- شناسه خبر : 5151
مرور اجمالی بر زندگی رضا ورزنده موسیقیدان کاشانی:
بچه مرشدی که با سنتورش در کنار بزرگان غوغا می کرد
به گزارش پایگاه خبری اهل کاشانم، غلامرضا مرشد ورزنده معرف به «رضا ورزنده» در سال 1305 در کاشان متولد شد پدرش مانده علی ورزنده از زورخانه داران معروف کاشان بود. او علاوه بر ورزش پهلوانی در ضرب گیری و سنتور نوازی استاد بوده و پسران خود عباس و علی و رضا را به این فنون آشنا نمود.
رضا ورزنده پس از مهاجرت به تهران در دهه ۱۳۳۰ و ورود به رادیو در کنار نوازندگانی مانند رضا محجوبی ابوالحسن خان صبا (موسیقدان کاشانی ) سبک سنتور نوازی خود را اعتلا بخشید. وی یکی از زبده ترین و درخشان ترین چهره های موسیقی و از نوازندگان سنتور معاصر بود که در نواختن سنتور صاحب سبک است و روشی منحصر به خود را داشت. رضا ورزنده در بسیاری از برنامههای گلهای رنگارنگ، یک شاخه گل، گلهای جاویدان به اجرای سنتور پرداخته است.
علیرضا میرعلینقی (مورخ، محقق، پژوهشگر، منتقد و روزنامهنگار عرصه موسیقی) درباره این ملاقات رضا ورزنده با حسین قوامی یا همان فاخته (خواننده تو ای پری کجایی میگوید: خود آقای حسین قوامی برای من تعریف کرد و گفت «سال 1325 در کاشان مامور به خدمت بودم و آنقدر شهر سوت و کور بود که هیچ جایی نداشت تا بشود به آنجاها رفت و سرگرم شد. کاشان تنها چند بنای تاریخی مانند باغ فین داشت.پرسوجو کردم ببینم کسی در کاشان هست که آوازی بخواند؟ گفتند اینجا خانوادهای زندگی میکنند که خانواده مرشدهای زورخانه هستند و پسرشان که جوان است، سنتور مینوازد. من وقتی رضا ورزنده را دیدم جوانی بود که سر و وضع و تیپ روستایی داشت و وسیلهای هم داشت که بیشتر به جعبه میوه شباهت داشت تا ساز سنتور! یعنی وسیله بیتناسب و بیقوارهای که حتی بسیاری از سیم گیرهایش نیز از جنس میخ و پیچ بودند. ولی وقتی این وسیله را کوک کرد و نواخت، دیدم از نظر صدا و موزیکالیته و لحن واقعا شاهکار است. پرسیدم تو چطور این کار را یاد گرفتهای؟ گفت من معلمی نداشتم و از رادیو صدای سنتور آقای حبیب سماعی را گوش کردهام و سعی کردم شبیه صدای ساز او را دربیاورم.»
میرعلینقی ادامه میدهد: البته اصلا نوازندگی رضا ورزنده به جز موزیکالیته، هیچ شباهتی به حبیب سماعی نداشت. حسین قوامی برایم تعریف میکرد «وقتی ساز رضا ورزنده جوان را شنیدم به او گفتم بیا تهران تا من تو را به آقای حبیب سماعی معرفی کنم. ولی همان زمان وقتی بعد از مدتی به تهران آمدم و میخواستم به کاشان برگردم گفتند حبیب سماعی فوت کرد. ولی خودم رضا ورزنده را در تهران معرفی کردم.»
این آغاز ورود یک جوان روستایی اهل کاشان به عرصه موسیقی در تهران بود که سواد خواندن و نوشتن نداشت و حتی به جای امضاء هم انگشت میزد.
