- شناسه خبر : 3198
در گفتوگو با مدیر امور منابع آب مطرح شد:
«دو راهی سرنوشت» پیشِ پای مردم کاشان و آران و بیدگل
وقت آن رسیده است مردم و مسئولین شهرستانهای کاشان و آران و بیدگل تصمیم مهم و تاریخی بگیرند. تصمیمی که برای همیشه در تاریخ خواهد ماند. تصمیمی که قضاوت آیندگان بر اساس آن خواهد بود. تصمیمی که بر اساس آن سرنوشت شهر و آبادی منطقه بزرگ کاشان رقم خواهد خورد. منطقهای که در امتداد تاریخِ سیلک، ویگل، ویونا، اریسمان، طسمیجان، انوشه و … گسترده شده است.
فرصت ملاحظهکاری نیست! تعارفبردار و سفارشپذیر نیست! خبرهای ناگواری از وضعیت آب به گوش میرسد. خبرهای خوبی نیست. از محرمانه و غیرمحرمانهبودن آن گذشته است. باید هرچه زودتر تصمیم گرفت و این تصمیم بر عهدهی همه است. هر تصمیم عواقب خاص خودش را دارد. باید هزینهی آن را پرداخت. باید تبعات آن را پذیرفت ولی آنچه مسلم است حق مردم است پیش از هر تصمیم، از همه چیز باخبر شده و آگاهانه تصمیم بگیرند.
در این شرایط اقدامات و موضعگیریهای مسئولین کاشان بیش از پیش مورد توجه مردم قرار گرفته است. مردم میپرسند مسئولین شهرستان به خصوص نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی، فرماندار، دادستان و دیگر مسئولین برای کاهش این بحران چه کرده و چه گفتهاند؟
پایگاه خبری «اهل کاشانم» برای آگاهی از آخرین وضعیت آب و بحثهای پیرامون آن سراغ مدیر ادارهای آمده است که مسئول حفظ و حراست منابع آب است؛ «مدیریت منابع آب کاشان» در بلوار مطهری کوچهي ضیافت میهمان اهالی رسانه و افکار عمومی است؛
* از مهندس حسن جوکاری پرسیدیم وضعیت آب در منابع زیرزمینی کاشان چگونه است؟
– شرایط بحرانی است. سطح آب در منابع زیرزمینی سال به سال پایینتر آمده است. اصلاً روی آسمان کاشان حساب باز نکنید. سالانه در بهترین حالت به طور متوسط 110 میلیمتر بارندگی داشته است. حتی سال 96 به فاجعه نزدیک شد. پاییز و زمستان تنها 7-6 میلیمتر برف و باران آمد. اگر بارندگیهای بعد از عید نبود اوضاع خطرناک میشد. بنابراین روی چیزی که داریم حساب کنیم. آنهم منابع زیرزمینی است که طی هزاران سال شکل گرفته و اکنون به امانت در اختیار ماست. البته دغدغهی اصلی من به عنوان مدیر منابع آب کاشان بیش از آب -که آن هم مهم است و در ادامه به آن خواهم پرداخت- مخزنی است که آب را در خود جای داده و به عنوان مخازن آب زیرزمینی شناخته میشود.
شوربختانه باید گفت مخازن منابع آب دشت کاشان در حال نابودی است. باید هرچه سریعتر چارهاندیشی کرد. آب در خلل و فرج منابع زیرزمینی ذخیره میشود. وقتی آب بیش از تغذیه برداشت شود، زمین کوبیده شده و نشست میکند. -فروچالهها و گسلهایی که در اطراف کاشان ایجاد شده نشانههای از بین رفتن منافذ زمین است- وقتی زمین نشست کرد، منافذ زمین از بین میرود. زمین قابلیت نگهداری آب را از دست داده و مخازن طبیعی از بین میرود. در این صورت حتی با وجود بارندگیهای احتمالی در سالهای بعد، امکان ذخیرهی آب وجود نخواهد داشت. یکی از رسالتهای اصلی و اساسی من به عنوان مدیر اداره آب این است که؛ نگذارم مخازن آب در منابع زیرزمینی دشت کاشان از بین رفته و نابود شود.
* چرا به اینجا رسیدهایم؟
– همه میدانیم بیشترین برداشت آب در حوزهی کشاورزی است. هر محصولی که فکر کنید در منطقه کشت میشود. هیچ الگوی مشخص ندارد. وضعیت آبیاری هم با کمترین بهرهوری در جریان است. بنابراین وضعیت موجود از دو منظر قابل بررسی و آسیبشناسی است. یکی الگوی کشت مناسب وجود نداشته است. دوم بهرهوری آبیاری پایین است. چرا اینگونه است؟! توضیح میدهم.
وقتی برداشت آب کشاورز را محدود کرده و از او میخواهیم الگوی کشت را تغییر داده و آبیاری را بهبود ببخشد میگوید؛ چهل سال پیش تا حالا کجا بودهاید که اکنون آمدهاید. اکنون که زمین خود را آباد کرده و درختان به ثمر رسیده است. اضافه بر این مگر میشود درخت سیچهل ساله را با روشهای نوین آبیاری کرد؟ مگر میشود مصرف آب را در این باغات بهینه کرد؟!
کشاورز میگوید: «دولت به من پروانه بهرهبرداری داده است. به من گفته است میتوانم این مقدار آب برداشت کنم. من کشت و زرع خود را متناسب با مجوز بهرهبرداری تنظیم کردهام. اکنون اجازه ندارد مجوز و پروانهای که به من داده کم کرده و محدود کند.» اضافه بر این سن و سال کشاورز بالا رفته است. اصلاً حال و حوصله اصلاح کشاورزی را ندارد. توان این کار را ندارد.
ولی دولت چه میگوید؟ دولت میگوید آب سرمایه ملی است. متعلق به همهی مردم است. به آیندگان و فرزندان من و شما تعلق دارد. دولت میگوید من مالکیت آب را واگذار نکردهام. تنها مجوز بهرهبرداری دادهام. این مجوز متناسب با مقدار آب قابل تغییر است. همانطور که اکنون بر اساس طرح اصلاح و تعدیل 0/26 (بیست وشش درصد) از مقدار مجوزهای بهرهبرداری از منابع زیرزمینی کم شده است.
دولت میگوید چندین سال است به کشاورز وام بلاعوض و تسهیلات بدون بهره پرداخت کردهام تا وضعیت کشاورزی را بهبود ببخشد. بر اساس الگوی کشت بکارد. از سیستمهای نوین آبیاری استفاده کند. در یک کلام کشاورزی را بر اساس اصول علمی و بهرهوری منابع آب و خاک استوار کند. این کار هم طی سالهای متمادی انجام گرفته است. چیزی نیست که دولت یکباره به فکر آن افتاده باشد. به تدریج شرایط کاهش برداشت آب را فراهم کرده است.
* چرا کشاورز وضعیت کشاورزی خود را با استفاده از تسهیلات و کمکهای دولتی اصلاح نکرده است؟ آسیب کجاست؟
– جهاد کشاورزی که متولی این حوزه است میگوید: «من نمیتوانم به کشاورز اجبار کنم چه بکارد و چه چیزی نکارد. من نمیتوانم کشاورز را مجبور کنم از روشهای نوین آبیاری استفاده کند. من پیشنهاد میدهم ولی تصمیم نهایی با کشاورز است.». البته کارهای خوبی در شهرستان و منطقه انجام گرفته است. ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است. جهاد کشاورزی آنچنان اعتقادی به این ندارد که اوضاع آب بحرانی است یا این که آمار و ارقامی که در خصوص مصرف آب محصولات مختلف کشاورزی ارائه شده است نمیپذیرد. توجیه خودش را دارد.
