- شناسه خبر : 19393
عید قربان در کاشان به روایت تاریخ (+تصاویر)
حسین پرتو بیضایی در کتاب کاشانه دانش به عنوان شاهد عینی، روایت ماندگاری از مراسم شترکشان کاشان ارائه داده که نشان میدهد این آداب و رسوم تا هفتاد/هشتاد سال پیش در کاشان به این روال برگزار میشده است.
به اعتقاد او در آن زمان این مراسم «علاوه بر اجرای یک امر مذهبی، با موضوع حیدری نعمتی، تفنن و مسخرهبازی و عملیات پهلوانی» همراه بوده است.
پرتوبیضایی درباره «پیشنیه عید قربان در کاشان» مینویسد؛
عید قربان در کاشان به «شترکشان» موسوم بوده و از دیرباز این عید در این شهر با مراسم و آداب و رسوم مفصل و منحصر به فردی برگزار میشده که نمونه آن را در کمتر جایی میتوان سراغ گرفت.
در کاشان ساداتی بودند که به سادات شترگردان معروف بودند. این سادات از اوایل ذیالحجه شتری را اجاره کرده و آن را با انواع و اقسام زنگولهها و منگولهها و آیینه و پارچههای رنگارنگ میآراستند و چندین روز در شهر میچرخاندند.
هر روز شتر را با شعرخوانی و سرود و ذکرهای مذهبی در شهر و روستاهای اطراف میگردانیدند. آن را جلوی خانه اعیان و بزرگان شهر میبردند و از آنها به صورت نقدی و جنسی کمک دریافت میکردند.
صبح روز عید، شتر را لخت میکردند و آن را کنار آبانبار دارکوب میآوردند. در آنجا مفاصل و قسمتهایی از بدن شتر که باید با تیغ و تبر جدا شود، با گِل سرخ، رنگ میکردند و سپس شتر را به طرف مصلی، از شهر بیرون میبردند.
مصلی بیرون از دروازه فین در محلهای موسوم به «درب عمله» بود و آنجا منبری آجری برای برگزاری این مراسم ساخته بودند. قبل از طلوع آفتاب مردم شهر در مصلی و اطراف گودالی که به آن «چاله شترکشان» میگفتند جمع میشدند.
از قدیمالایام کشتن و قطعه قطعه کردن شتر بین چند خانواده در کاشان موروثی بود که به آنها مُچّهبُر میگفتند. بریدن سر، گردن، دستها، سینه، شکم و دُم شتر، هر کدام به عهده یک نفر مجزا بود. به کسی که شتر را ذبح میکرد سیخچهزن میگفتند.
نزدیک دروازه فین در وسط گذر «درب ورده» درخت قدیمی و خشکیدهای بود که در تمام ایام سال، طرف چپ درخت مسدود و طرف راست آن برای عبور مردم باز بود. بعد از آنکه شتر را از سمت راست به طرف مصلی میبردند، کسبه همان گذر، طرف راست درخت را با تیر و تخته مسدود میکردند و طرف چپ را باز میکردند که قطعات لاشه شتر از سمت چپ درخت وارد شهر شود.
در این موقع بود که بر سر چپ و راست دعوا و جنگ در میگرفت. اهالی پشت مشهد سعی داشتند قطعات شتر قربانی از طرف راست وارد شهر شود و مردم شهر تلاش میکردند از طرف چپ وارد شهر شود. در قدیم هر سال در این گذر و بر سر این موضوع نزاع میشد و عدهای صدمه میدیدند.
جلوی مچهبرها که هر کدام بخشی از لاشه شتر را به داخل شهر میآوردند، عدهای «دُلّه» میزدند و با حرکات سر و گردن صدای شتر مست را تقلید میکردند. گروهی طبل و تنبک و نقاره و سرنا میزدند و جمعی از کشاورزان جوان همراه آنها با حرکات دیدنی و متهورانهای «بیل بازی» میکردند.