ورزنده هنگام نواختن ، معمولا حولهای روی سیمهای سنتور عجیبش می انداخت ، آنگاه روی سیم ها مینواخت. تنوع و تعویض ریتم به صورت بداهه و غیرمنتظره از ویژگی نوازندگی استاد ورزنده بود. ساز سنتور به صورت استاندارد دارای 72سیم و 18 خرك (9خرك سمت راست و 9خرك سمت چپ ساز) است كه اصطلاحا به ‘سنتور 9خرك’ معروف است در حالیكه ساز استاد ورزنده دارای 12تا 13خرك بود.
رضا ورزنده همانقدر که ورودش به عرصه موسیقی، شیوه نوازندگیاش، فرم سازش و بسیاری دیگر از ویژگیهایش نامتعارف و عجیب بوده است ، مرگش نیز به همان اندازه عجیب بود.
میرعلینقی درباره مرگ رضا ورزنده در سال 1355 در این باره میگوید: ورزنده بهمن 1355 در منزل تیمسار مبصر که زمانی رئیس کل شهربانی بود، داخل یکی از اتاقهای مشغول کوک کردن سنتور بود؛ همانطور که میدانید کوک کردن ساز سنتور بسیار زمان میبرد. بعد از مدتی که ورزنده از اتاق خارج نمیشود به او سر میزنند ببیند چرا نمیآید؛ میبینند سرش را روی سنتور گذاشته است. فکر میکنند حتما به خاطر خستگی خوابیده است؛ بعد از مدتی میروند و تکانش میدهند و میبینند که ورزنده افتاد و آنجا متوجه میشوند فوت شده است.
مرگ ورزنده نیز مقارن شد با مرگ آقای برومند و تحتالشعاع آن اتفاق قرار گرفت و مطبوعات بسیار کمرنگ به آن پرداختند؛مرحوم مجتبی مینویی، سعید هرمزی و یک نفر دیگر از اهل هنر نیز در همان ماه فوت کردند و همه اینها باعث شد تا کمتر به رضا ورزنده توجه شود.
ورزنده آدم خجالتی و محجوبی بود و معاشرتش با هنرمندان در حد سلام و احوالپرسی بود و اساسا زندگیاش به گونهای نبود که اصطلاحا زیاد توی چشم باشد.در طی 25 سال مهاجرتش به تهران در انزوای عجیبی زندگی کرده بود. استاد شهناز میگفت زمان تشییع پیکر رضا ورزنده برف شدیدی میآمد و سر جمع هفت نفر بودیم که او را تشییع میکردیم.
رضا ورزنده تقریبا با تمام بزرگان موسیقی ایران در دوران حیاتش به اجرا پرداخت و آثار ماندگاری از صدای ساز او ضبط شدوی در دوران فعالیتش با اساتیدی موسیقی ایران از قبیل ابو الحسن صبا، حسین یاحقی، منصور صارمی، مهدی خالدی، علی تجویدی، حبیب الله بدیعی، رحمت الله بدیعی، پرویز یاحقی، اسد الله ملك، جلیل شهناز، فرهنگ شریف، لطف الله مجد، جهانگیر ملك، غلامحسین بنان، محمود محمودی خوانساری، اسماعیل خوانساری، عبدالوهاب شهیدی، نادر گلچین، محمد رضا شجریان، حسین خواجه امیری(ایرج)، اكبر گلپایگانی و… همكاری داشته است.
این گزارش تنها گوشه کوچکی از زندگی و کارنامه هنری رضا ورزنده است که می تواند ما را اندکی در شناخت هنرمندان شهرمان مدد دهد.
احمدخضری
بهمن 22, 1399
باسلام خدارحمتش کندان خدابیامرزیک ا ستادبینظیروچیره دستی بودحتی مضرابش بادیگراساتیدفرق داشت وهنوزبعدازاینهمه سال کسی نتوانسته سبک زیبای سنتورنوا، ی اورابنمایش بگذارد من زمانی دربندرعبا س درمجضراستادبوده ام وساززدنش راازنز دیک دیده ام واقعأغوغامیکردروحش شاد وخدارحمتش کند هرچنداساتیدی همچون رضاهمیشه زنده اندزیراهنرمندهمیشه جاو یدان میماند،