آدم بعضی چیزها میبیند و میشنود که واقعاً تأسفبرانگیز است. کشاورزی به من گفت: «ما حتی زمستان هم که برف روی زمین بود چاه را خاموش نمیکردیم، تنها به خاطر این که دورهی آب به هم نخورد. –کشاورزها معنی این حرف را میفهمند-». این بدان معنی است که آب در نگاه برخی مردم اینقدر بیارزش و بیاهمیت است که حاضر است آن را تلف کرده و هرز بدهد فقط برای این که نوبت بهرهبرداری از چاه به هم نخورد. وقتی قیمت سوخت ناچیز است. نظارت نیست. آموزش و فرهنگسازی و آگاهیبخشی نیست. آنوقت کشاورز در منطقهی بحرانی از منابع استراتژیک و ذخایر اضطراری آب را بالا کشیده و هدر میدهد در حالی که لازم ندارد.
* آیا آسیبهای حوزهی کشاورزی با اقدامات فرهنگی و آموزشی مرتفع میشود؟
– اطلاعرسانی صحیح و همهجانبه و اقدامات فرهنگی و آموزشی بخشی از مسائل و مشکلات این حوزه را مرتفع میکند ولی آسیب فراتر از اینهاست. یکی از چالشهایی که به خصوص در کاشان با آن مواجه هستیم، ابهام در خصوص مختصات زمینهای کشاورزی است. مشخص نیست چاه کشاورزی چقدر زمین دارد و مختصات آن چیست. این یک چالش جدی پیش روی مدیریت منابع آب و خاک است. بخشی از زمینهای کشاورزی تغییر کاربردی داده و مسکونی شده است. بخشی از زمین در محدود چاه است. بخشی چند کیلومتر آنطرفتر. اصلاً نظم و نظامی ندارد. در صورتی که آب مربوط به زمین مشخص است. وقتی زمین تغییر کاربردی داده، دیگر آب به آن تعلیق نمیگیرد. آب چنین زمینی قابل خرید و فروش نیست. خرید و فروش آن تخلف است. وقتی مختصات مشخص نیست هرج و مرج میشود. در بعضی از چاهها، افرادی مدیریت چاهها را در دست گرفته و امپراطوری تشکیل دادهاند. هرکه را بخواهند آب میدهند؛ هرکه را نخواهند نمیدهند.
مختصات زمین کشاورزی باید مشخص باشد. قطرهقطرهی آب باید شماره داشته باشد. مختصات زمین چاه با مدیریت منابع آب نیست. با جهاد کشاورزی است. وقتی استعلام میکنیم به صراحت میگویند مختصات زمین را نداریم. مگر میشود؟ 15 سال خوانسار کار کردهام. اصلاً اینگونه نیست. سانت به سانت زمینهای کشاورزی مشخص است. مدیریت منابع آب و خاک زمانی معنی میدهد که اطلاعات دقیق و درست داشته باشیم در غیر این صورت کار از دست ما گرفته شده و مدیریت آن غیرممکن میشود.
* وضعیت آب شهرستان خوانسار در مقایسه با کاشان چگونه است؟
– شرایط آنجا متفاوت است. شهرستان خوانسار پُر از آب است. به طور متوسط سالانه 500 میلیمتر بارندگی دارد ولی مردم مثل اینجا رفتار نمیکنند. کشاورز تنها 4 ماهِ سال از چاه برداشت میکند. با این وجود طرح احیاء و تعدیل اجرا شده است. وقتی به کاشان آمدم اصلاً باور نداشتم که کشاورز آب را از اعماق 200 تا 300 متری بالا میکشد تا پای گندم بریزد. اصلاً باور نداشتم مردم در منطقهی مرکزی کشور، در جایی که با بحران شدید آب مواجه است سالانه 7 تا 8 هزار ساعت آب از منابع زیرزمینی برداشت میکنند.
یادم نمیرود؛ روزی آبفای شهری خوانسار چاهی در آبخوان کارستی – لایههای آهکی- حفر کرد. در عمق 250 متری به آب رسید. تصور اولیه این بود که در ایران پمپی که بتواند آب را از اعماق 250 متر بالا بکشد وجود ندارد. آبفا با شرکتی آلمانی مذاکره کرد. پمپ مخصوصی طراحی و نصب شد. با این وجود معتقد بودند برداشت آب از این چاه توجیه و ارزش اقتصادی ندارد و بهتر است صرفاً برای شرایط اضطراری استفاده شود. وقتی به اینجا آمدم دیدم متأسفانه کاشان صادرکننده تکنولوژی برداشت آب از اعماق زمین است. این چیز خوبی نیست.
* از صحبتهای شما اینگونه برداشت میشود که کشاورز مقصر بیآبی است؟
– خیر، چنین نیست. کشاورز مقصر نیست. اشکال در سیاستگذاریهای نادرست است. کشاورز راهنمایی و مشاوره میخواهد. به عنوان مثال پنبهکاری اصلاً به صلاح منطقه نیست ولی کشت شده است. به اعتقاد کارشناسان برای تولید یک کیلو پنبه 7 تن آب مصرف میشود. پس از آن گیلاس است. تولید یک کیلو گیلاس، سه تن آب میخواهد. کشاورز مقصر نیست. ما مقصر هستیم که به کشاورز راهنمایی و مشاوره ندادهایم.
کشاورز دست ترکخورده و پینهبستهاش را نشان میدهد. این صحنه زجرآور و آزار دهنده است. قلب آدم را به درد میآورد. اینها عزیزان و نور چشم ما هستند. پدران زحمتکش ما هستند. سالها در بدترین شرایط تلاش کرده و غذای مردم را تولید و تأمین کردهاند. اکنون پیر و فرتوت شدهاند. نسل جوان هم پدران خود را رها کرده و به کارهای دیگر روی آورده است. با این وجود بیشترین همکاری در طرح اصلاح و تعدیل از سوی کشاورزان است. بسیاری از کشاورزان میگویند: «حداقل هزینههای زندگی را به ما بدهید آن وقت چاهها را ببندید». البته این خواستهای است که در عُهده و توان ما –مدیریت امور منابع آب- نیست. شاید رسالت دولت و مجلس است تا وضعیت آب و کشاورزی را به صورت همهجانبه بررسی کرده و قوانین حمایتی مناسب تصویب کند. آنچه مسلم است کشاورز به خوبی وضعیت بحرانی آب را درک کرده است و حاضر به همهگونه همکاری است.
* ولی اکنون طرح تعدیل که توسط شما پیگیری شده است نفس کشاورز را بند آورده است؟
– خواهش میکنم از این تعبیر استفاده نکنید. سه سال پیش که مسئولیت مدیریت امور منابع آب را پذیرفته و به کاشان آمدم؛ کشاورزان در طول سال و به صورت شبانهروزی از 430 حلقه چاه مجوزدار آب برداشت میکردند. پمپها، لحظهای درنگ نکرده تا نفس تازه کنند. نظارت مناسبی وجود نداشت. این همه چاه و پمپهای مکنده اگر به دریا و اقیانوس هم وصل شود خشک و برهوت میشود. سالانه حدود 60 میلیون مترمکعب اضافه برداشت داشتیم. این فاجعه بود.
آن موقع کنتورهای اولیه روی 220 حلقه چاه کشاورزی نصب شده بود که هیچکدام در مدار نبود. به محض این که به کاشان آمدم در یک برنامه فوری و کوتاهمدت رلههای 110 کنتور را بسته و کنترل و نظارت برداشت آب از منابع را شروع کردیم. پس از آن منتظر دولت نماندیم. با حمایت مجموعهی مدیریتی شهرستان –فرماندار، دادستان و اعضای شورای حفاظت از منابع آب- و کمک کشاورزان، 300 حلقه چاه کشاورزی مجهز به کنتور هوشمند شد. ما برای این کار اصلاً با کشاورز مشکل نداشتیم. کشاورزان میدانستند وضعیت آب وخیم است و با مدیریت امور منابع آب به خوبی همکاری کردند.
* دستاورد اجرای طرح اصلاح و تعدیل چه بود؟
– پیش از این سالانه بیش از 8-7 هزار ساعت آب از منابع زیرزمینی برداشت میشد. الان به جرأت میتوان گفت برداشت از منابع آب زیرزمینی با اجرای طرح اصلاح و تعدیل به 3 هزار ساعت کاهش پیدا کرده است. باز به این هم اکتفا نکردیم. برای حفظ منابع آب قانون کاهش 0/26 (بیست وشش درصد) اصلاح و تعدیل پروانهها هم اعمال شد.
دستاورد این اقدامات که در طول سه سال انجام شد و زحمات بسیاری برای آن کشیده شد؛ مدیریت منابع آب در حجمی بالغ بر 22 تا 23 میلیون مترمکعب در سال است. این مقدار چیزی نزدیک مصرف آب شرب شهرستان کاشان است. در واقع میتوان گفت اجرای موفق این طرح، آب شرب مردم و نسل آینده را تضمین کرده است. البته هنوز کار بسیار زیادی روز زمین مانده است. باید به کمک همدیگر تلاش کنیم ضمن حفظ این دستاورد بزرگ، اضافهبرداشت از منابع آب زیرزمینی را کاهش داده و به شرایط مطلوب و قابل قبول نزدیک کنیم.
* در این صورت آیا میتوان گفت نگرانیها راجع به تأمین آب شرب مردم منطقه برطرف شده است؟
– خیر. آب در منابع زیرزمینی پایین آمده و EC آن به شدت بالا رفته است. این ناشی از افزایش برداشت و هجوم آبهای لبشور به سمت آبهای شیرین است. آبهای منابع زیرزمینی در دشت کاشان به تنهایی قابل شرب نیست. اختلاط با آب خط انتقال زایندهرود کمی شرایط را تعدیل کرده است. با این وجود تلاش مدیریت منابع آب حفظ کمیت است تا شرایط از این بدتر نشود.
اجازه بدهید در اینجا گلهای بکنم. آبی که با این همه مشکل به دست آمده و در اختیار شهروندان قرار گرفته است، کالایی قیمتی و با ارزش است. دیدن بعضی صحنهها آزار دهنده است. شستوشوی دیوار منزل با آب شهری یکی از این صحنههاست. عکس آن گرفتم. یا این که بعضی از شهروندان صبح جلوی منزل یا مغازه را آبپاشی میکنند تا هوا مرطوب شود! اینها نشان میدهد بعضی از مردم هنوز چالش بیآبی شهرستان را درک نکردهاند. به نظر میرسد شرکت آبفا آن جور که شایسته و لازم است اطلاعرسانی و آگاهی بخشی نکرده است. نباید چنین صحنههایی در شهر بیآب کاشان دیده شود.
* گفته میشود مدیریت امور منابع آب بیشترین انرژی خود را برای چاههای مجوزدار متمرکز کرده است در حالی که آب منابع زیرزمینی به وسیله انبوه چاههای غیرمجاز به غارت رفته است؟
– این موضوع از دو منظر قابل بررسی است. نخست این که؛ کسی که از چاه غیرمجاز استفاده میکند به لحاظ شرعی و قانونی مسئول است. افزون بر این به لحاظ مسئولیتهای اجتماعی باید پاسخگوی مردم و نسلهای آینده باشد. بهتر است از این کار چشمپوشی کرده و استفاده نکند. دین است که بر گردن شخص استفاده کننده و فرزندان وی برای همیشه خواهد بود. حقالناس است. هزینه معنوی آن فراتر از منافع زودگذر مادی است. از منظر دیگر باید گفت میزان برداشت آب از چاههایی که دزدکی و یواشکی حفر شده است قابل توجه نیست. بر اساس برآوردها حداکثر برداشت آب از چاههای غیرمجاز چیزی کمتر از 2 میلیون مترمکعب در سال است. این رقم درصد ناچیزی از کل برداشت است. البته یادمان باشد این آمار و ارقام به هیچوجه توجیه کننده عملِ خلاف نیست و شخص استفاده کننده نسبت به مصرف هر قطره آب غیرمجاز مسئول و مدیون است.
* در هر صورت زندگی کشاورز با اجرای طرح اصلاح و تعدیل آسیب دیده است. درختان باغی که قرار بود خانواده کشاورز را تأمین کند با محدود کردن برداشت آب از منابع، درحال خشکشدن است. کشاورز در تنگنا و فشار تأمین هزینههای زندگی است. چه باید کرد؟
– حرف ما این است. چرا باغات در برخی مناطق ایجاد شده که تا چند سال آینده خشک خواهد شد. آن موقع هر دو را از دست دادهایم. وقتی آب در منابع زیرزمین تمام شود باغ و آب را باهم از دست دادهایم. کار صحیح آن است که آب موجود را برای کشاورزی مدیریت کنیم. الگوی کشت معرفی کرده و با استفاده از روشهای نوین، آبیاری کنیم. در این صورت آسیبهای ناشی از کاهش آب به حداقل خواهد رسید.
مطلب دیگری که وجود دارد؛ در این شرایط سعی کردهایم، بیشترین محدودیت برداشت از منابع در حوزه زراعت متمرکز شود. در شرایط اضطراری بهتر است آب را به درخت بدهیم تا این که صرف گندم کنیم. تا جایی که قانون اجازه داده است غم کشاورز را خورده و همکاری کردهایم. بیش از این امکانپذیر نیست. ضمن این که حفظ و حراست از منابع آب به عنوان مأموریت و رسالت اصلی ما تعریف شده است. قانون به ما اجازه نمیدهد که سلیقهای رفتار کنیم.
* شنیده میشود برخی از مسئولین ارشد شهرستان مخالف اجرای طرح اصلاح و تعدیل هستند که توسط اداره شما در حال پیگیری و اجراست. معتقدند در حالی که مجوزهای بالادستی برای رهاسازی آب اخذ شده است، جنابعالی مخالفت کرده و سختگیری میکنید؟
– مگر آب متعلق به من است که راجع به آن تصمیم گرفته که بدهم یا ندهم. مدیر امور منابع آب مجری قانون است. قانونی که در مجلس شورای اسلامی توسط نمایندگان محترم مردم به تصویب رسیده و برای اجرا به وزارت نیرو ابلاغ شده است. البته ممکن است این طرح اشکالاتی داشته باشد. مثلاً ضریب تعدیل برای همهی مناطق یکسان در نظر گرفته شده است. در صورتی که به نظر من بهتر است ضریب تعدیل در منطقه آبشیرین که اوضاع خوبی ندارد با جوشقان و کامو که اوضاع بهتری دارد متفاوت باشد. شاید این یک اشکال باشد. در عهده و اختیار دولت و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی است که بررسی کرده و معایب طرح را اصلاح کنند. ولی این که بگوییم قانون را کنار گذاشته و سلیقهای عمل کنیم کار درستی نیست.
افزون بر این دولت و مجلس شورای اسلامی بهترین جایگاه برای تصویب و اجرای قوانین حمایتی برای کشاورز هستند. وقتی کشاورز میگوید اگر حداقلهای زندگی من تأمین شود از برداشت آب صرفنظر میکنم نشان میدهد کشاورز برای تأمین حداقلهای زندگی دچار تنگنا و مشکل است. نیاز به حمایت اساسی و پایدار دارد. وزارت نیرو امسال آب را رها کند. کشاورز سال دیگر چکار کند؟ چگونه زندگی خود را تأمین کند؟ هرچند هماکنون نیز این قدر هزینهها بالا رفته است که کشاورز نمیتواند هزینههای زندگی خود را تأمین کند. اگر هرکسی در هر جایگاه به وظیفهی خود درست عمل کند نه آب در منابع زیرزمینی پایین میرود و نه کشاورز با تنگنای معیشتی و تأمین نیازهای حداقلی خود مواجه میشود.
