- شناسه خبر : 687
یک حاشیهنویسی بر عکاسی از میشچینی ورکان:
لباس تابستانه بر تن میشها
مهدیار زمزم -چهرههای آفتابسوخته با دستهای زمخت نشسته در زیر سایبان درختان روییده بر لب جوی و ما ایستاده در چند متری زمینی محصور با دیوارهای کاهگلی که از باغ سبزش فقط دو سه درخت باقی مانده است منتظر آغاز میشچینی هستیم که اسم قشنگتر همان پشمچینی است.
در توضیح پشمچینی همین قدر بگویم که گلهداران مناطق روستایی سالی یکبار همزمان با شروع فصل گرما، پشم گوسفندانشان را میچینند تا هم حیوانشان پروار شود و هم از پشمش منفعتی هر چند اندک ببرند.
چند سالی است که به واسطه رسانهها این بخش از وظایف گلهداری بر سر زبان افتاده و سوژه عکاسان و خبرنگاران شده است. همچنین مسئولان به منظور ترویج ورزش در بین روستاییان چنین کارهایی را که بخشی از روزمرگی چوپانان است در ذیل عنوان ورزشهای روستایی آوردهاند تا به این ترتیب با گنجاندن رقابتی دوستانه و خودمانی در اینعادت سالانه، شادی و نشاط مبتنی بر مشارکت جمعی و کار گروهی در بین بزرگ و کوچک و زن و مرد روستا بیافرینند. امسال قرعه مسابقه میشچینی و یکی از مجموعه برنامههای جشنواره ورزشهای روستایی به ورکان افتاده است که روستایی است از توابع بخش برزک کاشان با آب و هوایی مطبوع و حدود پانصد سکنه که عمده درآمدشان از کشاورزی و عرقگیری است.
از تکاپوی حاضران در صحنه و زیاد شدن تعداد نفرات بر ما معلوم میشود که انتظار رو به پایان است. تعدادی از مردان و زنان با آبپاشی زمین و جارو کردن آن شرایط را برای پشمچینی و ورود گله آماده میکنند و با پناه گرفتن مردهای قیچی و دوکارد به دست در زیر سایه دو سه درخت زمین، گله میش و بز ظاهر میشود.
با ورود تمامی گله به داخل زمین، مانعی بر سر راه میگذارند. تقسیم وظایف در بین حاضران در زمین به این شکل است که بعضی از مردان باید در بین گله، گوسفندهای مادهشان را که به آن میش میگویند بر حسب نشانهای که دارند بگیرند و بعد از بستن دست و پایشان، بعضی دیگر پشمشان را بچینند. در حالیکه گوسفند از بغل روی زمین آرام گرفته است پشمچین کارش را از چیدن پشمهای زیر شکم شروع میکند و بالا میرود و بعد با غلتاندن گوسفند، زدن پشمها را تا زیر شکم طرف دیگر ادامه میدهد. لباسهایی را که از تن میش درمیآوررند در داخل گونی ریخته و دست و پای حسوان زبان بسته را باز میکنند. در پایان هر گروه با گل سرخ قسمتی مشخص از بدن گوسفندانش را علامت میزند تا از گوسفندان دیگر چوپانها متمایز شود.
در طول این مدت یعنی از چاشت تا سر ظهر زنان هم در کنار جوی آب و به دور از گرد و خاک به هوا رفته زمین، بساط چای و شربت را علم کردهاند تا از همسران و فرزندانشان پذیرایی کنند و همچنین ناظر این رسم هم باشند.یکی از چوپانها در توضیح کارشان میگوید: گوسفندها را روز قبل در آب رونده شستهایم تا قیچی توان بریدن و حرکت در بین پشمها را داشته باشد.
پشمچینی در آخر هفته انجام میشود تا برای همه اعضای خانواده امکان مشارکت در این کار پرزحمت وجود داشته باشد. در بعضی از روستاها اگر گله پرجمعیت باشد این کار تا چند هفته طول میکشد. چوپانی دیگر در حالیکه در مقابل دوربین به کار خود مشغول است میگوید:
پشمها را به قیمت زیادی از ما نمیخرند. پارسال کیلویی سه هزار تومان فروختیم اما ظاهرا امسال گرانتر شده است. قبلا خودمان پشمها رامیرسیدیم، رنگ میکردیم و قالیهایی با نقشه جوشقانی میبافتیم ولی حالا دیگر نه ریسنده باقیمانده نه رنگرز و نه بافنده. پدر خودم رنگرزی داشت اما چون دست زیاد شد، از این حرفه دست کشید. از رنگرزیهای ورکان چیزی به جا نمانده است.
تصور من این است که گوسفند هر چه بزرگتر باشد پشم بیشتری دارد اما یکی دیگر از پشمچینها خلاف این را میگوید. او به گوسفند زیر دستش که پشم زیادی دارد اشاره میکند و میگوید: یک سالش است. گوسفند هر چه جوانتر باشد پشم بیشتری دارد.
حوالی ظهر مسابقهای بین هشت شرکتکننده در چهار تیم شروع میشود. آنها باید ظرف پنج دقیقه گوسفندی را بگیرند و پشمش را بچینند بدون آنکه قسمتی را جا بیندازند یا تن حیوان را زخم کنند. هر کس زودتر کار را به پایان ببرد برنده است. بعد از این، نوبت شادیانه کوچکی فرا میرسد که اسبابش با همت هیات ورزش روستایی و بازی های بومی محلی کاشان و دهداری ورکان در باغ سرسبز کناری برپا شده است. مجری با همراهی دوست ارگ نوازش با اجرای مسابقههایی در بین زنان، مردان و بچههای روستا و مزاح با آنان لبخند بر لب حضار مینشاند. پایان جشن هم با اعلام برندگان و اهدای جوایز و عکس دستهجمعی است.
ساعت از ظهر گذشته است و دیگر طاقت آفتاب و روی پا ایستادن نیست. لحظهشماری میکنیم برای بازگشت و در این فکرم که چگونه میشود کارهایی چنین پر زحمت و مشقت، بهانههایی برای خوش بودن و با هم بودن باشد..
عکس ها: مهدیار زمزم
تیر 6, 1398
باقدرت۲