- شناسه خبر : 22984
آبروی رفته شهر و بانیان اصلی آن/ معرفی 6 متهم وضعیت موجود
خدا خیر بدهد به «سید جواد ساداتینژاد»! این حنا را او دست مردم کاشان بست. دیگر نه میتوان سر در کاشان بلند کرد نه در کشور! این از شورا و این هم از نمایندگی و آن هم تصدی وزارت جهاد کشاورزی! البته برای شورای شهر، شاید اگر او هم پا پیش نگذاشته بود و این آقایان را معرفی نکرده بود، نمیتوان گفت وضع بهتر از این بود! گویی کاشان طلسم شده و روز به روز به قهقرا رفته است!
در هر صورت خسارتی بر کاشان وارد شده و تجربهای بر جا گذاشته است! این تجربه هزینۀ سنگین و گرانی از جیب مردم و آبروی هنگفتی از فرهنگ و تمدن منطقه با خود به یغما برده است! حداقل آن است ذرهای از آن برای آینده برداشته و به کار بندیم! قطعاً مردم بزرگوار منطقه بانیان وجود موجود را خواهند بخشید ولی فراموش نخواهند کرد! بانیان وضع موجود چه افرادیاند؟!
نخست «اعتماد مردم» است که به راحتی در اختیار افراد، گروهها و جریانهای سیاسی قرار گرفته است تا ایشان چوب حراج بر آن زده و به تاراج ببرند! آن هم در اختیار افرادی بگذارند که بارها امتحان پس داده ولی روسفید بیرون نیامدهاند؛ باز مردم سادهدل و انسانهای پاکسرشت بر آن امید بستهاند و ناامید گشتهاند و باز امید بستهاند!!
دوم افراد «موثر و ذینفوذ و صاحبنام» منطقه که در شهرستان یا خارج از آن منشأ اثرند ولی دستگاه سیاسی شهرستان را برای انتخاب اعضای هیئت اجرایی و نظارت به حال خود رها کردهاند. باید پا پیش بگذارند تا با حضور یا هدایت چنین گلوگاههای مهم موانع را برطرف کرده و بستر را برای حضور بزرگان، اندیشمندان و فرهیختگان در عرصه سیاستگذاری و مدیریت شهری باز گذارند.
سوم شخصیتهای «اندیشمند، خالص و بیریا» که ترجیح دادهاند عطای میدان خدمت در عرصه شورا و مدیریت شهری را به لقای سختیها، مشکلات، فشارهای موجود احتمالی بخشیده و کنج انزوا و عافیت برگزیدهاند. خون دل خوردهاند ولی با این وجود پا به میدان نمیگذارند. برخی امیدی به بهبود اوضاع نمیبینند و برخی طاقت خود را کمتر از برچسبها و اتهامات ناروایی میدانند که در چنین فضایی سهم ایشان میشود.
متهم بعدی شخصیتهای اصیل، ریشهداری و با هویت سیاسی شهر و منطقه هستند که به هر دلیل پا از فضای سیاسی شهرستان و منطقه پس کشیده و اجازه دادهاند تا افرادی که نان سیاست به دهانشان مزه کرده میدان مدیریت شهری را عرصه ترکتازی خود قرار داده و فضا را برای هرگونه توسعه و پیشرفت تیره و تار نمایند!
بانی پنجم وضعیت موجود «توقع و انتظارات اندک» مردم شهر است که وظیفۀ مدیریت شهری را در حد آسفالت کوچه و معابر و ساخت یک سالن ورزشی در محله تنزل داده و چنانچه عضوی از شورا یا شهرداری منتخب ایشان مقداری آسفالت در کوچه و خیابان ریخته و نام نهضت آسفالت بر آن نهاده است نظر ایشان را تأمین کرده و به تقدیر و دستبوسی ایشان سبقت گرفتهاند!
متهم بعدی خبرنگاران، نویسندگان، روزنامهنگاران و اصحاب رسانهاند که قلم را زمین گذاشته و فضای اطلاعرسانی و آگاهی بخشی را به امان خدا رها کردهاند یا دستاویز جریانهای متزلزل سیاستزده شهر شده و چه بسا برای این دسته و جریان و گاهی برای آن یکی قلمفرسایی کردهاند؛ گاه از کاه کوه ساخته و فکر و ذهن مردم را از مسائل اساسی شهر پرت کرده و گاه خیلی آرام و بیصدا از کنار مسائل مهم و کلیدی شهر آرام گذشتهاند!
وضعیت موجود مدیریت شهری به خصوص در خصوص شورا و شهرداری اسفبار و غیرقابل باور است ولی بانی وضع موجود «اعتماد مردم»، «افراد موثر و ذینفوذ و صاحبنام منطقه»، «شخصیتهای اندیشمند، خالص و بیریا»، «شخصیتهای اصیل، ریشهداری و با هویت»، «توقع و انتظارات محدود» و در نهایت خبرنگاران، نویسندگان، روزنامهنگاران و اصحاب رسانهاند. من و شما بانی وضع موجود شهریم. هرچه فریاد بر لب داریم بر سر خودمان فرود آوریم.
✍️ عبدالمجید رفیعی برزکی – خبرنگار
@ahlekashanam