- شناسه خبر : 1761
نگاهی بر ایام جشنواره نمایش های آیینی و سنتی:
خانههای جشنوارهای کاشان
بهروز هاشمی* – بخشی از نوزدهمین جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی از 19 تا 24 مرداد ماه در کاشان و در بستر خانههای اقامتی و فرهنگی برگزار شد. این جشنواره چندمین جشنوارهای است که با حمایت بخش خصوصی و خانههای اقامتی برگزار میشود.
در پوستر جشنوارهی نمایشهای سنتی امسال، همانند جشنواره بین المللی کتاب کودک که در پاییز سال 97 در کاشان برگزار شد، پر بود از نشانِ(لوگو) مجموعههایی که حامیان جشنواره هستند. پرسش اول اینجاست که این خانهها در بقیهی ایام سال کجا هستند؟ و چه برنامهی فرهنگی برگزار میکنند؟ چه نسبتی با برگزارکنندگان جشنواره و همینطور با برنامه و اهداف جشنواره دارند؟ و چرا نحوهی همکاری این مجموعهها با دبیرخانهی جشنواره ناشفاف است؟
ظاهرا مساله روشن است، جشنواره نیاز به مکان برای اقامت مهمانان و همینطور اجرای نمایشها دارد و این خانهها جشنواره را امکان مناسبی برای تبلیغ خودشان میدانند. در این گیر و دار تنها یک چیز گم و فراموش میشود و آن هم خود نمایش است و تاتر. جشنوارهای که رویکرد و هدف هنری فراموشش میشود نتیجهاش این میشود که در کانال حامیان جشنواره مدیر یکی از مجموعهها خطاب به دبیر جشنواره مینویسد؛ « عالی شده این اتفاق برای کاشان و گردشگری. با تمام توان در خدمتیم» و مجموعهی دیگری در ایام جشنواره و با حضور هنرمندان بخش دوم مجموعهاش را افتتاح میکند.
شهر کاشان، میزبان جشنوارهی نمایشهای آیینی و سنتی است در حالی که خانهی تاترش روی هواست، مکان ندارد، تجهیزاتش در کارتن پیچیده شده و پس از جشنواره هم در کارتن خواهند ماند، مکان هم نخواهد داشت و بدتر از همه تاتر جدی و شاخصی هم در شهر اجرا نخواهد شد و باز هم مردمش چارهای جز خندیدن به ادا و اصولها و لهجهی کاشانی خودشان نخواهند داشت.
کاشان ِمیزبان جشنواره، سالن نمایش استاندارد ندارد، محل تمرین ندارد، بازیگرانش برای اجرای کارهایشان باید دنبال کافهای باشند که برای ساعتی در هفته مکانی به آنها بدهد و حالا تمامی خانهها در ایام جشنواره مکانی شدهاند برای اجرای نمایشها. به راستی این خانهها در مابقی ایام سال کجا هستند؟
طی ماههای گذشته، درِ خانه تاتر کاشان را بستند و حالا جشنوارهی نمایش برگزار شده است و هیچ کس حتا دبیران جشنواره یادشان نیست که « کاشان خانه تاتر ندارد»، سالن ندارد، کتابخانه و محل تمرین ندارد. اینکه، جشنوارهها به دنبال هم برگزار میشود و هیچ امکانی را برای شهر، برای مردمش و هنرمندانش به ارمغان نمیآورد هم جای تعجب است. دبیران جشنواره که شهر را پر کرده اند از تصاویر اساتیدی که به کاشان آمدهاند چرا تلاشی برای بوجود آمدن زیر ساخت تاتر در کاشان نمیکنند؟ چرا در کنار جلسات با مدیران شهری به این مسایل اشارهای نمیکنند؟
در پِیجویی جشنوارههای این چنینی، به دنبال تاثیر آنی بودن، کاری بس خطاست، اما برگزاری این جشنوارهها در کاشان روال ثابتی پیدا کرده برای برگزار کنندگان، که آنان هم ثابتند. همانگونه که جشنوارهی آیینی و سنتی پیشین در کاشان اتفاقی را رقم نزد، همانگونه که جشنواره بین المللی کتاب کودک سال97 رقم نزد، همانگونه که جشنواره امسال رقم نخواهد زد.
اینکه چرا دبیران و برگزار کنندگان پس از اتمام این جشنوارهها به کم و کاستیها نمیاندیشند و همهی اتفاقات خوب و بد در تمام این جشنوارهها با همان شکل و محتوا تکرار میشود هم جای پرسش است. جای پرسش است که چرا جشنوارهای تیم رسانهای ندارد، طراح ندارد، اطلاع رسانی درست ندارد، بعضی از گروههای اجرایی دعوت شده به کاشان، مکانی برای اقامت ندارند، غذا ندارند، وسیله نقلیه ندارند، نشانی مکان اجرایشان را ندارند.
مساله مهم این است که حضور مردم برای تماشای نمایشها به معنای استقبال از جشنواره نیست. که اگر ملاک جشنواره را حضور مردم بگیریم باز هم جشنواره تاثیری که در تودهی مردم باید میگذاشته، نداشته. چرا که حضور مردم در شروع نمایش و در خاتمه آن یکسان نیست و نیمی از جمعیت از نیمههای نمایش، محل اجرا را ترک میکردند و مسالهی دیگر اینکه جشنواره در جذب و کشاندن مردم جدید ناتوان بوده است که آدمها به تقریب همان آدمها هستند که از نمایش شماره یک به نمایش شماره دو به تماشا میرفتند. آیا جشنواره نمیتوانست برای احترام به تماشاگر و اینکه تماشاگر منفعل را به تماشاگری فعال تبدیل کند، نظرسنجی مرسومی که در اینگونه جشنواره برگزار میشود را اجرا کند تا تفاوت نمایشها و تفاوت محل برگزاری نمایشها سنجیده شود؟
آیا جشنواره نمیتوانست بر اساس سازه و ساختمان هر خانه، نمایشی را که متناسب با آن خانه است را انتخاب کند؟ نحوهی گزینش و انتخاب نمایشهای اجرایی و خانهها بر چه اساس و با چه کسی بوده است؟ این پرسشها و هزاران پرسش دیگر، قرار است قبل، در حین اجرا و پس از برگزاری جشنوارهها در کاشان تکرار شود. و باز رها میشود تا جشنوارهی دیگر.
کاشان بیش از آنکه به اینگونه برنامهها نیاز داشته باشد، حداقل در تاتر و نمایش به یک خانه تاتر به یک سالن نمایش و به یک کتابخانه نیاز دارد، خانههای اقامتی زیرساخت فرهنگی کاشان نمی باشد بلکه سالنهای نداشتهاش، تجهیزات نداشتهاش و تمام چیزهایی که برای اجرای یک نمایش نیاز دارد و ندارد زیرساخت های فرهنگی شهر است که باید اینگونه جشنواره ها برای کاشان به ارمغان بیاورد.
*داستان نویس و فعال فرهنگی
مهناز محمدی
مرداد 27, 1398
با سلام. شاید اولین قدم برای بهبود و تاثیر گذاری جشنواره ها، دور شدن از فضای دست و کف و هورا دور وبری هاست تا با ایجاد فضایی برای پرسش ، چراهایی پرسیده شود. تا جشنواره ها به همان سر و صدا و رنگ و لعاب به همان سرعتی که آمدند محو نشوند و با صرف این میزان هزینه، اثرات پایدار بیشتری برای شهر داشته باشند.