- شناسه خبر : 15757
جوابی بر جوابيهی «تعطیلی تنها ایستگاه تحقیقاتی کاشان»
پایگاه خبری اهل کاشانم، علی خالوئی کنشگر محیط زیست و منابع طبیعی
جناب آقای فرماندار ،جوابیهی مسؤلین محترم «باغ گیاهشناسی کاشان» را، که برای جنابعالی ارسال شده و جنابتان برای «پایگاه خبری اهل کاشانم» ارسال نموده بودید، هرچند نظری بر انتشار یا عدم انتشار آن نداشتید، مطالعه کردیم.
ابتدا برخود لازم میدانیم به رسم اهل ادب، از پیگیری انتظاراتمان در یاداشت و همچنین، از تلاشها و اهتمام جنابتان، که دغدغهمندانه در مسیر احقاق حقوق «اهالی تمدن سیلک» تا «حصول توسعهی پایدار» در بخش کشاورزی و منابع طبیعی هستید را، قدردان بوده و باشیم.
مَخلَص کلام، اینکه حقطلبیمان برایمان محفوظ بماند به جهت آن مدعای مسئول تحت امرتان ، که ما شدهایم، «مصداق تشویش اذهان عمومی! »،
ولی شایسته است،
جنابتان به مدیران محترم دولتیتان، بفرمایید و متذکر شوید،
که هر «نقدی» را «کذب» و هر «نَقّادی» را «کذّاب» نخوانند و ننامند،
و با «شمشیر داموکلوس» ما اصحاب رسانه را، تهدید و ارعابمان نفرمایند.
که اصحاب رسانه،
شایسته ارعاب و تهدید که خیر!
شایسته امتنان و قدرشناسیاند،
چراکه ایشان شمع محفل و دیدگان باصرهی جامعهاند.
مدیران محترمتان را بفرمایید،
که ما «اربابان رعیت» نیستیم!
که صد البته، باید «رعیتان را، ارباب» خود دانیم.
حقیقتاً اینست،
آموزههای مکتب مولای متقیان حضرت امیرمؤمنان (ع) در ایام و ساعاتی که به نام و یاد ایشان زینت یافته،
پس شایستهست،
همگان زیبنده این خلق و خوی حسنه باشیم.
بفرمائید؛
دوچندان بر آموزههای دین مبینمان اسلام،
و خاصه، رویه دولت سيزدهم که، دولتیست با ادعای، «مردمداری» و «خدمترسانی»،
وظیفهست، مدیران دولتیاش با کوچکترین نقدی،
برآشفته نشوند،
بر اعصاب و روانشان مسلط باشند،
و اِبرام کنش عتاب و غضب با اصحاب رسانه،
اصحاب کِلْک و خامهی جامعه،
ندهند.
بفرمائید؛
بارها و به کرات از رهبران و مدیران کلان جمهوریت،
شنیدهایم،
«مردم ولینعمتان ما و شما» هستند،
و بر ماست، این ولینعمتان را ارج نهادن،
و در قبال وظیفه قانونی، شرعی و اداری،
که قانونگزار بر گردنتان نهاده است؛
به نقدهایی که منصفانه و متضمن اخلاق حرفهای روزنامهنگاریست،
لازم است،
گردن تواضع، به گرو نهادن،
و صدالبته پاسخگو بودن.
هرچند مقدمه، مطول گردید، ولیک لازم بود
ولی ما را برآن داشت تا در استجابت مفصل آن مسئول،
به منظور «تنویر افکار عمومی»،
نه«تشویش افکار عمومی!»،
به پرسش چند سؤال، اکتفا نمائیم،
که به مصداق آن سخن عامیانه،
ولی حکیمانه،
که «اگر در خانه کَسست،
یک حرف بسست!»
