- شناسه خبر : 4376
خواب 23ماهه بخش سنگ شکن و 33 سوال – (قسمت دوم)
(گزارشی از دلایل افت عملکرد و توقف بخش سنگشکن بیمارستان بهشتی کاشان و تخلفات و سوءمدیریتهای پیرامون آن )- (بخش دوم)
خبرنگار و محقق: رضا رحیمی _ به گزارش پایگاه خبری اهل کاشانم در بخش اول گزارش، به 6 سوال اساسی که از دل مصاحبهها و بررسیهای ما به دست آمد پرداختیم. در بخش دوم این گزارش، 10 سوال دیگر در کنار صحبتهای کارشناسان و پزشکان و مسئولان ذیربط طرح شده است. بخش دوم را در ادامه میخوانید. منتظر بخشهای بعدی گزارش باشید و ما را با نظرات خود راهنمایی کنید.
در کشاکش دولتی و خصوصی
نهم خردادماه سال جاری است که سراغ رئيس بيمارستان فوقتخصصي آیت الله يثربي(ره) کاشان میرویم. مصطفيسرویزاده با اشاره به اینکه با پیگیریهای زیاد، برای این بیمارستان، در سال 96 مجوز دستگاه سنگشکن دریافت کردهایم،میافزاید: تا دو ماه ديگر دستگاه سنگشکن وارد میشود و مردمشهر دیگر مشقت سفر را ندارند. (اکنون بیش از 6 ماه از تاریخ مصاحبه گذشته است).
وی ادامه میدهد: ضمانتنامه شرکت، احتمالا تا دو هفته دیگرتحویل داده میشود و هزینه کلی دستگاه مبلغ 3 میلیارد و 500 میلیون تومان است، که بیمارستان ابتدا مبلغ 650 میلیون تومان بهعنوان بیعانه و مابقی آن را پس از تحویل دستگاه پرداخت میکند؛طبق قرارداد شرکت مذکور باید تا دو ماه و نیم دیگر دستگاه را بهبیمارستان ارسال کند، از همین رو مکانی نیز برای نصب ایندستگاه در بیمارستان تعبیه شده است.
سرویزاده، در ادامه میگوید: هزینه درمان سنگکلیه با دستگاهسنگشکن به صورت آزاد 800 هزار تومان و جراحی، چهار میلیونتومان است که از مسئولان بیمه میخواهیم برای تامین هزینهدرمان با دستگاه سنگشکن در بیمارستان یثربی، با ما همکاریلازم را داشته باشند.
در حالی مسئولان بیمارستان شهید بهشتی کاشان ما را امیدوار به تجهیز بیمارستان خصوصی کنار خود، به دستگاه سنگشکن میکنند که ظاهرا این بیمارستان خصوصی هم پس از حدود دو سال هنوز در کش و قوس تامین دستگاه است و نتیجه مشخص نیست.
سوال هفتم: با این فرض که بخش خصوصی، خدمات سنگشکنی بروناندامی را ارائه بدهد، آیا ارائه خدمت در بخش خصوصی مجوزی است که تنها بیمارستان جنرال منطقه فاقد این بخش باشد؟
سوال هشتم: آیا لازمه ارائه کامل خدمات سلامت و درمان در شهری که دانشگاه علوم پزشکی تیپ یک دارد، تبدیل شدن آن به استان است یا قبل از آن نیازمند همت و مسئولیتپذیری خود مسئولان کاشان در حفظ داشتههای خود است؟
سوال نهم: آیا توقف تنها دستگاه سنگشکن منطقه کاشان، ثمره واگذاری غیراصولی بخش به پزشکان نیست؟
جای خالی سنگشکن در منطقه کاشان
پیگیریها به اینجا ختم نمیشود، بیستم شهریور ماه 98 است که با مسعود بنایی همصحبت میشویم. این فوق تخصص ارولوژی، از ماجراهای سالهای قبل میگوید: من چندین بار اهمیت موضوع و اینکه ما در منطقه کاشان، دستگاهی نداریم را به دکتر اعرابیگفتم، اگرچه آن زمان(سال93) اوضاع خیلی بهتر بود؛ دستگاهارزانتر و تهیه آن آسانتر، اما میگفتند بودجهاش نیست. ماپزشکان هم در یک برههای حاضر بودیم دستگاه جدید را خودمانتامین کنیم اما به دلیل تاخیرهای طولانی پرداخت بیمه بهبیمارستان منصرف شدیم و با توجه به اینکه سنگشکن جزءاسکورینگ بیمارستانهای جامع است و لازم است چنین بخشیداشته باشد، پیشنهادمان این بود که خود بیمارستان تهیه کند، چرا که این بیمارستان با این حجم از تخت و بیمار به سنگشکننیاز دارد و این بخش مغفول مانده و حدود شش، هفت سالمیشود که جای آن خالی است. در حال حاضر دانشگاه میتواند دستگاه جدید را از طریق هیئت امنای ارزی با هزینه یک میلیارد و دویست میلیون تومان خریداری کند اما ظاهرا بودجه کافی را ندارد.
