• شناسه خبر : 1588

خرده گفتارهای یک خرده خبرنگار؛

جهان تازه من

حانیه ابوالحسنی – مدت زیادی نیست که وارد این جهان شده ام، حال و هوایش را دوست دارم زیباست و پر تنش باید شش دانگ حواسمان را جمع کنیم مبادا از حرفی کم بگذاریم یا زیاده گویی کنیم، باید آنقدر شفاف و صادق باشیم که به عده ای بفهمانیم کلاهشان را اندکی بالاتر بگذارند که این قشر چیزی پنهان از مردم ندارند.

جهان تازه ی من جهان خبرنگاریست و در همین مدت کوتاه فهمیده ام از مهم ترین ملزومات این شغل پوستی کلفت و سماجتی همیشگیست؛ این دو عنصر به منزله آب و هوا می ماند که زیستن در این شغل بدون آنها ممکن نیست.

اصلا یک روز را روز خبرنگار نام گذاشته اند که بگویند اگر روزی مجبور شدید برای دریافت پاسخ مطالباتتان پشت درهای بسته بنشینید یا زخم زبان ها و تندروی های این و آن را تحمل کنید و یا اگر زمانی به علت سرنگونی فلان کلاغ در مجاورت تیر برق همسایه آماج کینه توزی و آزار شدید؛ غمتان نباشد که والا منت بر سرتان گذاشته ایم و یک روز را در سال عزیزتان کرده ایم، آنقدر عزیز که از همان ابتدای روز سیل تبریک هاست که از دختر همسایه و صمیمی ترین دوستت گرفته تا فلان مسئول که تاکنون ندیدی اش به سمت تو روانه می شود و آنقدر به تو احترام می گذارند که برایت بزرگداشت می گیرند، تقدیرنامه و هدیه ات هم می دهند و حتی حاضر می شوند که با تو عکس یادگاری بگیرند! و تمام این بزرگی ها از عصر همان شب در دل زمان مدفون می شوند تا سال بعد همین موقع دوباره رو شوند.

اینها تنها گوشی کوچکی از شگفتی های این حرفه است که تاکنون به آن پی برده ام و یقین دارم این راه آنقدر عجایب غرایب دارد، که دلم بخواهد باز هم آن را ادامه دهم.

و شما اگر زمانی بخواهی خبرنگار شوی در حد تجربه ای اندک می گویم لازم است بدانید که در این حرفه باید پاک باز بود و چیزی برای از دست دادن نداشت، از همان ابتدا باید پیه خواب آرام و کافی، وقت خوش گذرانی و داشتن تعطیلات را به تنت بمالی چرا که همیشه باید در صحنه باشی و چشم و گوشت را باز نگهداری مبادا در گوشه ای از شهر اتفاق مهمی رخ دهد و تو بی خبر از آن در گوشه ای دیگر لم داده باشی. درخواست جیره و مواجب زیاد و بیمه و خدمات هم از محالات این شغل است.

سخن کوتاه می کنم که اگر بخواهم ادامه دهم ساعت ها باید بگویم و بشنوم فی الجمله این نوشتار بهانه ای بود برای تبریک به دوستان خبرنگارم که به یقین از مریدان این بیت مولانا هستند:

خنک آن قمار بازی که به باخت هرچه بودش
بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر


    الهه رعیت
    (1) (0)

    الهه رعیت

    آگوست 8, 2019

    من دورت بگردم دوست قشنگم ایشالا تو کارت موفق باشی گلم

    محدثه
    (0) (0)

    محدثه

    آگوست 9, 2019

    عالی بود دوست عزیزم ،، انشاالله تو کارت موفق و موید باشی گلم😘🌷

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *