به بهانه روز خبرنگار

سپاس از این‌که هستید و با ما همراهید

علی خالوئی کنشگر حوزه محیط زیست و منابع طبیعی

مدیر مسئول محترم امر فرموده‌اند، به مناسبت روز خبرنگار سخنی برانیم،
عرضی نیست به جز شرمندگی از مخاطبان!

علی خالوئی
علی خالوئی خبرنگار اهل کاشانم

راستش را بخواهید،
شاید بفرمائید خیلی وقت‌ها سیاه‌نمایی کرده‌ایم. یا کمبودها را دیده‌ایم،
راستش خودمان هم خیلی مواقع حرصم‌مان می‌گیرد، از این همه اخبار بد و ناموزون در حوزه‌ی محیط زیست شهرستان‌مان!
بسیاری انسانی و مدیریتی!
و بسیاری اقلیمی!

گوش شنوائی هم که نباشد،
دیگر هیچ،
خستگی‌ت چندین برابر می‌شود.

در این بین، می‌ماند، تنها، دِینی که به جامعه و مردم‌ت داری.
اگر برخی مواقع، مخاطبین‌ت هم بی‌مهری کنند که دیگر هیچ!

تمام سعیت را میکنی واقعیت‌های آبخوان کاشان و محیط زیست دشت را که متشکل از دو شهرستان کاشان و آران و بیدگل‌ست،
را بیان کنی از دید کارشناسی،
با آمار و اعداد واقعی،
برخی مخاطبین به طنزت می‌گیرند
برخی به تهدید،
برخی به شوخی
ولی تو باید چالش‌های دشت را بیان کنی،
داد بزنی، هرچند نگاهت نکنند،
تو را نبینند و نشنوند.
خشک‌سالی‌ش را،
فرونشستش را!
کمبود شدید منابع آب و سیل‌خیزیش را،
طوفان‌های گردو غبار و ریزگردش را
بی‌آبی حیات وحش‌ش را
نامهربانی مديران و تصمیم‌گیرانش را
وقتی هیچ‌کدام‌شان چنگی بدلت نمی‌زند.

از آن سوی،
برای نگارش چالش‌های زیست محیطی‌،
یک عالمه ملاحظات داری:
مدیریتی، امنیتی، اخلاقی و شهروندی،
همه را هم که فاکتور بگیری می‌ماند:
شیری بدون یال و دم.

ما هم شرمسار مَردم‌یم،
خبرنگار کارشناسی بیشتر نيستيم،
بجز نوشتن، کاری از دست‌مان برنمی‌آید،
هرچند این را هم خوب نمی‌دانیم
بقول حضرت مولانا:
«چو دانم‌های بسیارست،
لیکن من نمی‌دانم»
واقعأ نمی‌دانیم!

بجز زنهار،
بجز گوش و چشم طبیعت و جامعه بودن،
و حرف مردم را زدن، کاری از ما ساخته نیست.
و این را نیز خوب می‌دانیم خیلی وقت‌ها هم‌چون خود ما، مخاطبین هم از ما حالشان بهم می‌خورد،
از این همه اخبار ناموزون و بد،
حالشان بهم می‌خورد
از این همه نوشتن‌ها و شاید هم نانوشتن‌ها،
از این همه خود سانسوری‌ها،
حالشان بهم می‌خورد،
ولی باور بفرمایید بجز این،
هیچ‌کاری از ما برنمی‌آید!

ولی با تمام وجود، هَمّ و غم‌مان،
فریاد غم و درد مشترک‌‌‌مان،
نمایاندن جسم لخت و عور محیط‌زیست و چالش‌های پیش روی تمدن سیلک‌مان‌ست، و در این هم مؤفق نیستیم.

خوب می‌دانیم تحمل‌مان می‌کنید،
خوب می‌دانیم در حدتان نیستیم،
خوب می‌دانیم انتظارات‌تان را برآورده نمی‌کنیم.

ولی باور بفرمایید سعی می‌کنیم،
آنی باشیم که شما می‌خواهید،
هرکجا لازم باشد شما آگاه شوید،
دریغ نمی‌کنیم،
و نخواهیم کرد.
هرکجا لازم باشد شما بدانید،
تلاش می‌کنیم، و خواهیم کرد.
امانت‌دار قابلی باشیم.

مستندنگاری حیات وحش،
خود مقوله‌ی دیگری‌ست:
گاوی نر، می‌خواهد و، مردی کهن!

تهیه مستندات زیست محیطی،
دلی فراخ می‌خواهد و خاطری آسوده،

شاید باورتان نشود، برای یک کلیپ چند دقیقه‌ی حیات وحش، وقتی از ساعت ۶ صبح تا ۵ عصر تابستان گرم و تفتیده در کومه (گرم و تاریک و خطرات گزش خزندگان و مار و عقرب) ساعت‌ها منتظر آب‌خوردن حیات وحش می‌مانیم تا خالق صحنه‌های از زیبایی‌ها طبیعت باشیم.

شاید باورتان نشود با تجهیزات عکاسی چندین کیلوگرمی وقتی ۳۴ کیلومتر پیاده‌روی می‌کنید و گرمازده می‌شوید و حداقل ده لیتر آب می‌خوردی و تمام منابع آبی همراهت تمام می‌شود و چگونه ساعت ده شب خود را به آبادی میرسانی و دست خالی برمی‌گردی!

این‌ها همه به عشق طبیعت و آگاهی‌بخشی مردمان و معرفی مواهب الهی طبیعت دشت کاشان است به مردمان تمدن سیلک،
باشد که مقبول خالق باری و اهالی این تمدن باشد.

عفومان فرمائید که مجبورید،
که مارا گاهاً تحمل کنید،
قدردان‌تانیم از این‌که این‌جا هستید.


دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *