناسنامه او ۱۵ مهر ثبت شده اما خودش می گوید:
“من کاشیام. اما در قم متولد شدهام. شناسنامهام درست نیست. مادرم میداند که من روز چهاردهم مهر(16 اکتبر) به دنیا آمدهام.درست سر ساعت 12. مادرم صدای اذان را میشنیده است. در قم زیاد نماندهایم. به گلپایگان و خوانسار رفته ایم. بعد به سرزمین پدری.”
پدرش اسد الله خان سپهری کارمند اداره پست و مادرش ماهجبین نام داشت که هر دو به هنر علاقه وافر داشتند. مادر بزرگش حمیده سپهری نیز اهل شعر بود. پدر بزرگ مادرش میرزا محمد تقی خان لسان الملک، ملک المورخین است.
سهراب ابتدایی را در دبستان خیام زادگاهش گذراند. در مهر 1319 سهراب قدم به دبیرستان پهلوی می گذارد پس از پایان آن به دانشسرای مقدماتی در تهران می رود و پس از فارغ التحصیلی به استخدام آموزش و پرورش کاشان در می آید. در آنجا با مشفق کاشانی آشنا و دوستی برقرار می کند و اولین اثر منظوم سهراب سپهری با مقدمه استاد مشفق کاشانی در سال 1326 بنام “در کنار چمن یا آرامگاه عشق” در کاشان به چاپ رسانید.
سال 1327، هنگامي كه سهراب در تپه هاي اطراف قمصر مشغول نقاشي بود، با منصور شيباني كه در آن سالها دانشجوي نقاشي دانشكده هنرهاي زيبا بود، آشنا شد. اين برخورد، سهراب را دگرگون كرد.
… آنروز، شيباني چيرها گفت. از هنر حرفها زد. ون گوگ را نشان داد. من در گيجي دلپذيري بودم. هرچه ميشنيدم، تازه بود و هرچه ميديدم غرابت داشت. شب كه به خانه بر ميگشتم، من آدمي ديگر بودم. طعم يك استحاله را تا انتهاي خواب در دهان داشتم… (هنوز در سفرم)
او شيفته نقاشی، شعر، سفر و تماشای فوتبال بود. هر جمعه به ورزشگاه امجديه میرفت و تيمهای “پاس” و “عقاب” را دوست داشت و خودش هم حركات ژيمناسيك را به خوبی انجام میداد.او در سال ۱۳۵۰ در نامه ای به مجله کیهان ورزشی برخی از تحولات و اتفاقات حاشیه ای فوتبال آن روزگار را با نگاه تیزبین خود نقد کرده است.
سپهری جهت ادامه تحصیل به تهران رفته و در دانشکده هنر های زیبا لیسانس نقاشی دریافت می کند. وی در دهه ۲۰ و ۳۰ شمسی چندین بار به خارج از کشور می رود. در ژاپن هنر حکاکی روی چوب، در پاریس در رشته لیتوگرافی و در هند تحقیقاتی دارد.
سهراب سپهری مدتی در اداره کل اطلاعات وزارت کشاورزی با سمت سرپرست سازمان سمعی و بصری در سال ۱۳۳۷ مشغول به کار شد و از مهر ۱۳۴۰ شروع به تدریس در هنرکدهٔ هنرهای تزیینی تهران نمود. پدر وی که به بیماری فلج مبتلا بود، در سال ۱۳۴۱ فوت کرد. در اسفند همین سال بود که از کلیهٔ مشاغل دولتی به کلی کنارهگیری کرد. پس از این سهراب با حضور فعالتر در زمینه شعر و نقاشی آثار بیشتری آفرید و راه خویش را پیدا کرد. وی با سفر به کشورهای مختلف ضمن آشنایی با فرهنگ و هنرشان نمایشگاههای بیشتری را برگزار نمود.
سهراب سپهری در سال ۱۳۵۸ به بیماری سرطان خون مبتلا شد و به همین سبب در همان سال برای درمان به انگلستان رفت، اما بیماری بسیار پیشرفت کرده بود و وی ناکام از درمان به تهران بازگشت. او سرانجام در غروب دوشنبه ۱ اردیبهشت سال ۱۳۵۹ در ۵۱ سالگی در بیمارستان پارس تهران درگذشت در مشهد اردهال به خاک سپرده شد.
“كاشان تنها جايي است كه به من آرامش ميدهد و ميدانم كه سرانجام در آنجا ماندگار خواهم شد…”