وی میافزاید: خاطرم هست که همین دستگاه را حدود 13 سال قبل بدون مشورت گرفتن از ما و با قیمتی بالاتر از سایر دستگاههای جدیدتر خریداری کردند. آن زمان یکی از مسئولان که متخصص غدد بود، در برابر اعتراض من بابت خرید این دستگاه گفت: من صدای این دستگاه و دستگاه دیگری را شنیدم و به نظرم رسید این دستگاه شبیه «بی ام و» است و دیگری شبیه «پیکان»، لذا این دستگاه را خریدیم.
واگذاری بخش سنگشکن به پزشکان ارولوژیست
مسعود بنایی در ارتباط با واگذاری بخش سنگشکن ابراز میکند: چند سال این بخش به پزشکان واگذار شده بود و با دانشگاه بهصورت درصدی قرارداد داشتند تا با فرانشیز دولتی، بخش رااداره کنند. مسئله دانشگاه برای واگذاری، تامین نیروها بود، بایدنیروهایی میفرستاد که پرسنل خود بیمارستان بودند، بعد از مدتیبه این نتیجه رسید که مثلا 60٪ کارکرد مختص دانشگاه و 40٪دیگر مختص ما باشد تا بخش را اداره کنیم. اتفاقا کار خوبی بود،از سال 87 که دستگاه به ما واگذار شد هم آمار بیماران بهتر شدهبود و هم نتایج بهتری داشتیم و بعضی روزها تا 10 بیمار راسنگشکن میکردیم و حتی از شهرهای اطراف مثل قم هممیآمدند و سرویسدهی خوبی داشتیم اما به تدریج این مشکلاتبه وجود آمد.
سوال دهم: دستگاهی که با هزینه خود دانشگاه تهیه شده، طبق چه قوانین و با چه شرایطی به پزشکان واگذار شده است؟ منافع بیمارستان تا چه حد در این واگذاری لحاظ شده است؟
سوال یازدهم: آیا واگذاری بخشی که با هزینه بیمارستان تجهیز شده به پزشکان متخصص، منافع قابل توجهی برای بیماران و بیمارستان داشته است و یا امتیازی بوده است برای پزشکان تا بیماران به سایر بخشهای خصوصی ارجاع نشوند و این بخش بیمار داشته باشد؟
سوال دوازدهم: در زمان واگذاری دستگاهی که ارزش میلیاردی دارد چقدر به مسائلی مانند تعهدات بخش خصوصی در سرویس و نگهداری و هزینه استهلاک دستگاه توجه شده است؟
سوال سیزدهم: آیا ممکن نبوده است که با مدیریت دقیقتر، در حدود 10 سالی که دستگاه فعال بوده است بخشی از درآمد بخش سنگشکن را برای خرید دستگاه جدید اختصاص میدادند تا پس از کاهش کارایی دستگاه، فارغ از شرایط مالی بیمارستان بتوان دستگاه را تعویض یا تعمیر کرد؟
مسئله اصلی در سنگشکن مهارت کارشناس بوده است یا عمر دستگاه؟
بنایی، در پاسخ به این سوال که با توجه به فعالیت 16 ساله همین دستگاه در شهرهای دیگر، علت افت عملکرد بخش سنگشکنبیمارستان بهشتی حتی قبل از 8 سال فعالیت، مربوط به کیفیتدستگاه بوده و یا با مهارت ناکافی اپراتور دستگاه ارتباط دارد، اینگونه واکنش نشان میدهد: مهارت اپراتور دستگاه اهمیت بالایی دارد، اصلا علت اینکه این بخش یک زمانی به پزشکانواگذار شده، این بوده که از نیروهایی ماهری که خودشانتشخیص میدهند استفاده کنند تا دستگاه اپراتور خوبی داشتهباشد و تامین هزینه نیروها را هم خودشان بکنند. در آن زمان مااپراتور خوبی داشتیم؛ آقای نجفیتبار اپراتور اصلی ما بود. پساز فعالیت چهار، پنج ساله ما، آقای شاطری آمدند و نحوه مدیریتو قرار داد و اداره آن عوض شد و در واقع آن زمان دیگر نتایجخوب نبود و بیماران کم کم از نتیجه سنگشکنی این بخش ناامیدشده بودند و بیمارانی که توان مسافرت به شهرهای دیگر را نداشتند (افراد روستایی، افراد تحت حمایت کمیته امداد و…) بهاین بخش مراجعه میکردند.
این فوق تخصص ارولوژی، با اشاره به اینکه در آن برهه، بیمههاهم حساس شدهبودند که چرا یک سنگشکن برای یک بیمار، دو بارانجام میشود، اذعان میکند: زمانی که مسائل این چنینی داشتپیش میآمد، دستگاه هم خراب شد و مجموعا بالارفتن سندستگاه، جابجایی اپراتورها و نداشتن مهارت لازم باعث افت عملکرد و نهایتا توقف فعالیت شده، اما نمیتوانم دقیق آنالیز کنمکه کدام عامل مهمتر بوده است.
دوران افول
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی کاشان میافزاید: از سال93 من دیگر مسئول فنی نبودم و از همکاران هم کسی مسئولیتفنی دستگاه را قبول نمیکرد چرا که کیفیت عملکرد دستگاه پایینآمده بود. از سال 93 تا 96 یک نفر بخش را اجاره میکرد و با همکاری یکی از پزشکان به عنوان مسئول فنی، اداره بخش را انجام میداد. آخرین باری که دستگاه خراب شد هزینه زیادی به بار آورد و همزمان هم عمر دستگاه تمام شده بود. آن زمان همخطاب به مسئولان بیمارستان نوشتیم که این دستگاه خیلی قابلاعتماد نیست و ما مسئولیت کار با این دستگاه را نمیپذیریم چرا که درصد موفقیتهای انجام سنگشکن هم پایین آمدهبود. و الان اگر آن دستگاه مجددا راهاندازی شود هیچ کس همکاری نمیکند و من هم بیمارانم را به آن بخش ارجاع نمیدهم.
رد و بدل شدن بیمار با پورسانت
بنایی، در پاسخ به این سوال که آیا پرداخت نشدن پورسانت پزشکان ارجاع دهنده بیمار به بخش سنگ شکن، در کم رونق شدن این بخش موثر بودهاست، بیان میکند: در حال حاضر به ازای هر بیماری که برای بخش خصوصی در اصفهان میفرستیم،200 هزارتومان به ما میدهند «که الان اس ام اس های آن در گوشی من هست». در واقع اگر بخش دولتی هم باشد و حداقل یکدوم یا یک سوم تعرفه دریافتی (600 هزارتومان) را به پزشک بدهد،تقریبا همین مبلغ میشود.
