اپیزود اول :نامش «هومینو» ست.سالهاست که تنهاست،مثل «امید»«امید»، امیدمان را ناامید کرد. راستش را بخواهید مقصر،«امید» خانمان نبود.«رویا» بود.البته شاید! «رویا»ی ما نه!«رؤیای امید»،که با کلی تشریفات خاص از «بلژيک» آوردندش!«امید» مان را همراهی نکرد،آخرین خبرهای خوب میتوانست همراهی «رؤیا» با «امید»، آخرین بازمانده «درنای سیبری»،در سفرش باشد،نشد که بشود! یعنی خانم تنبلمان،تنها ۱۵۰ کیلومتر […]