- شناسه خبر : 20058
تاریخی بود یا نبود؟ روایت دوم: عصارخانه کاشان/ این رسم امانتداری نیست!
در هفتههای گذشته شاهد دو اتفاق ناخوشایند بودیم که حواشی آن عملکرد اداره میراث کاشان را زیر سوال برد. در ادامه روایت دوم و در پست قبلی روایت اول از این مجموعه را بخوانید.
مرمت عصارخانه تاریخی کاشان پس از اینکه سالها متروکه رها شده بود، امسال با مشارکت شهرداری و میراث فرهنگی توسط یکی از پیمانکاران اداره آغاز شد، اما پس از آغاز عملیات مرمت، طی دو مرحله بخشهایی از دیوارها و طاق عصارخانه تخریب شد و فروریخت، و تنها یک دهانه از طاقهای آن باقی ماند.
ریاست محترم اداره در مصاحبه با رادیو کاشان مدعی شد که این دیواره تاریخی نبوده است! باید پرسید مرمت اضطراری و اقدام حفاظتی از نظر کارشناسان این اداره به چه معناست؟ و چطور ممکن است جدارهای که طاق عصارخانه روی آن است تاریخی نباشد؟
باید پرسید از آغاز عملیات مرمت این بنای ارزشمند با توجه به وضعیت اضطراری آن، چه اقدامات حفاظتی در مورد آن انجام شده است؟ برفرض که جمعآوری و تخریب قسمتهای فرسوده ناگزیر بوده است، اما در بنایی با این درجه از حساسیت و فرسودگی که استفاده از چکش برقی ده کیلویی هم خطرساز است، چرا با بیل مکانیکی و تجهیزات چند تنی این اقدام صورت گرفته است؟
با توجه به فرسودگی و آسیبدیدگی بنا، چرا پیش از تثبیت و اقدامات حفاظتی، عملیات آواربرداری آن آغاز شده است؟ در حالیکه برای حفاظت از چنین بنایی و پرهیز از ایجاد تنش، آواربرداری از داخل و روی بام عصارخانه باید به آخرین مراحل حفاظت و پس از تثبیت طاقها موکول میشد.
جای سوال است که با چه اطمینانی طی دو روز، سه کارگر را روی طاقی فرستادهاند که تشخیص دادهاند هنگام شمعگذاری فروخواهد ریخت؟ و چطور برای طاقی که شمعگذاری را تاب نمیآورد، آواربرداری و سبکسازی را تجویز نمودهاند؟
میراث فرهنگی برای صیانت از آثار تاریخی موظف است از مشاوره و نظرات متخصص و کارشناس حوزه مرمت استفاده کند، نه استادکار معمار، پیمانکار و یا کارشناسانی که هیچ تفکر و تخصص مرمتی ندارند. این اداره باید معتمد و موثق مردم و دغدغهمندان و فعالان این حوزه باشد، نه اینکه با فرافکنی و سوءاستفاده از اصطلاحات تخصصی، سهلانگاری و اشتباهات زیرمجموعه خود را کتمان و توجیه کند. این رسم امانتداری نیست.