روز جهانی محیط زیست و مطالبه‌گری‌های زیست‌محیطی اهالی کاشان

امروز پنجم‌ ژوئن‌ست،
مقارن با ۱۵ خرداد.
سال ۱۹۷۲ میلادی،
استکهلم سوئد.
کنشگران جامعه جهانی دورهم جمع شدند، تا این‌روز را بعنوان «روز جهانی محیط زیست» معرفی کنند.


نیم قرن از آن روز می‌گذرد، چه تلاش‌های که  کنشگران این حوزه به منظور تبیین این حقوق نکردند.

این‌که، در دشت کاشان تعارض‌های زیست محیطی فراوانی وجود دارد، شکی نیست!

این‌که، اهالی کاشان کمترین اطلاعاتی از این تعارضات دارند، نیز دور از ذهن نیست!

این‌که چون شناخت دقیقی از تعارضات  در دسترس نیست، متأسفانه اهتمامی نیز در رفع این تعارضات نیست، و این نیز، دور از ذهن نیست!

البته، این‌که مهم‌ترین تعارضات و تخریب‌های زیست محیطی دشت‌مان چیست؟
اما، بسیار مهم‌ست!
و مهم‌تر این‌که، حقوق زیست‌محیطی شهروندان چیست؟
و چگونه قابل حصول‌ست؟

و جان کلام، این‌که شهروندان کاشانی، اگر بتواند مطالبه‌‌گر عالی باشند، این منتهی‌علیه آرزوی یک «کنشگر زیست‌محیطی» خواهد بود، امیدواریم.

شاید که خیر، قطعاً؛ برخی از رؤس مطالبات «زیست‌محیطی» شهرمان می‌تواند انتظارات ذیل‌ باشد.

۱- حق مسلم شهروندان کاشانی‌ست، که از  «بهترین کیفیت هوای تنفسی» بهره‌مند شوند، چه، هوایی عاری از «ریزگردهای زمین ساختی» و چه، هوای عاری از «آلاینده‌های صنعتی»، و این‌که، بکار افتادن «نمایشگر تنها دستگاه رصد آلایندگی» شهرمان، واقع در میدان پانزده خرداد، که سالیان سال است، روشن بودن‌ش، شده آرزویی دست نایافتنی.

۲-حق مسلم شهروندان کاشانی‌ست، از بهترین منابع «آب شرب» به لحاظ  «کیفیت و کمیت مناسب» بهرمند شوند. آبی، بدور از «آلاینده‌های فلزات سنگین! »

۳‌-حق مسلم شهروندان کاشانی‌ست، میوه و سبزیجاتی که بر سر سفره‌ی خود مصرف می‌کنند، با «کمترین میزان کود و سموم شیمیایی» آمیخته شده باشد.

۴‌-حق مسلم شهروندان کاشانی‌ست، صنایعی در شهرستان مجوز فعالیت بگیرند که مخل سلامتی جسم، روح و روان و آسایش‌شان نشوند. صنایع  «روی» و «سرب» قطعا دوستان خوبی برای «پايداری توسعه» نیستند، همچنین صنایع «آب‌بَری» چون فولاد!

۵-حق مسلم شهروندان کاشانی‌ست، از مناسب‌ترین و با کیفیت‌ترین فضای سبز شهری بهره‌مند شود. با «گونه‌های درختی» و «درختچه‌ای مقاوم به خشکی» و تنش آبی و ترجیحاً با «توان کهن‌ زیستی» بالا، هم‌چنین، با کمک «سیستم‌های آبیاری نوین» و آبیاری با «آب‌های خاکستری» (آب‌فاضلاب)

۶- حق مسلم شهروندان کاشانی‌ست، کمترین نرخ «فرسایش خاک» و  «نشست‌زمین» را در دشت کاشان شاهد باشد.
این‌که «معادن» ، نزدیک مناطق مسکونی، کشاورزی مجوز نگیرند، این‌که «معادن به بهره‌برداری رسیده»، تعهدات «اصلاح و احیایی پوشش گیاهی و جنگلی» خود را مجری باشند.
این‌که تجربیات تلخ روستاهای «جوشقان» و «استرک» و «فتح‌آباد» و «تجره» و «پنداس» را مجددا نیازماییم.
این‌که «نشست زمین» در  «د‌شت لتحر» ، بقول آمارهای بالادستی کشوری متأسفانه بالاست.
این‌که بالاتر از تمامی دشت‌های کاشان‌ست
این‌که «دشت لتحر» نیازمند تغییرات عمده‌ی «توزیع کشاورزی‌ گلخانه‌ای» و «ارائه تسهیلات دولتی»ست.