وی با اشاره به اینکه زمانی که من مسئول فنی بودم، مبلغی که بهبخش میدادند را بین پزشکان ارجاع دهنده؛ طبق تعداد ارجاعاتو کارکردی که به ما پرداخت شده بود تقسیم میکردم، اظهار میکند: نهایتا خیلی چیز مادی ندارد، ولی وقتی این بخش درکاشان نیست پزشکان مجبورند بیماران را به بخشهای خارج ازکاشان ارجاع دهند و طبیعی است که به مرکزی ارجاع دهند کهپورسانت میدهد. طبیعتا پزشکان مانعی برای تهیه دستگاهنیستند و امروزه پورسانت برای همه چیز میدهند زیرا رقابت بینمراکز خصوصی زیاد شده و خیلی کارهای دیگر هم اینگونه است و اگر بیمارستان بهشتی هم بخش سنگشکن داشته باشد و این خدمت با تعرفه دولتی انجام شود همین مبلغ را به پزشک ارجاعدهنده میدهند؛ چه بسا بیشتر.
سوال چهاردهم: دریافت و پرداخت پورسانت طبق کدام قانون برای پزشکان و مراکز خصوصی و دولتی در حیطه درمان مجاز است؟
سوال پانزدهم: آیا جایگزینی مسئول فنی بخش سنگشکن و قطع پورسانت پزشکان از سال 93 به بعد، عامل اصلی کاهش مراجعات بیماران به بخش سنگشکن بودهاست یا فقدان مهارت لازم در اپراتورهای جدید دستگاه؟
غفلتی پردرد
مسئول فنی سابق بخش سنگشکن می افزاید: بیمارستان یثربیهم تهیه دستگاه را در این دوسال بسیار عقب انداخت، چندین بارقرارداد امضا کردند، اما متاسفانه قیمت دستگاه سه برابر شده وهیچکدام تهیه نکردهاند. دکتر اعرابی مجوز بیمارستان بهشتی رابه بیمارستان یثربی منتقل کرد و آنها «تعهد اخلاقی» داده بودندکه با تعرفه دولتی خدمات بدهند، اما مسئولان بیمارستان یثربیسال گذشته مجوز مجزایی برای این بیمارستان تهیه کردند و لذا الان اگر دستگاهی تهیه کنند، تعرفه آن خصوصی خواهد بود.
وی تصریح میکند: برای تامین دستگاه سنگشکن بیمارستانیثربی، شرکتی که در ابتدا قرار بود دستگاه را تامین کند به علت نداشتن تجربه قبلی، پس از دوسال صرف زمان، نتوانست دستگاه را به کشور وارد کند، لذا فعلا با شرکت «وُلف» صحبت شده وهزینه تامین این دستگاه، چهار میلیارد تومان است؛ اما با اینقیمت، همکاران ما تمایل به سرمایهگذاری ندارند. حتی شرکت ولفپیشقرارداد را هم فرستاده و حاضر بوده 50٪ را خودشسرمایهگذاری کند، منتها هنوز هیچ سرمایهگذاری برای 50٪باقیمانده اعلام آمادگی نکردهاست.
بنایی با تاکید بر اینکه من حتی با آقای ناظری هم صحبت کردمکه اگر ممکن است هزینه آن را از طریق خیرین تامین کنند تا تعرفه سنگشکنی هم با نرخ دولتی محاسبه شود، میافزاید: الان حتیاگر دستگاه تهیه شود اما تعرفه آن خصوصی باشد(حدود یک ونیم میلیون تومان) خیلی از مردم توان پرداخت آن را ندارند واینگونه مشکل زیادی را حل نمیکند، در واقع ما به بخشسنگشکنی نیاز داریم که هم خوب باشد و هم با تعرفه دولتی ارائه خدمت کند.
سوال شانزدهم: چرا سرویسدهی بخش سنگشکن بیمارستان شهید بهشتی با تعرفه دولتی برای مردمی که سالها حق بیمه پرداخت میکنند، باید معطل بیمارستان خصوصی آیتالله یثربی شود؟
این گزارش ادامه دارد …
امینی
آذر 26, 1398
سلام. ممنون از گزارش کاملتان. بحث بهداشت و درمان در کاشان، جای کار بسیار دارد... بویژه اکنون که به برکت این بیمارستان خصوصی، یک شبکه درمان موازی شکل گرفته و حتی چینش پزشکان در مراکز دولتی را هم تحت تاثیر قرار داده، و در نهایت منجر شده است به رونق بخشی به مرکز درمانی/تجاری خصوصی مذکور.