- شناسه خبر : 1304
گزارش از کودکی که در اورژانس مرکزی ویزیت نشد
لبخند چارهی درد است
وقتی که پزشک اورژانس مرکزی کاشان در دل شب از معاینه کودک بیمار سر باز زد و با بیتفاوتی از کنار آتشی گذشت که خانوادهای در تب آن میسوخت؛ پدر دست کودک بیمار را گرفت و دواندوان به طرف اورژانس بیمارستان نقوی به راه افتاد. بیصدا و نجواکنان گفت، عزیزم. دلبندم. نورچشمم. شک نکن. مطمئن باش. از خیلی چیزها گذشتم ولی از تو نمیگذرم. فریاد میزنم. داد میزنم. هوار میکشم. تمام شهر را از خواب بیدار میکنم ولی نمیگذارم بیتفاوتی در شهر رواج پیدا کند.
پزشکِ کشیک باور نداشت خانوادهای که روبرویاش ایستاده است، توان پرداخت ویزیت 13 هزارتومانی را ندارد. عیبی ندارد. حق دارد. هرکسی باشد باور نمیکند؛ اوضاع خراب است. اقتصاد به هم ریخته است. مردم در تنگنا و فشارند ولی این مبلغ چیزی نیست که کسی بخواهد از پرداخت آن طفره برود. آن هم برای مداوای کودکی که در کنار پزشک بر صندلی بیمار، بیصدا و تبدار فرو رفته است.
شاید پدر زرنگبازی درآورده است. میخواهد حق اورژانس و پزشک را ندهد. دو دفترچه در دست دارد. از دو کودک بیمار خود که هر دو نیز تاریخ اعتبار آن گذشته است. پدر بیمسئولیت است. باید خیلی پیش از این تاریخ اعتبار دفترچه را بررسی کرده و تمدید کند. از خودراضی است. خودخواه است. فکر میکند همه باید مفت و رایگان در خدمتش باشند؛ ولی ظاهرش مناسب است. با ادب است. صدایش بلند نشده است. بیادبی یا توهین و اهانت نکرده است. خیلی آرام و متین خواهش کرده است تا کودکش معاینه شود. همهی اینها توجیه بیمسئولیتیاش نیست. از همهی اینها گذشته پزشکِ کشیک که اختیار خودش نیست هرکسی را بخواهد معاینه کند و هرکسی را نخواهد نکند. اورژانس قانون دارد. ضابطه دارد. هرکی به هرکی نیست. قانون میگوید بیمار قبض بیاورد تا معاینه شود.
پدر مجدد از پزشک طلب معاینه بدون قبض و دفترچه میکند. پزشک قبول نمیکند. پدر بیسر و صدا و محترمانه بیرون رفته و مجدد باز میگردد. اخلاق و سوگند پزشکی را یادآوری کرده و میگوید، فردا به نظام پزشکی شکایت برده و پیگیری میکنم. بدون این که صدایش بلند شود. بیاحترامی یا توهین کند. همین را گفته و خارج میشود.
فردای آن روز هرچه اتفاق افتاده است بدون کموکاست در رسانهای منتشر میشود. برخی از این اتفاق ابراز نگرانی کرده و با پدر همدردی میکنند. برخی دیگر این را یک سناریوی از پیش طراحی شده برای تخریب جامعه پزشکان عمومی عنوان کرده و از دانشگاه علوم پزشکی، مدعیالعموم و متولیان میخواهند با آن برخورد شود.
پس از آن پزشک کشیک در واکنش به مطلب منتشر شده میگوید: «ظاهر خود و خانمش مناسب بود. به خصوص موبایلی که در دستشان بود گواه این بود که مستمند نیست. گفتند تاریخ اعتبار دفترچه گذشته است. بعد داد و بیداد راه انداختند. گفتند شما شرف پزشکی ندارید. اون موقع گفتند پول ندارند. الان میگویند پول و کارت بانکی را همراه نیاورده بودند. من مطمئن بودم ایشان راست نمیگویند. گفتم فرض کنید معاینه کردم پول دارو را چکار میکنید. گفتند خودم میدونم چکار کنم. گفتم همان کاری که میخواهید برای دارو بکنید برای ویزیت هم بکنید. متأسفانه مردم به این باور رسیدهاند که برای خرید دارو یا هر جنسی باید پول داد ولی کار پزشک بی اهمیت است.»
بعد ادامه داده است: «نباید خیلی از مسائل را گفت. همواره از سه مرکز خیریه برای معالجه به مطب من مراجعه میشود و رایگان ویزیت میکنم. مبالغی را به عنوان کمک به مراکز خیریه میدهم. سند آنها موجود است. موسسهای هم با مدیریت خانم خبازی هست که از کودکان محروم حمایت میکند. هر بیمار مستمندی از طرف آن موسسه معرفی شود به دیده منت و رایگان ویزیت میکنم. بارها و بارها از همین پذیرش اورژانس زنگ زدهاند که فلانی مستمند است و رایگان ویزیت کردهام. ولی اینجا بحث دیگری است. موقع خروج گفتند که من اگر پیش فرماندار و وزیر هم بروم حق شما را کف دستتان میگذارم.»
همکاران پزشک کشیک نیز به کمک آمده و حادثه را از زوایای مختلف بررسی میکنند. حرفهای خود را در قسمت نظرات مطلب منتشر شده درج میکنند. با نگاهی گذرا به گفتهها به نظر میرسد گاهی مطالب متاثر از تصورات ذهنی و پیشداوری است. گویی همهی احتمالات ممکن روی میز قضاوت قرار گرفته است. یکی گفته پدر گوشی اپل 30 میلیونی داشته است. دیگری گفته ساعت 5 میلیونی در دست داشت. پرستار گفته پدر کودک سر و صدا راه انداخته است و با تحکم صحبت کرده است. پزشک دیگری گفته پدر میخواست از دفترچه دیگری استفاده کند و این خلاف قانون است. دیگری گفته اگر با خواهش درخواست کرده بود، خواستهاش اجابت شده بود. یکی گفته اگر دلش به حال کودک سوخته بود بدون پول و کارت بانکی از منزل خارج نمیشد. پزشک دیگری گفته است اصلاً به فرض این که همهی اینها که گفته درست باشد چرا رسانهای کرده است. این کارها باعث سلب اعتماد عمومی از جامعه پزشکی میشود.
افراد که خود را به عنوان همکار پزشک معرفی کردهاند بدون معرفی خود وارد قسمت نظرات سایت شده و هر کدام چیزی گفتهاند: «به پزشک اهانت کرده است. درخواست درمان کودک با دفترچه کسی دیگر را داشته است. با ملایمت با پزشک صحبت نکرده است. داد و بیداد راه انداخته است. با تحکم و تشر میخواست پزشک را مجبور به معاینه کودک کند.» «بیپول بهانه واهی است. به سرعت سراغ پزشک دیگر رفته و دارو تهیه کردند. توقعی که پزشک از بیمار دارد رعایت ادب و احترام است. آیا قانون گریزی و تهدید پزشک آنهم برای ده هزارتومان که پول یک کیلو میوه است مورد تائید مردم هست یا خیر؟» «هیچ چیز بیش از دروغ ریشه های جامعه را نمی خشکاند. همه این پازل هاراکه کنارهم بچینیم میبینیم جز اینکه همراه بیمار نمیخواسته پول بدهد و اینهمه استرس به خودش و بیمارش و پزشک وارد کرده چیز دیگری نیست.»
«کسی که باید مورد تعقیب قضایی قرار بگیره، آن مرد بینزاکت و بی ادب بوده که با قلدری، نظم اورژانس را به هم زده و درخواست غیر قانونی از خانم دکتر داشته. خانم دکتر شریف و متعهد ، مُر قانون رفتار کرده و به وظیفه حرفهای خود عمل کرده است. این معنی نداره که هرکسی به بهانه بی پولی با داد وفریاد سر پزشک محترم کشیک بخواهد کار غیر قانونی انجام بدهد و پزشک را شرعاً وقانوناً ضامن کند.»
فرد دیگری با نام مستعار ر.ر میگوید: «تا اونجا که من از موضوع مطلع شدم پدر بیمار 2 موبایل همراه داشته و در ضمن سرو وضع مناسبی هم داشته حال خود قضاوت کنید این پدر چطور یادش بوده دو تا موبایل با خود بیاورد ولی پول و یا عابر بانکشو نه. چرا هیچوقت درست قانون را نمی خواهیم رعایت کنیم و به خودمان اجازه می دهیم به دلیل خودخواهیمان اون موقع شب فردی را از خواب بیدار کنیم تا حرفمان به کرسی بنشیند و بعد هم برای پزشک کشیکی که به وظیفهاش عمل کرده است خط و نشان هم بکشیم. واقعا باید از خودمان خجالت بکشیم. کمی فکر کنید بعد قضاوت کنید. یکی وظیفه انجام می دهد ودیگری زرنگی.کمی فکر کنید……»
فرد دیگری با نام مستعار فاطمه میگوید: «پزشکان به خوبی افراد مستمند را از افراد دغلباز تشخیص میدهند. پدر درخواست غیرقانونی استفاده از دفترچه تاریخ مصرف گذشته داشته است. با رد درخواست از طرف پزشک سناریو را عرض کرده و پول نداشتن را بهانه میکند و به پزشک میگوید شما وظیفه دارید پزشک مرا بدون ویزیت معاینه کنید. برای معاینه کودک به اورژانش دیگری مراجعه کرده و برای تزریقات و به منظور کنف کردن پزشک مجدد به اورژانس مرکزی مراجعه میکند. هر عقل سلیمی متوجه حیلهگری این فرد میشود و دانشگاه علوم پزشکی در جوابیه با محافظهکاری رفتار کرده و به گونهای پاسخ میدهد که نه سیخ بسوزد و نه کباب.»
فرد دیگری با نام مستعار «جهان» و بدون این که خود را معرفی کند میگوید: «جماعتی اندک و ناآگاه بدون اینکه از ماهیت یک قضیه صنفی کوچکترین اطلاعی داشته باشند، چشم بسته عقدههای چندین ساله خود را در لجنزار زبونی و لمپنیسم فرو میبرند و آن را وقیحانه بر دامان سرمایههای شهر تف میکنند. این کار حکم همان شمشیری را دارد که از رو بسته و به عواقب آن فکر نمیکنند. هیچیک از آن آدمهای کوچک که در یک کانال کوچک به لحاظ ماهیت و شخصیت زبان به یاوه گویی گشودهاند، آدم های قابل ملاحظهای نیستند که بتوانند سرنوشت یک جامعه را عوض کرده و بین پزشک شهر و مردم آن شهر فاصله بیاندازند. مردمی که با نازلترین قیمت توسط همان پزشک با اخلاق بارها ویزیت شده و درمان شدهاند. این جماعت اندک فقط بلد هستند از پشت دیوارها فریاد بزنند و دیگران را تحریک کنند و الفاظی به کار ببرند که لایق خودشان است و لابد تجربه آن را هم داشتهاند. هیچکدام از این آدمها در موقعیت مشابه حاضر نیستند برای آن پدری که مظلومنمایی کرده از در اورژانس تا داروخانه همراهیاش کنند یا پول در جیبش بگذارند. اتفاقا پزشکان بیماران بی بضاعت و آبرودار را خوب تشخیص می دهند و حتی پول دارو را هم درجیبشان می گذارند. اما زیر بار درخواست غیرمنطقی و غیرقانونی به دلیل تبعات وحشتناکی که دارد نمی روند . پزشک کشیک نگفته است مریض نمیبینم، گفته غیرقانونی نمیبینم. اگر یک نفر در این شهر پیدا شده که حرمت قانون را پاس داشته آیا باید به او بیاحترامی کرد؟ جالب این جاست همه این آدم های کوچک مغز مدعی پیشرفت و توسعه و چگونگی رعایت قانون در اروپا و آمریکا هم هستند. باورکنید نه توهین این آدمها خیلی تاثیرگذار است و نه خم و راست شدن در پیشگاه پزشک. زیرا پزشکان تنها به وظیفه خود عمل می کنند. امروز صرف نظر از اینکه چه کسی خطاکار است که باید تحقیقات به عمل آید بسیاری کسان باید پاسخگوی این هتک حرمت باشند. اینجا دیگر وظیفه مدعی العموم محترم شهرستان است که پاپیش بگذارد. اگر قرار است هرکس که توقع نابجایی دارد با هتاکی و بیاحترامی و درگیر کردن فضای مجازی و سوئ استفاده از احساسات مردم کارخودرا پیش ببرد و با مسموم کردن ذهن افراد پای عده معدود و مغرض را به داستان بازکند مصداق نادیده گرفتن دستگاه قضایی کشور و توهین به شعور یک جامعه پاک اخلاق مدار است . جامعه پزشکی ضمن تاکید بر پایبندی بر اصول اخلاقی و قانون مداری از عموم مردم محترم شهرستان کاشان می خواهد برای حفظ آرامش در دام شبکه های اجتماعی مغرض نیافتند و با پرهیز از ایجاد تنش پشتیبان جامعه فرهیخته پزشکی باشند و ادامه رسیدگی رابه دستگاه قضایی بسپارند.»
تنها کسی که با نام و نشان نظر داده است آقای دکتر حسین یاوریتبار است. وی در یادداشتی که در یکی از سایتهای خبری تحلیلی کاشان منتشر شده است موارد مشابه را تکرار کرده و گفته است: «چند روز پیش در یکی از کانالهای تلگرامی که اتفاقاً نام کاشان را نیز یدک میکشد مطلبی با عنوان «اخلاق پزشکی کجا رفته است» منتشر شد که بسیار بیرحمانه جامعهی پزشکان عمومی شاغل در اورژانس کاشان را موردحمله قرار میدهد!» در بخش دیگر این مطلب گفته است: «رسانهای کردن رویدادی که روایتگر وارونه از عملکرد پزشک اورژانس بدون اثبات جرم و خطا در مراجع قضایی اختصاصی باشد اقدامی بس نسنجیده و نادرست است که باعث مخدوش شدن اعتماد اجتماعی میشود و بدتر اینکه وارونه جلوده دادن ماجرا به دلایلی که بر نگارنده پوشیده است عنصر اصلی یادداشت مذکور را رقم زده است!»
در واقع آقای یاوری تبار هم بدون بررسی کامل و همهجانبه و صرفاً با اتکا به نظرات پزشک کشیک نتیجه گرفته که مطلب منتشر شده روایت وارونه از یک اتفاق است و پدر بیمار را دروغگو خطاب کرده و ادامه داده است: «رسانه نه تنها به اخلاق رسانه و رسالت اجتماعیاش پایبند نبوده بلکه با انتشار گفتههای دروغ یکی از همراهان بیمار سعی کرده پزشکان جامعه را افرادی بیمسئولیت و بیدرد معرفی کند.» و باز بر گفتهی خود تأکید کرده و در خصوص کانال اهل کاشانم که این مطلب را بازنشر کرده گفته است: «متأسفانه در این کانال بهدروغ ماجراهایی منتشرشده که همکار شریف و خیری از بین پزشکان شهر کاشان را فردی بیمسئولیت و بی اخلاق معرفی کرده درحالی که حقیقت ماجرا کاملاً برعکس است و پزشک کشیک شخصی قانونمدار و اهل مدارا با بیماران هستند.»
دکتر یاوریتبار به همینچیزها بسنده نکرده است و در ادامه به راحتی و سهولت اتهامات دیگری مطرح کرده است: «این بار هم در شهرمان اتفاقی نامیمون رخ میدهد و رسانهای تریبون فرد خودخواه قانونگریز بیادب و آدابی میشود که قصد دارد قانونشکنیاش را با اتهام بستن به پزشکی خوب و کارآمد و مسئولیت شناس و اتفاقاً خیر بپوشاند! و با این همه مایل نیستم در این نوشته از درخواست غیرقانونی و ناپسند آن شخصی سخن بگویم که این دروغ پردازی را در برابر قانون مداری و وظیفه شناسی یک پزشک رقم زده است!» و در پایان از مراجع قانونی و نظارتی میخواهد با ادمین کانال و شخص توهینکننده برخورد قانونی کنند.
پس از یک فراز و نشیب چند روزه روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی کاشان بدون رد یا تایید ادعاهای مطرح شده جواب داده و گفته است: «پس از مراجعه پدر کودکی بیمار در ساعت ۱:۲۰ بامداد ۲۶/۴/۹۸ به پزشك كشيك اورژانس سرم درمانی وتقاضاي ويزيت بیمار با دفترچه فاقد تاریخ اعتبار بالطبع پزشک معالج قوانین بیمهای را برای وی توضیح داده و همراه بيمار را توصيه به پرداخت هزینه ويزيت آزاد براي بيمار ميكند.
پس از آنکه پدر بیمار مشکل پرداخت ویزیت را مطرح می کند، پزشک کشیک عدم تمكن مالي همراه بیمار را وارد نمیداند.
همراه بيمار بلافاصله در ساعت ۱:۲۶ با شخص معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی تماس برقرار کرده و بدون توضيح کامل ماوقع تقاضاي ويزيت بيمار خود را مطرح می کند که با مساعدت معاون درمان دانشگاه کودک بيمار ويزيت شده و داروی تب بر برای وی تجویز می شود همچنین از همراه بیمار درخواست می شود جهت بررسي و پیگیری بيشتر حضوراً به معاونت درمان دانشگاه مراجعه نمايد.
نقش معاون درمان و حل موضوع در آن ساعت از نیمه شب گویای این موضوع است که دانشگاه علوم پزشکی ملزم به ارائه خدمات اورژانسی به کلیه شهروندان و مراجعین به مراکز اورژانس شبانه روزی می باشد تا نگرانی مردم هنگام بروز بیماری به خصوص در مواقع اورژانسی را برطرف کرده و با تمام تعهد در کنار بیمار و خانواده آنان باشد و همانگونه که مردم عزیز شاهد هستند کادر مراکز درمانی در هر ساعت از شبانه روز آماده ارائه خدمات بهداشتی و درمانی به مردم و شهروندان می باشند و حتما مردم شریف ومخاطبان آن رسانه سوء تفاهم ناشی از خوانش یک خبر را به کل تیم پزشکی تعمیم نخواهند داد و شاهد این مدعا آن است که معاون درمان و پزشک کشیک معالج دغدغه خانواده کودک بیمار را درک کرده و به رسالت انسانی خود عمل کرده اند.»
نگارنده این یادداشت سه پیشنهاد دارد:
نخست این که؛ اندیشمندان، دردمندان و صاحبنظران جامعهی فرهیخته کاشان به سادگی از کنار موضوع نگذرند. آن را از منظر یک ناهنجار و آسیب اجتماعی واکاوی کنند. اگر سیل نظرات که در موافقت و مخالفت موضوع جاری شده است؛ بررسی، آسیبشناسی و ساماندهی نشود مهیب و خطرناک است. کوتاهزمانی همه را با خود خواهد برد. تر و خشک خواهد سوخت.
اگر مطالب مطرح شده در خصوص رفتار پدرِ کودکِ بیمار آنچنان است که در بعضی از نظرات آمده باید گفت؛ زشت است. هنجارشکنی است. بد است. بیقانونی است. مدعیالعموم بیدرنگ اقدام کرده وی را بخواهد و به دست قانون بسپارد. اگر چنین نیست و افراد منتسب به جامعهی پزشکی برای رفع یک اتهام – به درست یا نادرست- با این ادبیات به موضوع تاختهاند باید فکر دیگری کرد. نماینده جامعه پزشکی در کاشان کیست و کجاست؟ کدام سازمان مسائل پزشکی را به لحاظ اخلاقی، قانونی و حرفهای رصد کرده و رسیدگی میکند؟ پا پیش گذاشته و بررسی کند.
پیشنهاد دوم نگارنده آن است؛ افرادی که با نام مستعار و در حمایت پزشکِ کشیک مطالبی را مطرح کردهاند، پا پیش گذاشته و رودرو با پدر بیمار در یک مرجع صنفی و رسمی گفت و گو کنند. چنانچه ادعاهای مطرح شده ثابت شد متهم را سرزنش کنند. به دست قانون بسپارند. چنانچه غیر از این بود آگاه باشند که توهین و تهمت جرم است. باید پاسخ آن را داده و در گفتار خود تجدید نظر کنند. آقای یا خانم «ر.ر،» خانم «فاطمه» و آقای «جهان» شما به قول خودتان مثل دیگران نباشید که از پشت دیوار ناآگاهی سنگ پرتاب کردهاند. رودرو گفت و گو کنید.
پیشنهاد سوم آن است که نگاهمان را عوض کنیم. شاید جور دیگر باید دید؛
فرض کنیم پدر بیمسئولیت است. نگاه به تاریخ دفترچهی درمان کودک نکرده است. باز فرض کنید پول هنگفتی دارد ولی خسیس است و نمیخواهد سیزده هزارتومان حق ویزیت اورژانس و دکتر را بپردازد. فرض کنید خودخواه و از خود راضی است و دنبال ویزیت رایگان کودک خرسالش است. باز فرض کنید بیادب است. فرض کنید سر و صدا راه انداخته است. همهی چیزهای بد را فرض کنید. ولی یک چیزی را نمیتوان نادیده گرفت؛
کودک ده سالهای روبروی دکتر نشسته است. بیمار است. تب دارد. از بد روزگار گرفتار پدری بیمسئولیت شده است. محتاج دست نوازش است. پزشک میخواهد پدر را ادب کند. طوری نیست. ادب کند. کودک را مداوا نکند. دارو ننویسد. تنها به کودک لبخند زده و دست مهربانی و نوازش بر سر کودک بکشد. این که خرجی ندارد. این که پول نمیخواهد. این که مغایر با قوانین دانشگاه علوم پزشکی و اورژانس مرکزی و تأمین اجتماعی نیست. پس از آن به پدر بیمار بگوید: «من به لحاظ قانونی نمیتوانم بیمار را معاینه کنم. خیلی دلم میخواهد ولی نمیتوانم. قانون دست مرا بسته است. واقعاً هم نمیدانم شما راست میگویید یا دروغ. از پیش خدا که نیامدهام. ولی فرض بر این میگذاریم شما راست میگویید. در این صورت باز هم در اختیار من نیست. ولی یک راه دارد. به مدیر مجموعه مراجعه کنید. در اختیارات ایشان است. خیلی وقتها پیش آمده است که کسی به مدیر مراجعه کرده و ایشان تشخیص داده است که بیمار کاملاً رایگان معاینه شود. من هم تبعیت میکنم.» در پایان هم برای این همشهری دعا کند: «خدایا، اگر ندارد بینیازش کن و اگر دارد و نمیخواهد قانون را رعایت کرده و حقوق دیگران را بدهد، هدایتش کن.»
یادمان باشد قرار است طبق قانون رفتار کنیم. طبق قانون کار کنیم. طبق قانون انتظار داشته باشیم. ولی قرار نیست دیگران را قضاوت کرده و بر اساس قضاوتمان رفتار کنیم. زبان که درد نمیآید. قانون را یادآوری کرده و فرض را بر درستی و راستی بگذاریم. آنوقت بر اساس آن دیگران را راهنمایی کنیم. اگر کاری از دستمان برآمد بکنیم و اگر نیامد با روی خوش دیگران را بدرقه کنیم. مطمئن باشید مردم دارای فهم و شعور هستند. همهی این چیزها را میفهمند. درک کرده و به حق واقفند و به حقوق دیگران احترام میگذارند.
حواسمان باشد. زیر و روی جامعه متفاوت شده است. مردم با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشتهاند. نمیشود از ظاهر مردم پی به وضعیتشان برد. گرانیها کمر مردم را شکسته است. نفسها در سینه بند آمده است. اکثریتی از مردم با حقوقهای بخور و نمیر زندگی میکنند و سر و ته هزینههای سنگین را به زور جمع میکنند. خدا غم خانوادههایی را بخورد که از حداقل حقوق نیز بینصیب شدهاند. کسانی که کار درست و حسابی ندارند یا با تعطیلی کارگاه یا کارخانهای از کار جا ماندهاند.
با این وجود عامه مردم ثابت کردهاند اهل درستی و راستیاند. تنگناها را تحمل کرده ولی دروغ نگفتهاند. با تمام نابرابریهای حق و حقوق و دستمزد ساختهاند. سرشان به کار خودشان است. به همه چیز لبخند زدهاند. شاید ماه ها حق و حقوقشان در همین ادارههایی که قرار است حافظ منافع مردم باشد یا در کارگاه و کارخانهای ضایع شده است. ولی صبوری کردهاند. نجابت کردهاند. چیزی نگفتهاند. صدایشان را بالا نیاوردهاند. به روی خودشان نیاوردهاند. یادتان باشد. اگر روزی خسته و بیمار به سراغتان آمدند؛ مداوایشان نکنید، تنها با لبخندی به رایگان مهمانشان کنید. به همین بسنده کنیم که لبخند بر هر درد بیدرمان دواست.
م. خ
مرداد 3, 1398
احسنت. بسیار عالی و منطقی بود
مرداد 4, 1398
فرزند من در سال ۹۱ بدلیل بی توجهی و عدم احساس مسیولیت سرپرستان زایشگاه شبیه خوانی فوت کرد .هفت سال در تمامی دادگاهها محکوم شدن .امسال با ساخت و شلیک کلمه ماهیت بیماری در محکمه ای که نا عادلانه بوده بدنبال تبرئه کردنشان هستند واقعا جمعیت زیادی از جامعه پزشکی شهر ما سنگدل شده اند
دکتر اسد کاشانی
مرداد 4, 1398
اینهمه مظلوم نمایی برای چی ؟ سیاه نمایی کردین که چی بشه ؟ پدر کودک می خواسته قصور خود در تمدید دفترچه کودکش را با فریاد و جار و جنجال بر سر یک پزشک متعهد و مجرب و شریف ، که پزشک نمونه هم معرفی شده اند، جبران کنه و شاید هم عقده های حقارت خویش را. اگر جان این بچه برای پدر اهمیت داشت، ویزیت بچه اش را در گرو مابه التفاوت ۸۰۰۰ تومانی قرار نمی داد.. نویسنده گزامی: اولا قانونا" کسی ، پزشک معالج این طفل محترم خوانده می شود که قبض پذیرش، به ناماو ثبت سیستم شده باشد(قبض پذیرش ،لزوما" به معنی پول دادن نیست.همه بیماران چه رایگان، چه غیر رایگان ، قانونا" باید قبض پذیرش داشته باشند.پزشک کشیک اجازه ندارد که بیماری را بدونپذیرش شدن ببیند).. در مورد این کودکقبض پذیرش به نام این پزشک صادر نشده و قانونا" پزشک معالج ایشان نیست که اینقدر مورد هجمه ناجوانمردانه شما قرار گرفته.دوما" این کودکاز نظر سیستم تریاژ، گرید پنج یا حداکثر چهار است و بنابراین به هیچ وجه اورژانسی تلقی نمی شده( گرید یک اورژانسی ترین است).پدر کودک به جای هیاهو، قلدری و تحریک کردن احساسات پاک همشهریان ناآگاه و راه انداختن جو مظلوم نمایی پوپولیستی، اگر همان شب به سوپروایزر کشیک مراجعه نموده بود، قطعا" کودکش ، بدون سر وصدا و سریع، ویزیت و مداوا می شد.
شهروندکاشانی
مرداد 4, 1398
اگر پدری بد است کودک را بی پدر ومادر فرض کنند اندکی از هوش خود روی کاغذی نوشتن و کودکی راازدردرهاندن بایک داروی مسکن ،واقعا کارخاصی نیست اگر واقعا قانون معنی دارد انسانیت هم قانون است پدری کودکش راترکه میزند همه نفرینش میکنند دکتر واجب نیست همیشه پول برای کارش بگیرد دکتر ازبچگی میگوید دکترشوم بدرد مردمم بخورم ازبین مردم ندار رجوع کننده آدم دارای خسیس هم پیدامیشود فکرکنید آن کودک ، کودک خودتان دردست ناپدری یانامادری بی محبتی است آیا انتظار ترحم از دکتر یاهر صنف دیگری را ندارید قانون فقط جسمی نیست قانون روحی هم هست شوهرم موتور معتادی رامفت درست کرد دراوج نداریمان ،گفتم چرادرست کردی ،گفت شاید وسیله ای ازخانه ی زنوبچش را پول کند برای من،چه سود،خدا به تنهایی جواب رعایت همه قانونهاست باپانصدهزارتومن هم نه دکتری پولدارتر میشودنه فقیرتر ،فقط اون طفل بایه مسکن از انسانیت دورنیست رهابشه،چه میشود کرد این پدر حتما نه ،ولی هستند پدران بی انصاف،ما که انسان میدانیم خود رابی تفاوت نباشیم کاش به چشممان اعتمادنکنیم
یاوری تبار
مرداد 4, 1398
سلام من فقط یک حرف دارم در کشور ما، تمام قوانین وجود دارد ولی ما همیشه دوست داریم راه بی قانونی رو برویم و با هیاهو مشگل رو حل کنیم. قوانین ویزیت و درمان و رابطه پزشگ و بیمار موجود است هر زمان و هر مکان شخصی حس کرد به او اجحاف شده با مراجعه به دادسرای نظام پزشگی دادخواست داده تا رسیدگی شود( و من سوگند یاد میکنم حداقل در هشت سالی که در نظام پزشکی بودم همه رای ها به نفع بیمار صادر می شود تا پزشک) من فقط میگویم در مورد فوق چرا پدر بیمار که شخصی فهمیده و قانون دان و اهل رسانه و معلم و با نفوذ است،،، راه درست را انتخاب نمیکند،،، و با رسانه ای کردن و نوشتن داستانی سوزناک که اشگ همه رو در می آورد با بچه ای مظلوم و با پدری متاصل و پزشگی بی رحم، پی چی میگردد. 1_اگر داستانی نوشته است، به نظر من داستانی بسیار زیبا و سوزناک و قابل تقدیر است 2 _ اگر پی واقعیت و محکومیت یک رفتار نادرست هست ( چه از طرف پزشگ یا بیمار) که رسانه چنین جایگاهی ندارد و یک طرفه به قاضی رفتن است 3 _ یا حل مشگل. اگر یاد نگیریم و یاد همان بچه که خواهان دلسوزی برای اون هستیم یاد ندهیم و ،،،،راه حل درست رو انجام ندهیم،،،، همیشه جهان سومی باقی خواهیم ماند
یاوری تبار
مرداد 4, 1398
لبخند چاره درد نیست درست عمل کردن چاره درد است
.....
مرداد 4, 1398
مدیریت محترم کانال اهل کاشانم باسلام .اینجانب همان پزشک اورژانسی هستم که شما بارها و بارها بی مسئولیتی و بی اخلاقیش رابیان نموده اید.از شما میخواهم اگر به راستی بدنبال حقیقت و اجرای عدالت هستید و مطالب عنوان شده بر علیه پزشکان اورژانس مغرضانه نیست ،یکبار هم شده به رسالت خود عمل کرده و مطالب اینجانب را به طور کامل در کانال خود انتشار دهید . در جایی از مطالب روز گذشته خود عنوان نموده اید عده ای ازپزشکان، خصوصا جناب آقای دکتر یاوری تبار مطالبی به نفع بنده عنوان کرده اند و گفته اید اگر ادمین یک طرفه قضاوت کرده ابشان هم چنین کرده اند . در جواب شما ابتدا این مطلب را بگویم که مفتخرم قریب بیست سال تجربه طبابت در همین اورژانس و اورژانسهای دیگر کاشان را داشته باشم که گمان نمیکنم زمان کمی جهت شناخت خصوصیات و منش و طرز رفتار افراد باشد،شما میتوانید ساعت اندکی از وقت خود را صرف مراجعه به اورژانس بکنید با مدیریت ،رییس محترم اورژانس، پرستاران ،پذیرش،و حتی خدمات این مرکز گپ کوتاهی بزنید تا صحت و سقم مطالب عنوان شده از این پزشکان مشخص شود ولی این سوال مطرح است که شما چند سال پدر بیمار را می شناسید که طی یک هفته گذشته با اطمینان از درستی مطالب عنوان شده توسط ایشان فقط و فقط تریبون مطالب ایشان بوده اید؟ ساعت ۱.۵ بامداد پدر بیمار با دو دفترچه به نزد بنده آمده درخواستی دارد آن هم نوشتن نسخه درآنها که اولا تاریخ گذشته هستند و با توجه به وجود دو دفترچه پس اتهام بعدی ایشان درخواست برای نوشتن نسخه در دفترچه غیرمی باشد. این درخواستها بارها وبارها ازطرف بیماران حتی با دادوبیدادو اهانت به پزشکان در طول شیفتهای ما مطرح میشود،درخواستی که نه شرعا درست است و نه قانونا ".ودر صورت انجام آن شدیدترین مجازات از جمله قطع قرارداد بیمه ها با پزشک در انتظار ایشان است . فرقی هم ندارد بیمار اورژانسی است یانه ،صبح است یا شب! بعد از رد شدن درخواست ایشان، اینجاست که ادعای بحث برانگیز ایشان مطرح میشود که بخوبی میتواند احساسات شما و عامه مردم را بر انگیخته و دستاویزی برای مطالب عنوان شده و بی تفاوتی و مرفه بیدرد بودن پزشک باشد!اینکه بنده اصلا پول ندارم نه اینکه همراه ندارم و شما باید طبق وظیفه انسانی خود بیمار را ببینید! ادعایی که روز بعد بگونه دیگر مطرح شده اینکه ایشان به علت بیماری کودک و عجله فراموش نموده کارت بانکیش را بردارد! همان زمان دو مورد به ایشان تذکر داده شد ،اولا وضعیت ظاهر شما خلاف ادعای شماست که اگر واقعا اینگونه بود بنده پرداخت هزینه داروی شما را هم تقبل میکردم و ثانیا گیرم بنده رایگان ویزیت کردم برای پرداخت هرینه دارو چه اقدامی میکنید که ابشان میگویند آن را خودم میدانم چکار کنم! جناب ادمین محترم سوالی از خدمت شما و مردم محترم دارم اولا هزینه پرشک نسبت به هزینه داروها چگونه است که ایشان میدانند و خود را موظف به پرداخت آن میکنند ولی ویزیت پزشک باید رایگان باشد .چرا ایشان همان شب جهت رایگان کردن مبلغ پرداختی داروی خود با داروخانه بحثی نداشته و برای عدم پرداخت آن به معاونت محترم غذا و دارو زنگ نزده است.ضمنا شما مطلب جالبی مطرح کرده اید اینکه چرا باید ملاک بضاعت این فرد وضعیت ظاهرش باشد ؟بنده از دید شما ساعت ۱.۵ بامداد باید چه ملاکی را اتخاذ میکردم؟فرد با ظاهرمناسب و با موبایل هوشمند مراجعه کرده ،دفترچه ای دارد که نشانه آن است سر کار است و حق بیمه ای پرداخت میشود که یا از جانب خود اوست یا کارفرما!و از همه مهمتر اگر راست میگفت چرا از ابتدا عدم تمکن مالیشان را مطرح نکردند؟ شما مطرح کرده اید گیرم پدر دروغ گفته و خسبس و بی مسئولیت بوده چرا نباید پزشک کودک را ببیند و آبروی پدر جلوی طفل ریخته شود؟ اولا در تمام مدت ابتدایی صحبتهای بنده با پدر ،کودک در اطاق نبوده ودر سالن انتظار کنار مادر خود نشسته بوده مگر در لحظات آخر بعد از اینکه فرمودند بابد بیمار راببینید !پس خرد شدن شخصیت پدر و مادر دروغ دیگری جهت برانگیختن احساسات شما و مردم است که دوربینهای مداربسته اورژانس نیزگواهی بر این ادعاست.ضمنا به علت شلوغی اورژانس پزشک دوم اورژانس هم تا ساعت ۲.۵ بامداد در اطاق روبرو مشغول طبابت بوده اند و سوال بنده این است چطور به ابشان مراجعه ای نشده؟چرا به پذیرش مراجعه نشده جایی که ممکن بود با صحبت با سوپروایزر قبض رایگان صادر شود! و اما مطلب بعد نوشته اید ایشان دوان دوان با کودک بیمارش به اورژانس نقوی مراجعه نموده و حتی نجواهای شبانه ایشان هم درج شده ! بنده صبح روز بعد با پزشک دومی که ایشان را ویزیت کرده اند صحبت کرده ام .اولا ایشان کشیک شب گلابچی بوده اند و جالباست همین فرد که ادعا میکند پسرش در تب میسوخته حتی آمپول تب بر کودک را در آنجا تزریق نکرده و برای اثبات آنکه پزشک دوم با دستور مقام مافوق بدون دریافت ویریت مجبور شده بیمار را ببیند مجددا و به گفته خود ابشان با آژانس به اورژانس مرکزی بر میگردد و با تحکم ازپرستار اینجا درخواست تزریق آن را مینمایند ! جناب محترم مدیر مسئول برخورد مابین بیماران اورژانسی و بیماران عادی متفاوت است هنگام مراجعه بیماران واقعا اورژانسی همه کارهای بیمار و اعزام آنها انجام میشود و آن زمان هیچکس به یاد این نیست که قبض بخواهد.موردی که در کانال شما عنوان شده تب یک کودک ده ساله هست وضعیت بیمار اورژانسی نیست کما اینکه نظر پزشک دوم و تجویز صرفا تب بد برای ایشان گواهی بر این ادعاست .همه افرادی که در آن تایم کاری به اورژانس مراجعه میکنند انقدر ببمار هستند که تحمل آن تا صبح امکانپذیر نباشدو هیچ کس در آن زمان برای چکاب مراجعه نمیکند.پس اگر فرمایش شما اجراشود در این تایم همه بیماران در صورت ادعای عدم تمکن فقط و فقط به دلیل آنکه بیمارند باید رایگان ویزیت شوندو اصلا به بقیه چه مربوط پزشک از خانه و زندگی و استراحتش گذشته،یک ریالهم حقوق ثابت به ایشان تعلق نمیگرد و صرفا درصدی از ویزیت بیمار به ایشان تعلق میگیرد حال آنکه افرادی با زرنگی حاضر به پرداخت حتی این اندک حق مسلم او نیز نیستند. شما که همه چیز را گفتید آیا این را هم به مردم گفته اید که ایشان خبرنگار هستند ؟ در جایی نگارنده که نمیدانم شما هستید یا شخص دیگر،عنوان نموده مسئول جامعه پزشکی کیست تا درستی یا نادرستی مطالب را عنوانکند؟ همان روز و بعد از درج مطالب نادرست قرار بر این بود تا از طریق دفتر حقوقی دانشگاه شکایت بنده پیگیری شود ولی متاسفانه به دلایلی که بربنده روشن نیست با وجود ارسال شکواییه از طرف معاونت درمان و ریاست محترم اورژانس اینطور نشد .چندین بار ریاست محترم اورژانس در کانال پرشکان وحتی به بنده این تذکر را دادند که بیانیه ای که از طرف معاونت درمان و خود ایشان صادر شده به این صورت و انقدر محافظه کارانه نبوده است و خود ایشان هم از این برخود و جوابیه دانشگاه متعجب بوده اند. قرار بوده وکیلی از طرف نظامپزشکی و انجمن پزشکان برای پیگیری شکایت پزشکان اتخاذ شود که متاسفانه بنده اقرار میکنم یک دروغ و یک اشتباه بزرگ از بنده سر زده ،اشتباه بزرگ بنده این بوده که شخصا از ریاست محترم نظام پزشکی و ریاست محترم انجمن پزشکان درخواست نمودم فعلا دست نگه دارد،که با ادامه این موضوع و ادامه تحریک اذهان عمومی در صورت عدم درج مطالب بنده در این کانال انشالله این اقدام انجام خواهد شد ،و دروغ بنده به بازرس محترم تامین اجتماعی بوده که شخصا پیگیر این جریان هستند و مشخصات فرد مذکور را برای برخورد قانونی و حتی مسدود نمودن بیمه ایشان خواسته اند،درخواستی که آن زمان بنده راضی به انجام آن نبوده وبه دروغ از دانستن مشخصات این فرد بی اطلاعی کرده ام! این بود واقعیت ماجرا و قضاوت به عهده شما و مردم محترم!
مرداد 5, 1398
با سلام.مدیریت سایت امتیاز ویژه ای به پدر این کودک داده اند و ما باید پاسخ پزشک محترم را در زیر نویس خبر چندم ایشان بخوانیم .مساله خیلی ساده است همانگونه که رسانه درخواست برخورد حرفه ای پزشک را دارد جامعه پزشکی نیز درخواست رسالت حرفه ای رسانه را دارد مشوش کردن فضای درمان به خاطر ویزیت کودکی که به دستور بالاترین مقام درمانی شهر ویزیت شده نهایتا با تجویز قطره تب بر فیصله یافته حرفه ای است؟؟؟پاسخ مکتوب روایط عمومی دانشگاه علوم پزشکی خلاصه میشود و نجوای شبانه پدر کودک بزرگنمایی میشود .حال اینکه این پدر بزرگوار زمانی اهل رسانه بوده و امتیاز ویزه دارد بحثی نیست . پایگاه خبری اهل کاشانم رسانه همه اهالی کاشان باشد انشا الله
writer
مرداد 5, 1398
سلام و احترام پاسخ رسمی از شخص یا نهادی دریافت کنیم قطعا به همان سبک و سیاق منتشر می کنیم