۷-حق مسلم شهروندان کاشانی‌ست،
شاهد اجرای تمامی‌ «اهرم‌های توسعه‌ی پایدار» در شهرشان باشد.
این‌که «چیدمان توسعه»، منافی تخریب محیط زیست نباشد،
این‌که «مراتع‌مان» کوچک نشوند،
این‌که «بیابان‌های‌مان» گسترش نیابند،
این‌که «جنگل‌های‌مان» افزایش یابند و تخریب نشوند،
این‌که «منابع آب‌های زیرزمینی‌مان بی‌رویه» برداشت نشوند،
این‌که «آلاینده‌های شیمیایی، خاک و آب» کشاورزی‌مان را آلوده نکنند،
این‌که «آفت‌کش‌ها» زیاد استفاده نشوند، این‌که «خودروهای شهری»، عامل اصلی تولید آلایندگی شهرمان نباشند،
این‌که «اعتبارات کافی و لازم و کارشناسی شده» برای پایداری «اهرم‌های توسعه شهری»، پیش‌بینی و تأمین شوند،
این‌که افراد با نفوذ با سلایق غیرکارشناسانه، از «غرب به شرق» و از «شمال به جنوب»، «راه‌های مواسلاتی»، خانمان‌برانداز گونه‌های جانوری و گیاهی  «حیات وحش» ایجاد نکنند.

۸- حق مسلم شهروندان کاشانی‌ست، محیط زیستی فارغ از «دست‌اندازی‌های زیاده‌خواهان» داشته باشد. محیط زیستی شاداب با تمام «تنوع زیستی» و «گونه‌های گیاهی و جانوری» و «گونه‌های بدون در معرض خطر انقراض».

۹-حق مسلم شهروندان کاشانی‌ست،
با «افزایش مسیرهای دوچرخه‌سواری» شهری، بتوانند در کمال آرامش از «ورزش دوچرخه‌سواری شهری» در «خریدهای روزانه‌شان» بهره‌مند شوند، بیماری‌هایشان را کنترل و بهبود بخشند، از «ورزش» لذت ببرند، «درصد چاقی» و «بیمارهای مرتبط با چاقی» را کاهش دهند.

۱۰-حق مسلم شهروندان کاشانی‌ست، تنها «منطقه‌ی حفاظت شده برزک-قمصر» بعنوان یکی از ذخیرگاه‌های مهم جانوری و گیاهی و از طرفی حوزه‌ی اصلی «تولید آب» شهرستان، ارتقاء یافته و هرچه سریع‌تر به «پارک ملی» تبدیل شود.

۱۱-حق مسلم شهروندان کاشانی‌ست،
نرخ بیابان‌زایی دشت کاشان به کمترین میزان ممکنه برسد، نرخی که «فرونشست زمین» اصلی‌ترین هشدارهای آن‌ست، «طوفان‌های گردوغبار» به کمترین میزان کاهش یابد. آن‌هم با کاربست کشاورزی مدرن و صنعتی، افزایش کشاورزی گلخانه‌ای، تولید میوه‌های کم‌آب‌بر، دریافت تسهیلات بخش دولتی جهت «تغییرات عمده‌ی الگوی کشت»

۱۲-حق مسلم شهروندان کاشانی‌ست، آب‌های زیرزمینی «آبخوان دشت کاشان» ، با بیش‌ترین ضریب اطمینان، حفظ شود و برای حال و آيندگان باقی بماند. با برداشت‌های بی‌رویه‌ی این منابع، قطعاً تیشه به ریشه‌ی خود خواهیم زد. کما این‌که شنیده‌ها حاکی از این‌ست، برخی شهرهای ییلاق کاشان(برزک) در همین ابتدای بهار ۱۴۰۰، دچار، «سهمیه‌بندی آب شرب» شده‌اند.

۱۳-حق مسلم شهروندان کاشانی‌ست، از انرژی های پاک در زندگی روزمره استفاده کنند. مثلاً، برای روشنایی خیابان‌های شهرشان از «انرژی خورشیدی» بهره برند،
آسفالت‌های خیابان‌ها از کیفیت مناسب‌تری برخوردار باشند، چون «شهروند کاشانی» می‌داند، استفاده از «متریال نامناسب آسفالت» (ماسه‌ی رودخانه‌‌ی) باعث فرسایش لاستیک خودروها شده و این یعنی، هم افزایش هزینه‌ی شهروندی، هم افزایش ریزآلاینده‌ها،

۱۴-حق مسلم شهروندان کاشانی‌ست، شرایط جمع‌آوری و تفکیک‌ مطمئن تمام زباله‌های خشک و تر؛ «زباله‌های عفونی و بیمارستانی»، «زباله‌های مطب‌های پزشکی» از محل مبداء صورت پذیرد.
این‌که «جامعه‌ی پزشکی» و «کلینیک‌ها» دوشادوش مدیریت شهری خود را در «تفکیک» و «ایمن‌سازی» این‌گونه زباله‌ها وظیفه‌مند بدانند.
این‌که در خیابان‌ها سطل‌های متفاوت با رنگ‌های متفاوت جمع‌آوری «زباله‌ها‌ی تر»، «زباله‌ها‌ی خشک» و «زباله‌های بازیافتی» در دسترس عموم باشد.

این می‌تواند،
گوشه‌ی از مطالبات زیست محیطی «اهالی تمدن سیلک» باشد،
گوشه‌ی بسیار جزئی و ناچیز!

 

✍علی خالوئی کنشگر محیط زیست و لیدر طبیعت‌گردی


دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *