- شناسه خبر : 7523
وضعیت بحرانی روز گذشته کاشان، عاقبت بیتوجهی به تشدید وابستگی به منابع آب و خاک است
محمد درویش پژوهشگر و فعال محیط زیست در صفحه شخصی خود با اشاره به هجوم گرد و خاک به کاشان در یادداشتی هجوم گرد و خاک به کاشان را نتیجه بی توجهی به تشدید وابستگی معیشتی به منابع آب و خاک عنوان کرد.
به گزارش پایگاه خبری اهل کاشانم، آقای درویش با انتقاد از تصمیمات مدیریتی در خصوص منابع آبی کشور نوشته است:
آنچه را مشاهده میکنید، مقارن عصر جمعه – ساعت ۱۸ مورخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ – در ورودی عوارضی قم-کاشان رخداده است. آنگونه که همکار عزیزم دکتر مرتضی ابطحی از اعضای هیات علمی ایستگاه تحقیقات بیابان کاشان گزارش کرده، سرمنشاء این موج گرد و غبار کمسابقه، بهویژه در اردیبهشتماه از سمت بیابانهای شمال خاوری کاشان بوده و هماکنون نیز آثارش در کاشان از بین نرفته است.
باید توجه داشت میانگین ریزشهای آسمانی کشور مطابق آمار شرکت مدیریت منابع آب ایران – جدول پنج – از اول مهر سال گذشته تا امروز – ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ – با یکصد و چهل و سه میلیمتر، حدود سی و چهاردرصد کمتر از میانگین درازمدت پنجاه و دو ساله بوده است. در این میان، وضعیت حوضه مرکزی که کاشان، قم، اصفهان و تهران هم در آن قرار دارند، یکدرصد بدتر از وضعیت کل کشور است. این درحالی است که در بین زیرحوضههای آبخیز مرکزی، وضعیت زیرحوضه دریاچه نمک از همه بهتر – فقط ۱۶درصد کمتر از میانگین ۵۲ساله – است. در حالیکه همانطور که در جدول شش میبینید، وضعیت در زیر حوضههای ابرقو، بختگان، جازموریان به مراتب بحرانیتر و میزان کاهش بین چهل و هفت تا شصت و هشتدرصد است.
پیشتر با اشاره به گزارش سه دانشمند ایرانی در نیچر، تاکید کردم که ما در طول چهاردهسال اخیر بیش از هفتاد و چهار میلیاردمتر مکعب اضافه برداشت از سفرههای آب زیرزمینی داشتهایم که یک فاجعه بزرگ است.
تاسفآورتر آنکه نمایندگان مجلس اینک طرحی را به بهانه مانعزدایی از تولید کشاورزی میخواهند تصویب کنند که نتیجهاش برداشت بیشتر آب از سفرههای بیآب کنونی، کفشکنی بیشتر و در نتیجه بروز طوفانهای گرد و خاک بیشتر به بهانه صادرات محصولات کشاورزی و تسهیل زراعت در مناطق کویری و بیابانی خواهد بود!
و باز غمانگیزتر آنکه مطلقاً هیچکدام از داوطلبین ورود به ساختمان پاستور تا این لحظه نهتنها برنامهای برای مهار این بحران ارایه نکردهاند، بلکه اغلب آنها سیاستهایی را وعده دادهاند که فاجعه فروپاشی طبیعت و ورشکستگی اکولوژیکی ایران را شتاب خواهد بخشید.
کاش یادمان میماند آنچه در لابهلای این دعواهای سیاسی و جناحی دارد از بین میرود، طبیعتِ وطنی است که علیالقاعده باید حراست از او، اولویت نخست همه نسلهای امروز و فردای ایران باشد.