یک صحبت اشتباه در جمع کشاورزان یا یک تصمیم شتابزده میتواند بیش از 10 میلیون مترمکعب به منابع زیرزمینی ضرر زده و همهی زحماتی که طی سالهای اخیر انجام شده است را بیاثر کند. کارهای زیادی انجام گرفته تا کشاورز خود را با شرایط طرح اصلاح و تعدیل وزارت نیرو سازگار کند، یک دفعه با یک تصمیم اشتباه همهچیز را نقش بر آب نکنیم.
از سه سال گذشته تا امروز برای 300 حلقه چاه کشاورزی کنتور هوشمند نصب شده است. برداشت آب از منابع زیرزمینی محدود شده است. با کشاورز گفتوگو شده و توجیه شده است. کشاورز همکاری کرده است. چالشهای و تنشهای این طرح گذشته است. در تابستان امسال از کل دشتها و چاههای شهرستان کاشان؛ شاید حداکثر 30 نماینده دشت به دنبال تأمین آب اضطراری آمدهاند. مواردی که به صورت جدی دنبال آب اضطراری بودهاند انگشتشمار هستند. این نشان میدهد کشاورز در حال سازگاری با شرایط طرح است. این کار بزرگی است. اجازه بدهیم ادامه پیدا کند. با اظهارنظرهای نادرست و اقدامات شتابزاده دستاوردهای طرح اصلاح و تعدیل را مخدوش نکنیم.
سخن پایانی؟
وضعیت آب در منابع زیرزمینی از بحران عبور کرده است. وارد مرزهای امنیتی شده است. اگر بخواهیم کوچکترین تساهل و تسامح بکنیم، میبازیم. به خودمان و به آیندگان و به حیات در این منطقه میبازیم. برای نخستینبار مدیریت منابع آب به معنی واقعی کلمه در شهرستان کاشان محقق شده است. شایسته است همه کمک کنیم تا این راه با قوت و قدرت بیشتر ادامه پیدا کند. در این شرایط بیشترین سختی به کشاورز و خانواده وی وارد میشود. به دنبال راههای حمایتی بگردیم. قوانین را زیر و رو کرده تا راهی برای حمایت این قشر نجیب و زحمتکش پیدا کنیم. اگر «قانون» نیست، قانون تصویب کنیم. اگر راه نیست، راهی بسازیم تا کشاورز به تنهایی تاوان اشتباهات گذشتگان و ضمانت تأمین آب آیندگان را بر دوش نکشد. در کنار کشاورز قرار بگیرم. دست در جیب خود کرده و از داشتههای خودمان برای حمایت از کشاورز خرج کنیم، از منابع زیرزمینی مایه نگذاریم. اندوختههای استراتژیک منطقه برای فرزندان و نسل آینده است. حفظ و حراست آن رسالت عمومی و وظیفه همگانی است.از شما هم به خاطر وقتی که برای این مصاحبه گذاشتهاید سپاسگزارم.
پایان گفتوگو با مدیر امور منابع آب کاشان شروع یک راه سرنوشتساز است. نقطه شروع یک تصمیمگیری بزرگ برای منطقه و مردم کاشان است. اکنون وقت آن است که مردم و مسئولین شهرستان با تأمل و تفکر بیشتر تصمیم بگیرند آیا راهی که سه سال پیش توسط مدیریت منابع آب کاشان با وجود همهی سختیها و تنگناها شروع شده است ادامه پیدا کند؟ یا این که چشم به روی آینده بسته و آب را به حال خود رها کنیم؟ گزینهی نخست راهی است که منافع آن برای مردم و آیندگان است و هزینهی آن از جیب کشاورز پرداخت خواهد شد! و راه دوم باید چشم به روی آیندهی منطقهی بست تا کمی از درد و رنج کشاورز قانع و نجیب کاشانی کاسته شود. در هر صورت واقعیت موجود و تجربههای پیشین نشان از آن دارد راه میانهای نیست. باید تصمیم گرفت!