به بهانه درگذشت جلال مقامی:

برای مسئولان کاشان و ناسپاسی هایشان

مهدی عرشی

پنجشنبه پنجم آبان روزی بود که قلب دیدنی ترین صدای ایران برای همیشه ایستاد ‌و ستاره ای از آسمان پرفروغ هنر سیلک کاشان خاموش شد. با درگذشت جلال مقامی، مدیر دوبلاژ، صداپیشه، بازیگر و مجری برجسته کشور جای خالیش برای ابد در تاریخ هنر این سرزمین باقی خواهد ماند.

جلال مقامی پنجم آبان درگذشت و در قطعه هنرمندان ایران در همسایگی سرآمدان هنر ایران به خاک سپرده شد؛ خانواده اش تلاش بسیاری کردند تا پس از برگزاری مراسم ختم وی در تهران، مراسم هفتم این هنرمند کاشانی را در قالب یادمان بزرگداشت استاد جلال مقامی در یکی از سالن های کاشان برگزار کنند، و با وجود تمام برنامه ریزی ها و آمادگی ها به دلایلی و با توجه به شرایط موجود برای حفظ شأن و جایگاه استاد جلال مقامی از این کار صرف نظر کردند.

صبح جمعه همچون رسم مرسوم مردم کاشان در مسجد امیرالمومنین مراسم هفتم زنده یاد جلال مقامی با حضور مردم و اهالی هنر دوست کاشان به شکل سنتی برگزار شد، ولی همچنان برای بزرگداشت مقام هنری جلال مقامی در کاشان، خانواده اش تلاش می کنند تا خود در اولین فرصت این اقدام را در صورت کسب مجوزهای لازم انجام دهند.

درباره جایگاه و شخصیت جلال مقامی در هنر ایران می توان به نحوه انتشار خبر درگذشتش اشاره کرد، خیلی فوری تیتر یک رسانه های داخلی شد، عکسش در روی مطبوعات ایران نقش بست،پیام های تسلیت هایی صادر شد، شبکه های خارجی در میان انتشار اخبار حوادث و‌ اعتراضات روز فوتش در برخی نقاط ایران که همراه با درگیری ها بود از خبر درگذشت جلال مقامی به راحتی عبور نکردند و در خبری با عنوان از دست دادن هنرمندی بزرگی از ایران یاد کردند.

اما خبر درگذشت جلال مقامی در زادگاهش کاشان، جایی که ریشه خود را در این خاک می داند، هرچند با همدردی و تسلیت مردم و اهالی هنر شهر همراه شد، اما از دادن یک پیام تسلیت از سوی یک مسئول یا نهاد دولتی و‌ عمومی و فرهنگی کاشان برای از دست دادن یکی از فرزندان نکونام این شهر دریغ شد.

البته محمدباقر قالیباف، کفیل مردم کاشان و آران و بیدگل در جایگاه رئیس مجلس شورای اسلامی پیامی برای درگذشت استاد مقامی صادر کرد، تا شاید به همین بهانه بگویم یک نفر که حداقل مسئولیتی در برابر مردم کاشان دارد ، با دادن یک پیام تسلیت برای درگذشت یک هنرمند کاشانی همدردی کرد!

جلال مقامی، فرزند کاشان بود و صراحتا اعلام می کرد: «من با این که متولد تهرانم اما ریشه ام در کاشان است، پدر، مادر و خواهران و برادران مرحومم در کاشان مدفون هستند، من از طرف پدر و مادر کاشانی اصیل و از تبار مقامی ها هستم.»

جلال مقامی، بیش از نیم قرن از ۸۱ سال عمر خود را در هنر دوبله سپری کرد، هرچند در کارنامه هنری خود بازی در چند فیلم سینمایی و سریال را بر عهده دارد ،ولی جدا از دوبله های بی نظیر و ماندگار فیلم ها، بسیاری از مردم وی را به مدت ۱۲ سال برای اجرای برنامه «دیدنی ها» آن هم در سخت ترین شرایط این کشور در زیر بمباران و موشک ها زمان جنگ که هیچ‌چیزی دیدنی نبود، می شناسند؛ جلال مقامی با “دیدنی ها” بسیاری از خاطرات، لحظات شاد و‌ دانستنی ها مردم این سرزمین را ثبت کرد.

جلال مقامی در هر مصاحبه و گفتگویی در رسانه ها و تلویزیون خود را فرزند کاشان می نامید، همواره در جاهایی برای کارهای خیر و معرفی این شهر اگر کاری لازم بود، قدم بر می‌داشت ولی هیچگاه این شهر قدردان وی نبود، حتی در سال گذشته که به بهانه دادن نشان سیلک مراسمی در شهر انجام شد به دلایل نگاه های غیرکارشناسی و شاید هم سیاسی بازی، یادی و تقدیری از این استاد گرانقدر هنر ایران نشد در حالی که چند سال پیش در مهرشهر کرج در محل سکونتش خیابانی به نام “جلال مقامی” نامگذاری شده بود.

با درگذشت زنده یاد جلال مقامی سرمایه ای فرهنگی، اجتماعی کاشان را از دست دادیم،، نسل جوان و نوجوان می توانند این هفته از شبکه نمایش که در گرامیداشت زنده یاد استاد جلال مقامی آثار شاخص سینمایی که وی آن را دوبله کرده و هر شب ساعت ۲۱ پخش می کند با هنر وصدای بی نظیرش آشنا شوند.

جلال مقامی درگذشت، تا بار دیگر ثابت شود که نگاه مدیریتی کاشان در برابر هنرمندان مردمی و مفاخر این شهر همچنان بر مدار ناسپاسی می چرخد و در این مواقع و با این رویکردها برای حفظ جایگاه هنر و هنرمندان سکوت کردن بهتر از فریاد است زیرا هنرمندان واقعی همواره در قلب مردم و تاریخ ماندگار خواهند ماند و چه نیکو فریدون آسرایی در ترانه ای در وصف زنده یاد جلال مقامی این ابیات را می خواند:

سکوتت پر از حرف اما صدات

هنوزم توی گوش این مردمه

حضورت یه جوری صدا کرده که

سکوتت توی این هیاهو گمه

فقط با جلال و شکوه صدات

میشه به مقامی که باید رسید


دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *