- شناسه خبر : 12259
«آگاهیبخشی» مستلزم تخصص، تحقیق و پژوهش است
کنشگر اجتماعی دغدغه دارد. دغدغه مردم و جامعه را داشته و حاضر است برای کاهش آسیبهای اجتماعی و پیشرفت و تعالی جامعه بیمزد و منت در امور عمومی و اجتماعی مشارکت کند. روش کنشگر اجتماعی «گفتوگو»، «تحلیل» و «ارائه ایده و راهکار» به جای «تکگویی» و «سخنرانی» است. در این روش هرکسی آزاد است دغدغههای خود را فارغ از ملاحظات معمول مطرح کرده و در جامعه به اشتراک گذاشته و راهکار پیشنهادی خود را برای کاهش یا رفع مشکلات ارائه دهد.
در دومین جلسه از کنشگران اجتماعی که در خانه شاسوسا برگزار شد پیرامون «محتوای فضای مجازی» و اثرگذاری آن در جامعه گفتوگو شد و موارد، چالشها و راهکارهای زیر پیشنهاد شد:
*احمدرضا لطفآبادی – روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی کاشان:*
مردم در اوایل شیوع ویروس کرونا با تمام وجود به میدان آمدند و پیشگیری از شیوع بیشتر ویروس کرونا و کمک به پرستاران و پزشکان مراکز درمانی دارای اهمیت بالایی بود ولی الان شرایط متفاوت شده است. به نظر میرسد جامعه دچار یک عادیانگاری شده است و از طرف دیگر علیرغم این خطر شیوع بیشترکرونا پیش چشم مردم قرار گرفته است و مرگ و میرها را میبینیم ولی مورد «پذیرش اجتماعی» قرار نگرفته است. به نظر میرسد دلایل و ریشههای این چالش ناشی از این است که گاهی مردم با اخبار ضد و نقیض و غیر کارشناسی مواجه شدهاند و از طرف دیگر ممکن است بخشی از مردم میگویند ما در بسیاری از موارد به توصیههای ابلاغی توجه کردهایم ولی درمقابل شرایط سخت زندگی مردم چه به لحاظ معیشتی و کسب و کار و چه به لحاظ روحی و روانی مورد توجه مسئولین ذی ربط قرار نگرفته است و به همین خاطر ممکن است جامعه با یک لجبازی ناخواسته مواجه شده است.
فضای مجازی شرایطی فراهم کرده است تا اخبار و اطلاعات درست و نادرست بسیاری در جامعه منتشر شود. در حالی که سطح «سواد رسانه»ای مناسب برای کاربران فضای مجازی و متناسب با «تولید محتوا» و «بازنشر» آن افرایش پیدا نکرده است. به همین خاطر تصور میشود بمباران خبر باعث شده است گاهی حساسیت به موضوع اصلی کاهش پیدا کند. نتیجه این شده است که آمار مرگ ومیر ناشی از بیماری کرونا افزایش پیدا کرده ولی حساسیت مردم به موضوع کاهش پیدا کرده است.
درج خبرهای خوب تأثیر بسیار مطلوبی روی کادر درمان و به تبع آن در جامعه برجای میگذارد. وقتی بیماری خوب میشود همه کادر درمان و پزشکان آن بخش روحیه پیدا کرده و خوشحال میشوند و به عکس وقتی متأسفانه بیماری فوت میکند حال همه را بد میکند. و پرسنل کادر درمانی بابت از دست دادن آن بیمار دچار صدمات روحی و روانی زیادی می شوند.
وقتی برای کاهش تجمعات به خصوص در ماه محرم با مسئولین هیئات صحبت کرده و ایشان را متقاعد میکنیم که به پروتکلهای بهداشتی توجه کرده و جلسات را در قالب اقدامات سلامت محوری برگزار کنند و مباحث سلامتی و حفظ جان شیفتگان و عزاداران اباعبدالله را در نظر بگیرند و در اولویت قرار دهند حتی اگر متقاعد شده و حاضر به پذیرش موضوع شوند از طرف دیگران مورد شماتت قرار میگیرند که چرا شما بعد از سالیان سال درب حسینیه را بستهاید؟
متاسفانه برخی افراد با سوء استفاده از اعتقادات پاک مردم نسبت به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام و برداشت اشتباه از شرایط کنونی جامعه و نگاه سطحی به مباحث دینی و مذهبی در این شرایط سخت و بحرانی زحمات کادر درمان را صدچندان کردهاند و موجب شدهاند که چرخه تولید بیمار هر روز تندتر از روز قبل بچرخد و این مساله موجب دلآزردگی و خستگی مفرط کادر درمان شده است.
چنین افرادی در مواجهه با این پرسش که اگر با برگزاری مراسمی در این شرایط سخت و بدون درنظر گرفتن دستورالعملها و پروتکلهای بهداشتی، شرکتکنندگان بیمار شوند و حتی خدای ناکرده بر اثر بیمبالاتی خود و یا دیگران، جان خود را از دست بدهند تکلیف «حقالناس» چه میشود؟ چه جوابی دارند؟؟؟ پرسشی که باید مورد توجه جدی مسئولین و برگزارکنندگان مراسم ها قرار گیرد!
این موضوع و دغدغه مهم مقام معظم مقام معظم رهبري است که در فرمایشات اخیر ایشان بدان اشاره نمودند و فرمودند: «نگذارید مجالس حسینی، موجب شیوع بیماری و مایه طعنه مخالفان و دشمنان شود.»
ما همه خود را مدیون و نمک پرورده سفره پرکَرم آل الله علیهم السلام می دانیم. اما حفظ سلامتی و جان عزاداران و شیفتگان مکتب حسینی، (جوانان عاشق و پیر غلامان دلباخته) در این شرایط خاص، سخت و بحرانی امری است که اهمیت آن بر کسی پوشیده نیست و همه در برابر آن مسئولیم.
از امام صادق علیه السلام خطاب به شیعیان روایت شده است که فرمودند:
( كُونُوا لَنا زَينا ، و لا تَكُونُوا عَلَينا شَينا)
مايه زينت ما باشيد ، و مايه زشتى (بد نامى) ما نباشيد.
بنابر این همه باید در این شرایط سخت با یک تدبیر و اقدام سلامت محور به هم کمک کنیم تا از این پیچ بحرانی به سلامت عبور کنیم.
*رضا رسولزاده – مدرس دانشگاه و کنشگر اجتماعی*
یکی از جدیترین آسیبهای فضای مجازی بیتوجهی به «سواد رسانه» است. شاید در نگاه نخست فکر کنید سواد رسانه تنها مربوط به اصحاب رسانه است ولی چنین نیست. سواد رسانهای یک ضرورت اجتنابناپذیر برای همگان است. برای کسی در فضای مجازی حضور دارد، محتوا تولید میکند یا محتوای تولید شده دیگران را میخواند و بازنشر میکند.
به همین خاطر آموزش و پرورش درسی را برای آشنایی دانشآموزان با «سواد رسانهای» تعریف کرد ولی تصور میشود خیلی جدی گرفته نشد و مورد توجه مربیان آموزشی و دانشآموزان قرار نگرفت.
بنابراین پشنهاد میشود نخبگان و فرهیختگان جامعه ساز و کاری تعریف کنند که سطح سواد رسانهای جامعه به خصوص افرادی که در فضای مجازی حضور دارند به سمت و سوی تخصصگرایی هدایت گردد.
*علیاصغر احمدیان – کنشگر اجتماعی*
همه میدانیم دروغ بد است ولی باز ناخودآگاه به سمت خبرهای دروغ میرویم یا از خبرهای که حتی میدانیم 80 درصد آن دروغ است استقبال میکنیم. یکی از دلایل آن نبود رسانههای آزاد و مستقل است. «اخبار رسمی» در همه جای دنیا باورپذیری بیشتری برای مردم دارد ولی در ایران برعکس است! به نظر میرسد اعتماد مردم نسبت به خبر رسمی به شدت کاهش پیدا کرده است. به همین خاطر مردم ترجیح میدهند خبر داخل کشور را از رسانههای خارجی دریافت کنند باوجودی که میدانند و احتمال میدهند که بخش زیادی از آن دروغ است یا به شدت جهتدهی شده است.
در خصوص آسیبشناسی میتوان به موارد زیر اشاره کرد؛ اخبار رسمی بیشتر اوقات مهندسی و جهتدهی شده است. به واسطه برخی اقدامات و عملکردها بین مردم و دولت تقابل ایجاد شده است و از سوی دیگر مردم در معرض بمباران اخبار قرار گرفتهاند و به همین واسطه اجازه تفکر از مخاطب سلب شده است. این در حالی است که عمده خبرها تکرار و بخشی دیگر شخصیسازی شده است.
انتشار اخبار منفی تیغ دولبه است. اگر منتشر شود بار منفی جامعه زیاد شده و ممکن است تبعات روحی و روانی ایجاد کند ولی اگر گفته نشود ممکن است خلأ اطلاعاتی ناشی از آن باعث بیتوجهی مردم و سادهانگاری موضوع شود که در این صورت انتشار اخبار نیاز به دقت و ظرافت بسیار دارد.
*امید نوذرزاده – کنشگر اجتماعی:*
یکی از آسیبهای جدی حوزه رسانه و تولید محتوا در فضای مجازی بیتوجهی به مسائل کارشناسی و تخصصی در این حوزه است و این پرسش را به ذهن متبادر میکند؛ آیا کاشان خبرنگار تخصصی در حوزههای مختلف «محیط زیست»، «سلامت»، «صنایع» و «گردشگری» دارد؟ اگر ندارد مشکل از چیست؟ آیا امکان پررورش و تربیت خبرنگار تخصصی در حوزههای مختلف وجود ندارد؟ مسئول و متولی و پاسخگو در این زمینه کیست؟ وقتی خبرنگار تخصصی در حوزههای مختلف وجود ندارد خبرنگار هرگونه آمار و ارقامی که مسئول گفت منتشر میکند!
در خصوص انتشار اخبار منفی در فضای مجازی باید گفت به نظر میرسد ذائقه مردم تغییر کرده است و مردم اخبار منفی را بیشتر از اخبار مثبت دوست داشته و دنبال میکنند. این موضوع ناشی از نیاز مردم به هیجان تلقی میشود. در برخی موارد ما هزینه میکنیم و پول میدهیم تا هیجان بخریم و رسانهها از این موضوع استفاده کرده و برای جذب مخاطب به انتشار اخبار منفی دامن زده و همین باعث میشود فضای رسانه و فضای مجازی مملو از خبرهای منفی شود.
*محمد خداداد – روابط عمومی دانشگاه کاشان*
فضای مجازی برای سازمانها و ادارات چالش دوگانهای ایجاد کرده است. از طرفی مهم است و باید به آن وارد شد و اخبار سازمان را از طریق آن به اطلاع مخاطب رساند و از سوی دیگر رسمیت نداشته و معمولاً مورد پذیرش سازمان نیست. کمبود و فقر نیروی حرفهای و متخصص در روابط عمومی سازمانها و ادارت چالش دیگر این حوزه است که دانشگاه نیز از آن مستثنی نیست. سازمانها و ادارات دولتی برای تهیه و تولید محتوای حرفهای و تخصصی است که دانشگاه کاشان نیز مبرا از آن نیست و البته اولویتهای انتشار اخبار از منظر مدیریت هر سازمان نیز محدودیتها و ملاحظات کار روابط عمومی را افزون خواهد کرد.
جامعه مشکل دارد! مردم درد دارند! مردم کم حوصله هستند و همه این مصیبت یک روابط عمومی را دو چندان خواهد کرد. در این فضا حتی انتشار اخبار مثبت سازمان در فضای عمومی تلقی منفی ایجاد خواهد کرد. بازخورد اخبار دانشگاه نه تنها بازخورد مثبتی از مردم دریافت نکرده است حتی از درون دانشگاه و همکاران و اساتید و دانشجویان نیز مورد پذیرش قرار نگرفته است. چگونه ممکن است شاخصهای دانشگاهی که در سطح کشور و حتی در برخی موارد به صورت جهانی ارتقاء گرفته و درخشیده است با هیچ هیجان و بازخورد مثبت از سوی مردم و همکاران و حتی جامعه دانشگاهی مواجه نگردد؟
ذهن جامعه خسته و خواهان اخبار منفی است. نه تنها از اخبار منفی استقبال کرده و آن را برجسته میکند بلکه اخبار مثبت را نیز باور نکرده و آن را منفی میبیند. حوزه رسانه در کاشان در زمینه تولید محتوا ضعیف است. دنبال خبر و مطالب آماده است تا صرفاً آن را در رسانه خود بازنشر کند ولی دانشگاه به دنبال امیدبخشی به مردم است و از هر ایدهای که در این خصوص ارائه شود استقبال کرده و باب همکاری بین روابط عمومی دانشگاه با فعالین، صاحبنظران و فرهیختگان جامعه گشوده است.
*اکبر رضوانیان – فعال حوزه فرهنگی و گردشگری:*
جامعه نیازمند امید و نشاط است ولی بستر برای این کار فراهم نشده است. همه میدانیم که جامعه گرفتار تبعات شیوع کروناست و طبیعی است که مردم در این شرایط بیش از هرچیز نیازمند امید و نشاط هستند تا با بیماری و مشکلات مبارزه کنند ولی این کار نیازمند بسترسازی است. مگر غیر از این است که اجرای تیاتر و موسیقی و برنامههای فرهنگی هنری در تابستان و بهار و پاییز در فضاهای روباز تاریخی موجب نشاط جامعه میشود ولی متأسفانه در شهری زندگی میکنیم که حجم تخریب بیش از تشویق است و اگر کسی حرکتی کند به جای این که کمک شود همه تلاشها به کار گرفته میشود تا متوقف شود.
ما در شهری زندگی میکنیم که از مجموعهای کمنظیر و در مواردی بینظیر از اماکن گردشگری و تأسیسات گردشگری برخوردار است. تاسیسات گردشگری که روباز و متناسب با دستورالعملهای بهداشتی در وضعیت شیوع کروناست ولی من هنوز پاسخ این پرسش را دریافت نکردهام چگونه ممکن است باغ فین با پارک کنار آن چه تفاوتی دارد که در زمان شیوع کرونا باید باغ فین تعطیل شود ولی پارک کنار آن در اختیار مردم و گردشگران است. چرا با وجودی که ظرفیت خانه طباطباییها با وسعت بسیار بالا و فضای سرباز و فاصله اجتماعی 25 متر که میتواند در اختیار هر شخص قرار میدهد باید تعطیل شود ولی سفر با اتوبوس در یک فضای بسته مجور فعالیت بگیرد؟ و از همه اینها گذشته وقتی چنین چیزهایی مطرح میشود آن را به عنوان دغدغههای منافع شخصی تعبیر میشود در صورتی که آسانترین راه پاک کردن صورت مسئله است. این که هنری نمیخواهد. بسیار مهم است که ما در بحرانها و مشکلات بتوانیم از امکانات خود برای کاهش بحران مدد بگیریم و تبعات آسیبهای اجتماعی را به حداقل ممکن کاهش دهیم.
*مهرداد بهزادنیا – پژوهشگر و کنشگر اجتماعی*
وقتی صحبت از سواد رسانهای است تعریفی سازمان جهانی یونسکو در خصوص «سواد» به ذهن متبادر میشود. شاید برایتان جالب باشد که بدانید مفهوم سواد در قرن گذشته، تغییرات بسیاری کرده است و این چهارمین تعریف سواد است که توسط یونسکو بهصورت رسمی اعلام میشود. بهطور خلاصه و طبق این تعریف، باسواد کسی است که بتواند از خواندهها و دانستههای خود تغییری در زندگی خود ایجاد کند.
با تعریف جدیدی که یونسکو ارائه داده باسوادی توانایی «تغییر» است و باسواد کسی است که بتواند با آموختههایش، تغییری در زندگی خود ایجاد کند و در این تعریف «سواد رسانه» یکی از مواردی است که به عنوان سواد مورد توجه قرار گرفته و عبارت از تشخیص رسانههای معتبر از نامعتبر است.
برای بررسی محتوای رسانههای در فضای مجازی نیازمند کار پژوهشی است که برای نمونه یک کار پژوهشی روی چند سایت رسانهای کاشان در بازه زمانی مشخص انجام شده است. در این کار تحقیقی در یک بازه مشخص 70 درصد اخبار منفی و تنها 30 درصد مثبت است که البته این مطالعه با اندکی انعطاف برای پررنگ دیدن اخبار مثبت مورد توجه قرار گرفته و لازم است این مطالعه برای رسیدن به آمار واقعی با دقت و توجه بیشتر در بازههای زمانی مختلف تکرار شده و مورد توجه قرار گیرد. قطعاً برنامهریزی و سیاستگذاری در زمینه تولیدمحتوا در فضای مجازی نیازمند یک کار پژوهشی دقیق و همهجانبه است که به صورت مستمر انجام گرفته و فضای رسانهای کاشان و منطقه را به صورت مرتب بررسی و پایش کند.
*میثم عباسیمقدم – کنشگر اجتماعی*
خاصیت «ذهنِ» انسان، منفیبافی است و به همین خاطر همۀ ما به دنبال خواندن اخبار منفی هستیم و توجه نداریم که خواندن و پیگیری این گونه اخبار چه ضرر و تبعاتی برای ما به همراه خواهد داشت. یکی از دلایلی که چین – همان جایی که منشأ ایجاد و شیوع کرونا بود – خیلی زود توانست از گرفتاری کرونا رهایی پیدا کند کنترل اخبار منفی در سطح جامعه بود. چین اخبار منفی در رابط با کرونا را به صورت کلی قطع کرد و باور داریم این کار در کنار سایر اقدامات حوزه سلامت و بهداشت، نقش قابل توجهی در مهار کرونا ایفا کرد.
کنترل ذهن موضوع بسیار مهم و قابل توجه است. به همین خاطر افراد ثروتمند معمولاً از اتفاق معمول و ریز و درشت جامعه بیخبرند به خاطر این که اخبار منفی ذهن فرد را به خود مشغول کرده و راه ورود اخبار خوب و مثبت وموثر را مسدود میکند.
یکی از مهمترین دلایلی که مردم در کشورهای جهان سوم به نوعی محکوم به زندگی حداقلی هستند توجه بیش از حد به اخبار منفی است که به راحتی آن را وارد زندگی خود کرده و به شدت آن را پیگیری میکنند.
*مهدی آریا – خبرنگار و کنشگر اجتماعی*
تولید محتوای رسانهای یک کار حرفهای است که شایسته است مورد توجه اصحاب رسانه قرار گیرد ولی پیش از آن عبور از مرز چارچوبهایی است که در طول زمان به صورت کلیشه بر فضای رسانهای حاکم گردیده است و هرگونه عدول از آن به یک حرکت غیرحرفهای و آماتور تعبیر میشود.
این که خبرنگار آمار و ارقام مسئولین را بدون هرگونه اظهار نظر و نقد و تحلیل در رسانه متبوع خود بازنشر کند، نازلترین سطح خبرنگاری و کار رسانه است و شایسته است خبرنگاران و اصحاب رسانه از مرزها و چارچوبهای موجود عبور کرده و آستانه تحمل جامعه و مسئولین شهری را با پرسشگری جسورانه خود ارتقاء دهند.
البته هر کدام از ما مبرا از اشتباه و خطا نیستیم و ممکن است در این مسیر برای تولید هر خبر و متن و یادداشت، اشتباهاتی هم از طرف خبرنگاران و هم از طرف مسوولین دیده شود.
البته باور دارم این موضوع باید با ارائه آموزشهایی از سوی متولیان امر برای جامعه رسانهای کاشان و همچنین با توجیه و آگاهسازی مسوولین همراه باشد تا به مرور زمان برطرف گردد. در این صورت به موازات ارائه آموزشها، آستانه تحمل جامعه برای نقد کارشناسی و حرفهای نیز بالا خواهد رفت.
انتخاب «تیتر» برای تولید محتوای یک موضوع بسیار مهم است و در حوزه رسانه شایسته است به موازات توجه به تولید محتوا، انتخاب عنوان مناسب مورد توجه قرار گیرد. در واقع «تیتر» مطلب است که مخاطب را به مطلب رهنمون میکند و با توجه به این که حوصله مخاطب کم شده است این روزها بسیاری از مخاطبین صرفاً به خواندن «عنوان» بسنده کرده و از مطلب میگذرند. بنابراین شایسته است این موضوع نیز مورد توجه قرار گیرد.
*محمد مشهدی نوشآبادی – عضو هیئت علمی دانشگاه کاشان و کنشگر اجتماعی*
انتشار اخبار منفی و مثبت در فضای رسانهای ضروری است. این که ما به خاطر بعضی ملاحظات و این که ممکن است انتشار فلان خبر تبعات اجتماعی داشته باشد آن را سانسور کنیم با آزادی بیان و صلاح جامعه در تضاد است. البته نکتهای نیز وجود دارد. وقتی رسانهای ده خبر منفی منتشر میکند در کنار آن شایسته است به بازنشر اخبار مثبت جامعه نیز همت کند. اشکال از این جا شروع میشود که نه تنها در این زمینه کوتاهی دیده میشود در سایر مسائل که ممکن است منافع رسانه را به خطر اندازد به ورطه خودسانسوری کشیده میشود.
نکته دیگری که باید گفت نشر اخبار معمول جامعه و کپی و تکرار آن به تنهایی چه فایدهای برای جامعه دارد؟ محتوایی برای جامعه مفید و اثرگذار است که با نقد و تحلیل و پیگیری همراه شود. اگر ما هر روز خبر آسیبهای اجتماعی و ناهنجاریهای جامعه را منعکس کنیم ولی به ریشهها و علتها توجه نداشته باشیم و راهکارها را نیابیم و برای کاهش آن پیگیری نکنیم نه تنها اثر مطلوبی برای جامعه نخواهد داشت بلکه ممکن است حجم مطالبات جامعه را روز به روز افزون کرده و آثار زیانباری بر جامعه تحمیل کند.
موضوع مهم دیگری که باید به آن اشاره کرد ملاحظهکاری سایتهای و رسانههای خبری در منطقه کاشان است. یادمان باشد هرجا موضوعی در رسانهها سانسور شود حتماً پای منافع شخصی فرد یا مجموعهای در کار است و باید به این موضوع به عنوان یک زنگ هشدار نگاه کنیم. هشدار نسبت به امری که سرنوشت جامعه را هدف قرار داده است.
*محمد حامد محسنی – کنشگر اجتماعی و مدرس دانشگاه*
آزادی بیان یکی از مهمترین مولفههای جامعه پویا و خلاق است. این که برای انتشار اخبار خوب یا بد ملاحظاتی در نظر گرفته شود و با اتکا به اینکه خیری بر عدم انتشار آن مترتب است این عمل توجیه شود با آزادی بیان و دموکراسی در تضاد و تقابل است. ممکن است انتشار اخبار در وجه «بد» یا «خوب» آن منافع فرد یا مجموعهای را به خطر انداخته و به همین خاطر به دلیل و توجیه متوسل شود.
الان هرچه اخبار منفی در سایر نقاط دنیا وجود دارد در رسانههای رسمی منتشر میشود و هرآن چه اخبار منفی مربوط به کشور است از طریق رسانههای خارج از کشور در اختیار مخاطب ایرانی قرار میگیرد. بنابراین هر ایرانی در معرض بمباران اخبار و مطالب منفی قرار گرفته است و این پرسش مطرح میشود در این صورت چه باید کرد؟
پنهان کردن اخبار مغایر با آزادی بیان است ولی مخاطب باید به این بلوغ فکری برسد که اخبار را متناسب با نیاز خود و از طریق رسانههای معتبر دریافت کند.
ذائقه مخاطب به سمت اخبار موسوم به زرد کشش دارد و رسانههای مختلف در فضای مجازی برای جذب مخاطب خود ناچار به انتشار اخبار زرد هستند. برای این که بتوانند مخاطب خود را بیشتر کرده و هزینههای خود را تأمین کنند. ما به عنوان کنشگر اجتماعی، مسئول دولتی یا برنامهریز و سیاستگذار نباید از رسانه که مورد هیچگونه حمایتی قرار نگرفته است انتظار داشته باشیم که اخبار زرد خود را کم کرده و تمرکز رسانهای خود را بر اخبار مفید و مثبت و امیدبخش معطوف کند. و اینجاست که مخاطب باید آگاهانه پایگاه اطلاعرسانی و اخبار مورد مطالعه خود را انتخاب کند.