- شناسه خبر : 17452
ترسمان از بدآموزیهای خواهر خواندههاست
وگرنه ما را باکی نیست!
چهار شهر «اومئای سوئد»، «کازانلیک بلغارستان»، «سبزوار و نیشابور»، یک جورایی باهم مرتبطند.
شما را نمیدانم،
ولی کاشان از این ارتباط مطلعست،
کاشف که بعمل آید،
درخواهید یافت این شهرها، «خواهر خواندگان» کاشاننند.
از سالهای بسیار دور، مابین دو شهر انگلستان و فرانسه پیوندی برقرار میشود،
از سال ۱۹۲۰،
بعد از جنگ جهانی اول؛
آغاز کار از گردشگری و توسط راهنمایان گردشگریست.
«پیمان خواهرخواندگی» را میگویم.
اما حالا،
حدود ۲۴۰۰ شهر از رابطهی خواهرخواندگی جهانی بهره میبرند.
این پیمان «به اشتراکات و الگوبرداریهای مدیریت شهری و شهروندی، اقتصادی و مالی، فرهنگی و اجتماعی، آموزشی و توسعه، میپردازد.»
نگرانی ما آنجاست،
که مبادا خواهرخواندگان شهرمان اراده کنند،
از کیفیت زندگی شهری کاشان، الگو بگیرند!
در این مقال،
روی سخنمان بر کیفیت و کمیت زیرساختی معابر و «آسفالت» شهریست.
در تصورمان نمیگنجد،
که خواهرخواندهها،
بخواهند،
از ما الگو بگیرند!
یعنی میشود!؟
ولی اگر بگیرند،
به طریق اُولی،
خدا به داد مردمانشان برسد!
که چه میکَشند،
از این حجم ویرانی و چاله چولههای کف خیابانهایشان!!!
فصل جذاب ماجرا،
اما اینجاست؛
علیرغم این حجم از زخمهای زلیخایی بر پیکر بستر خیابانها، مدیران محترم به این نتیجه میرسند،
قبل از سرعتگیرهایی،
که به خاکریزهای جبهههای نبرد میمانند،
چندین شیار در مقیاس نهر آب! قبل از «سرعتگیرها» حفر کنند،
که مبادا در اثر کیفیت مناسب و بدون چاله چوله خیابان!
رانندگان محترم خوابشان ببرد،
و پشت فرمان دمی بیاسایند!
ای کاش اصفهان،
آن نصف جهان،
کاشان را به خواهرخواندگیشان پذیرفته بود!؟
مگر شاید مقداری از کیفیت و کمیت شهرنشینی و خیابانداریش را به مدیران شهریمان میآموخت؟
ترسمان از بدآموزیهای خواهرخواندههاست،
وگرنه مردمان سیلک دیرزمانیست با این حجم از نامهربانی شهری،
نامأنوس نیست؟