جناب فرماندار، از مسؤلین «باغ گیاهشناسی کاشان» ، به صراحت استفسار فرمائید که:
۱- اعلام نمایند، واپسین مرقومههای اداری که با نام و عنوان «ایستگاه تحقیقات مناطق خشک و بیابانی کاشان» به ارگان بالادستی و استانی، یعنی «مرکز تحقیقات منابع طبیعی و کشاورزی اصفهان» مکاتبه گردیده، مرتبط به چه سالیست؟
۲- به صراحتاً، واپسین اعتباراتی که به منظور انجام مطالعات و اجرای طرحهای تحقیقاتی در آن ایستگاه تحقیقاتی، و البته با ردیفهای اعتباری ارگان بالادستی (استانی) خود (مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان) تأمین شده، مربوط به چه سالیست؟
۳- به صراحت اعلام گردد، «ایستگاه تحقیقاتی مناطق خشک و بیابانی کاشان» که با تابلو سردرب آن در استان و نزد بسیاری از محققان بخش منابع طبیعی کشور شناخته میشوند، در پنج سال گذشته:
الف) چند طرح مطالعاتی و یا چند طرح تحقیقاتی در دست اجرا داشته و یا دارد؟
ب) از این طرحهای درحال اجرا، چند طرح، خاتمه یافتهاست و به بخش اجرا، جهت کاربست نتایج علمی- تحقیقاتی ارائه گردیده است؟
ج) و اینکه مشخصاً اعلام گردد، وضعیت نیروهای کارشناسی و هیأت علمی، و جذب اعضای هیأت علمی جدید در ده ساله گذشته، چگونه بوده است:
صعودی؟ نزولی؟ و یا در حد صفر !؟
د) اینکه چرا و چگونه ست، که ایستگاه تحقیقات مناطق خشک و بیابانی کاشان ( به قول ما تعطیل شده) سهواً و یا عمداً نتوانسته تنها سهمیهی «هیأت علمی» خود را در محل کاشان جذب کند؟ و یا شرایط جذبشان را فراهم نماید؛ علیرغم اینکه ایشان تعهد اشتغال ده سالهی در کاشان، داشتهاند، چگونهست که جذب شهر اصفهان، شدهاند؟ براستی چه کسی پاسخگوست؟
ه) آقای فرماندار شما در تاریخ ششم فروردین ماه از باغ گیاهشناسی کاشان بازدید کردید یا ادارهی «ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی»؟ توقع میرفت از جنابعالی به دو تابلوی ورودی دقت میفرمودید و از همراهان میپرسید، «ایستگاه تحقیقات مناطق خشک و بیابانی کاشان» و یا «باغ گیاهشناسی کاشان»؟ ای کاش سؤال میکردید «ما داریم از کدام یک بازدید میکنیم»؟ «باغ» یا «ایستگاه». آیا آن حکایت مثنوی معنوی را خواندهاید؛
«روستایی گاو در آخُر ببست
شیر، گاوش خورد، بر جایش نشست»
تمثیلیست حکیمانه از مولانا،
آنچه شما مشاهده فرمودهاید، شیریست که گاو روستایی را خورده،
و شوربختانه، بر جایش نشسته !!!
بله این «باغ» است که در «کالبد شیر»،
برجای گاو روستایی، «ایستگاه»؛ نشستهست.
و) اگر جنابتان موشکافانه در گزارش عملکرد و جوابیهی مسؤلین باغ دقت میفرمودید، به فراست در این موضوع، در مییافتید، چرا که زیرنویس تمام تصاویر، توضیحی با عبارت مشخص، «باغ گیاهشناسی کاشان»، قید شده،
نه«ایستگاه تحقیقات مناطق خشک و بیابانی کاشان» که به ادعای کذبِ(!) اینجانب تعطیل و یا گم شده است!!!
روی سخنمان با شماست جناب فرماندار!
علیرغم اینکه، از نزدیک شاهد سعی و تلاشتان در تأمین و تجهیز ابزار «توسعه پایدار» در «دشت کاشان» هستیم، نه تنها اینجانب که عموم شهروندان از جنابعالی انتظار داریم، پس از واکاوی دقیق موضوع :
الف) اگر ادعای ما کذب بود،
و ما به قول آن مسئول محترم کذاب بودیم اینجانب تمام عواقب انتشار این «کذبیه» (!) و یا به اصطلاح جوابیه ایشان «تشویش اذهان عمومی» (!) را میپذیرم و آماده تحمل مکافات قانونی و برخورد قضایی هستیم؛
ب) ولی اگر نبود،
یعنی«کذبی» نبود،
«تشویش اذهان عمومی» نبود،
که مطمئن باشید، قطعأ نخواهد بود، آن وقت انتظار میرود،
ضمن اینکه حق دفاع شخصی و قانونی از تخریب شخصیت انسانی و اعادهی حیثیت برایمان محفوظست.
در اسرع وقت، نسبت به احقاق حقوق اهالی تمدن سیلک که همانا تأمین و تجهیز مجدد یکی از مهمترین ابزارهای حصول توسعه پایدارست، (برگشت به فعالیت ایستگاه تحقیقاتی) اقدام عاجل صورت فرمائید.
در شرایط حساس کنونی، یعنی شرایط سیطرهی کاهش شدید منابع آب و خاک و منابع اقتصادی کشور، خاصه دشت کاشان،
زمان آزمون و خطای مدیریتی، دیگر سپری شده،
«دشت کاشانمان»، تشنهتراز آنست،
که فرونشستهای دشتش، با فرافکنی مدیرانش پُر شود!
بهبود حال منابع زيستمحیطی دشت کاشان،
با عنایت به منویات مقام رهبری،
مرد عمل میطلبد،
مرد میدان میطلبد،
مردان پایِ کار میطلبد.
زمان ادعا و مقصر فرض نمودن دیگران،
در کوتاهیها،
سپری شدهست،
جناب فرماندار،
نشده است!؟
س. محمدی
شهریور 15, 1401
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما بزرگوارانی که قلبتون به عشق این خاک میتپه. بسیار با نظر شما موافق هستم. ان شاالله که هر چه زودتر اوضاع محیط زیستی منطقه کاشان و مناطق اطراف بهبود پیدا کنه که صد البته البته نیازمند مدیریت صحیح و مدیران مسئول و دلسوز هست.