• شناسه خبر : 3007

زین همرهان سست عناصر دلم گرفت

حانیه ابوالحسنی – وی گفت، وی افزود، وی در رد سخنان فلانی بیان داشت، ایشان تکذیب کردند… و هزاران هزار جمله مشابه! رهایمان کنید محض رضای خدا هم که شده اندکی دلتان به حال مردم بسوزد بنشینید دو دو تا کنید و خودتان پاسخ بدهید سهم مردم و حقوق شهر در افاضاتتان تا چه اندازه محقق شده است؟

منکر راه های رفته و کارهای کرده نیستیم خداوند خیرتان دهد اما اندکی دقیق‌تر بشوید؛ شهر بیماراست جان فرهنگ و ادبش به خطر است اخبار را که دنبال می کنید؟ شهر شده است مانند دختر بچه گم شده ای که هرکه از راه می رسد تشری می زند و می رود. یک روز خبر به خطر افتادن خانه های تاریخی به دلیل ساخت و سازهای نامناسب را می شنویم! یک روز معوقات حقوق! روز دیگر خطر شور شدن آب پایین دست! دیگر روز شکست خوردن فلان طرح عمرانی! روزگارمان را می بینی؟ هر روز در خوف و رجا!

دست به هر نقطه ای که می گذاریم پر است از کارهای زمین مانده و راه های نرفته خلاصه که این روز ها از هر طرف ز خیل حوادث کمین گهیست، ما مردمان ابدا بی منطق نیستیم این را می پذیریم که مشکلات بسیار است ایرادی ندارد طبیعی است اما آنجا کارد به استخوانمان می رسد که می بینیم در کشاکش تفکرات راست و چپ تان یک نفر را نمی توانیم پیدا کنیم که به صراطی مستقیم باشد.

امروز یکی فیلمی منتشر می کند که با لحنی به شدت اعتراضی و مردم دوستانه داعی حقوق کارکنان می شود؛ فردا جناب دیگری ضد بیانیه ای نوشته و افشاگری می کند که :چه کوته اندیشیده‌اید حقیقت امر چیز دیگریست!

این حرف ها و تعارف ها را کنار بگذارید ارجاعتان می دهم به این بیت سعدی که به یقین از برید:« نام نیکو گر بماند ز آدمی * به کزو ماند سرای زر نگار» حال که ماهی به دمش رسیده و چیزی نمانده است که دوره پنجم هم به سر برسد اندکی تلاش کنید تا نام نیک باقی بماند، باور بفرمایید ما مردمان قدرشناسی هستیم.

جان عزیزتان قسم که به دنبال فرافکنی و شائبه سازی نیستم فقط قدری نگران شده ام آینده قرار است چگونه باشد؟ زمانی که فرزندان ندیده ام بزرگ شدند شهر را چگونه خواهند دید؟ نمی دانم فقط استدعا می کنم، خواهشا، لطفا، حتما گیوه هاتان را ورکشید و آستینتان را بالا بزنید هدفتان فقط شهر باشد و بس؛ صف کشی های جناحی به چه کار می آید؟ کاری بکنید که به درد مردم بخورد.

زیاده گفتاری نیست تنها آنکه یک دست صدا ندارد، می دانید که؟ بیایید دست به دست هم بدهیم برای ساختن آرمان شهری که فرسنگ ها با ما فاصله دارد عجالتا فراموشتان نشود امروز بجنبید که فردا دیر است.


دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *