- شناسه خبر : 1973
پیشنهاد شهروندان به شهردار کاشان:
عوارض نگیرید؛ خودمان زبالهها را جمع کنیم
حکایت از این قرار است. برای جمعآوری زباله مجتمعهای مسکونی در شورا بحث شده است. به خصوص شهرک خاتمالانبیاء یا همان مسکن مهر خودمان. شهرداری سطلهای زباله یا اصطلاحاً «فان»ها را جمع کرده و صدای اعتراض بعضیها درآمده است. مردم به شهرداری و شورا مراجعه کرده و شکایت کردهاند. مردم میگویند سطلها را که برداشتهاید آشغالها در کوچه و خیابان تلنبار شده تا ماشینهای جمعآوری از راه برسد. در این فرصت سگ و گربه به جان آشغالها افتاده و آن را شُل و شید کرده و پخش و پَلا میکند. این کار آلودگی محیط را بیشتر کرده است. منظر شهر را برهم ریخته و زشت کرده است. عصر، غروب یا سر شب هر جا بروید آشغال از در و دیوار بالا میرود. موش، سگ و گربهها و جانوران موذی جشن گرفته و با خیال راحت ضیافت برپا کردهاند. شیرابهی زبالهها راه افتاده است. نه این که قبلاً جور دیگر بود یا گل و بلبل بود. خیلی توفیر نکرده است. آن موقع هم همینطور بود ولی حداقل سطلهای بزرگ – فانها – کمی مانع میهمانی سگ و گربه شده بود. آشغال و کثافت و شیرابه و گند و بو داشت ولی پشت سطلهای بزرگ قایم شده و دیده نمیشد.
حرف شهردار چیز دیگر است. میگوید ابتدا مخالف حذف سطلهای زباله از سطح شهر بودم. وقتی به اصفهان رفته و از نزدیک طرح جمعآوری سطلهای زباله و تفکیک زباله از مبدأ را دیدم نظرم عوض شد. سطلها منبع آلودگی و میکرب است. برای سلامت شهروندان ضرر دارد. مردم هر لحظه که اراده کنند در آن آشغال میریزند. حتی بعضیها زبالههای تر و خشک را داخل پاکت هم نریخته و مستقیم داخل سطلهای شهرداری میریزند. این کار عیب دارد. خطرناک است. بد است. سلامتی مردم را به خطر انداخته است. این بود که تصمیم گرفته شد سطلها جمع شود. به مردم آموزشهای لازم را بدهیم و آشغال منازل را در یک ساعت مشخص جمع کنیم. نه زودتر نه دیرتر. مردم یاد بگیرند و تمرین کنند سرِساعت مشخص زباله منزل را بیرون آورده و به ماشین جمعآوری زباله بدهند. البته تفکیک زباله از مبدأ هم بخشی از این طرح است که آموزشهای لازم داده شده و ادامه دارد و تأکید کرده است چرا همیشه مسئولین پاسخگو باشند، مردم هم باید به قانون گردن بگذارند.
«محمد» کارگر شهرداری و راننده ماشین مخصوص شستوشوی سطلهای زباله است، میگوید: جمعکردن سطلهای زباله طرح خوبی است، اگر درست اجرا شود. فانها محل تولید میکروب است. شهروندان فکر میکنند هر وقت دلشان خواست میتوانند سطل زباله را داخل فانها خالی کنند. فانها محل همهنوع بیماری است. وظیفهی ما شستوشوی سطلها و دور و بر آن است. طبق برنامه این کار را میکنیم. ولی حالا با این طرح نظافت سطلها به عهده مردم افتاده است. خودشان باید به فکر خودشان باشند.
«علی» مدیر ساختمان غدیر است. او دربارهی این طرح میگوید: شهرداری میخواهد ابرو درست کند، چشم را هم کور کرده است. سطل بزرگ جلوی ساختمان را برداشتهاند، یک سطل کوچک تحویل داده و امضاء گرفتهاند. میگویند این سطل را داخل ساختمان یا جلوی ساختمان گذاشته، زبالهی واحدها را جمع کرده و رأس ساعت مشخص تحویل ماشین جمعآوری زباله بدهیم. ابتدا بگو مگو بود که پول سطلها را هم بگیرند. فعلاً تحویل داده و رفتهاند. اسم ما فقط مدیر است. همهی کارهای ساختمان روی سر ما ریخته شده است. الان هم جمعآوری و تحویل زباله به آن اضافه شده است. مگر میشود؟ مگر امکان دارد؟ ما مدیر بیحقوق هستیم. عوارض ساختمان را به ما بدهند؛ زحمت به خودشان ندهند. خودمان زبالهها را جمع کرده و تا چالهزباله میبریم.
«حسن» یکی دیگر از اهالی ساختمان مسکن مهر است. وی میگوید: ما معمولاً افراط و تفریط میکنیم. مردم به روش فعلی بیرون گذاشتن زباله عادت کردهاند. محلهای مخصوصی برای فانها در نظر گرفته شده است. متناسب با آن طراحی و احداث شده است. پایهی فلزی گذاشتهاند. هزینه کردهاند. سطلها مخصوص خریدهاند. حتی ماشینهای جمعآوری زباله متناسب با آن است. یک دفعه با یک بازدید همه جمع شده و سیستم جمعآوری زباله عوض میشود. همه چیز به عهدهی شهروندان قرار گرفته و آنوقت انتظار داریم طرح خوبی از کار در بیاید. شهرداری زحمت خودش را کم کرده و به دوش شهروندان انداخته است. عیبی ندارد. فرهنگسازی در این چیزها زمانبر است.
«وحید» شهروند دیگری است که در گفت و گو شرکت کرده است. وی میگوید: طرحها آنی و یکشبه دوام نمیآورد. نباید پا را از پلهی اول برداشته پلهی آخر بگذاریم. شهرداری میخواهد میانبر بزند. برای کم کردن هزینهها به طرف خودش غش کرده است. اگر فانها مرکز آلودگی است، چرا برنامههای نظافتی بیشتر نمیشود؟ برای تفکیک زباله از مبدأ بهتر است مثل همهجای دنیا تعداد سطلبا رنگبندی مختلف بگذاریم. به مردم آموزش بدهیم زبالهها را به تفکیک در سطلهای مشخص بریزند. نه این که همین سطلهای موجود را نیز جمعکنیم.
«فاطمه» خانهدار است. میگوید خیلی وقت است تبلیغات کردهاند زبالهها را رأس ساعت 9 بیرون بگذاریم. ولی خودشان به این ساعتها و زمانها توجه نمیکنند. یک روز 9 میآیند. یک روز دیرتر. یک روز زودتر. به همین خاطر خیلی وقتها زباله رها شده و به وسیله گربه و سگها پخش و پَلا میشود.
وی در پاسخ به تفکیک زباله از مبدأ میگوید: قبلاً نان خشکیها همهجا بودند. خیلی از زبالههای بازیافتی را میخریدند. ولی خیلی وقت است سرو کلهاشان پیدا نیست. ما هم زبالههای بازیافتی را جمع کرده و در بالکن و انباری روی هم گذاشته تا مأمور بازیافت بیاید ولی دیر به دیر میآیند. به همین خاطر انگیزهای برای جداسازی و جمع کردن زبالههای بازیافتی نداریم. همه را در سطل زباله ریخته و خلاص میشویم.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان «حق» و «وظیفه» روی هم است. در هم تنیده شده است. اگر مردم حقی مطالبه کردهاند به موازات آن وظیفه شهروندی را به جا آوردهاند ولی اگر نقص و کاستی پیش آمده است باید ریشهها را شناخت و آسیبها را جستجو کرد. مردم قدردان زحمات سازمانهای مسئول هستند ولی شهردار نگوید «مردم به قانون گردن بگذارند». گردن مردم در برابر قانون از مو نازکتر است. همیشه به قانون احترام گذاشتهاند. مگر نه این است که خودتان گفتهاید 96 درصد بودجه محقق شده است. این یعنی از دولت پول گرفتهاید؟ که نگرفتهاید. از سرمایهگذار و بخش خصوصی جذب کردهاید؟ که نکردهاید. عوارض و بهای خدمات است که از مردم گرفتهاید. تمام و کمال گرفتهاید. حتی به فرض این که کسی به پای خودش نیامده و به دست خودش نداده است؛ هزارتا اهرم ریز و درشت تعبیه کردهاید تا بودجه شهرداری را بیکم و کاست از مردم بگیرید؛ کسی آب بخواهد، برق بخواهد، گاز بخواهد، خانه بخرد، خانه بفروشد، ازدواج کند، بچهدار شود و حتی خداینکرده و دور از جان شما به رحمت خدا برود؛ قبل از این که به کرامالکاتبین حساب بدهد باید با شهرداری تسویه حساب کند. مردم به قانون گردن گذاشتهاند. اگر شیرابه زیر زبالهها راه افتاده است آسیب و اشکال جای دیگر است. مردم آماده همکاری هستند. حق و وظیفه را با هم دیده، کارها و طرحها را پختهتر کنیم.
میثم شاکری
شهریور 7, 1398
سلام. جالب بود. لطفا نام گزارشگر را هم مرقوم کنید تا ما آشنا شویم. با تشکر
سید امیرحسین
شهریور 9, 1398
شهرداری حتی حق جمع آوری و تفکیک زباله ها را به یک شرکت (اگر اشتباه نکنم از نو) پیش پیش اجاره داده و از آن درآمددزایی کرده. به همین خاطر است که دیگر نان خشکی ها را نمی بینیم.
سید حسین
تیر 21, 1403
سلام و درود ا چند روزی رو در کاشان مسافر بودیم و مکانهای تاریخی و دیدنی این شهر باستانی رو از نزدیک دیدیم و از دیدن این مناظر لذت بردیم اما چیزی که خیلی برای این شهر تاسف برانگیز بود مسئله همین آوری زبالهها در محلهها و سطح شهر بود هرجایی که میرفتیم اثری از این زبالهها بود و منظره یک شهر توریستی نباید اینطور باشد