- شناسه خبر : 19260
مراتع کاشان دچار«فرونشست»، «تغییر اقلیم» و «خشکسالی»
مراتع کاشان دچار«فرونشست»، «تغییر اقلیم» و «خشکسالی»
خشکسالی و تغییر اقلیم طومار دشت کاشان را در هم پیچیدند
اهل کاشانم ، علی خالوئی، کارشناس و کنشگر حوزهی محیط زیست و منابع طبیعی کاشان
مراتعداران، چگونه روزگار میگذرانند؟ مراتع چطور؟ مرتعدارانی که روزگارشان چونان شبهای دیجور زمستان، سرد و سیاه است و مراتعی که هم دچار کاهش شدید علوفه هستند و هم درگیر صدمات ریزگردها و طوفان شن و ماسه و همچنین درگیر مسأله فرونشست. اگر در این بین نفسی برایش بماند، دچار آفاتی از انواع ملخهای کوهاندار و ملخ شکم بادمجانی میشوند. «خشکسالی» و «تغییر اقلیم» دو مسألهای است که هر آن، هوار را بر سر مردمان و مرتعداران «تمدن سیلک» و مراتعش خراب میکند.
طبق آمارهای اداره هواشناسی کاشان و آران و بیدگل، نزولات جوی دشت کاشان، ۳۷.۲ درصد کاهش داشته و روزهای حاوی ریزگرد در سال 1401 نسبت به بلندمدت 10 ساله، 7 برابر شده است. عواملی که موجب عریانی و رخنمونی سه الگوی «خشکسالی متوسط»، «خشکسالی شدید» و «خشکسالی بسیار شدید» در دو شهرستان کاشان و آران و بیدگل شده است. موضوعی که چشمانداز مثبتی را تبیین نمیکند.
آمارهای وحشتناکی از الگوی خشکسالی دشت کاشان دیده میشود: ۱۴.۳ درصد از مراتع شهرستان کاشان دچار خشکسالی متوسط و ۵۵.۳ درصد دچار خشکسالی شدید و ۳۰.۴۰ درصد دچار خشکسالی بسیار شدید است. شرایط خشکسالی مراتع شهرستان آران و بیدگل نیز بهتر از کاشان نیست و چه بسا بسیار وخیمتر و نگران کنندهتر است.
طبق این آمار، درصد خشکسالی در الگوی خشکسالی متوسط صفر، در خشکسالی شدید ۱۷.۵ درصد و در خشکسالی بسیار شدید ۸۲.۵ درصد است. الگوهایی که هر مدیری را که تمایل به اجرای بازوهای «توسعه پایداری» در این دشت داشته باشد دچار بحران ابزاری میکند.
خشکسالی، عبارتی ثقیل با بار معنایی و لغوی ترسناک است. متأسفانه استمرار در کاربرد این مفاهیم، ذهن را به گونهای آماده و به نوعی عادیسازی میکند اما عمق فاجعه خشکسالی، مانند فرونشست دردناک است. خشکسالی هرچند کمتر به چشم میآید و اثرات تخریبی آن نسبت به فرونشست کمتر برای عموم قابل رؤیت و مشاهده است، ولی قدرت سنگین و تخریب آن همگام با تغییر اقلیم بر سر دشت کاشان، غیرقابل انکار است. چه بسا، نقش تخریبی و ویرانگری خشکسالی از نقش فرونشست در دشت کاشان کمتر نیست. فرونشست نیز داستان دیگری دارد که کمر این دشت را میشکند. دو ابزار خشکسالی و فرونشست اینجا دست به دست هم دادهاند تا سایه شوم تغییر اقلیم ویرانگر و نابودکنندهتر خودنمایی کند.
بر اساس اطلاعات اداره هواشناسی شهرستان کاشان و آران و بیدگل، دشت کاشان، پایینترین میزان بارندگی را بین شهر و دشتهای استان اصفهان کسب کرده است. یعنی در سال زراعی جاری، دچار ۳۷ میلیمتر کاهش بارندگی است. کارشناسان معتقدند هر یک میلیمتر کاهش بارندگی باعث کاهش یک کیلوگرم علوفه در مراتع میشود، با یک حساب سرانگشتی میتوان نتیجه گرفت وسعت ۷۳۶ هزار هکتاری مراتع دشت کاشان با رقمی برابر ۲۷ میلیون و۲۳۲ هزار کیلوگرم کاهش علوفه دست و پنجه نرم میکند. رقمی که بسیار قابل توجه است.
بعید میدانم گوسفندان بفهمند کاهش علوفه یعنی چه؟ گوسفندانی که از کله سحر تا بوق سگ، ۱.۷ کیلوگرم علوفه خشک نوشجان میکنند، برایشان فرقی نمیکند که باران آمده باشد یا خیر، برف آمده باشد یا خیر، دشت دچار گرمایش و تغییر اقلیم شده باشد یا خیر، من و شما خواننده محترم هستیم که دود و خاک ریزگردهایش بر چشممان و ریههای فرزندانمان و خانمانمان میرود.
راهکار چیست؟
مواردی وجود دارد که کمر به قتل مراتع میبندند. برای جلوگیری از، از بین رفتن مراتع چند پیشنهاد مطرح میشود: بیمه خشکسالی، تگرگ و آتشسوزی مراتع بدون طرحهای مرتعداری، جزو وظایف بانک کشاورزی محسوب میشود. موضوعی که بانک کشاورزی از انجام آن طفره میرود. در این زمینه لازم است که تمام مراتع، حتی مراتع بدون طرحهای مرتعداری نیز به رسمیت بیمه بانک کشاورزی درآیند و خسارت خشکسالی دریافت کنند. بهتر است، این بانکها، با تأمین اعتبارات مناسب در تأمین نهادههای دامی کمک کار مرتعداران باشند.
از سوی دیگر، دولت نیز با فراهم کردن تغذیه کمکی و تأمین نهادههای دامی، به مرتعداران و مراتع یاری رساند، زیرا نهادههای دامی وابستگی مرتعداران به علوفه مراتع را به شدت کاهش میدهند.
کوچک شدن زمان بهرهبرداری یا کاهش زمان چرا، از چهار ماه به سه، دو و حتی یک ماه، به شرطی که به مراتع خللی وارد نشود، راهکارهای مناسب دیگری است.
مرتعداران نیز باید با مشارکت یکدیگر، بین دام و مرتع، تعادل ایجاد کنند. آنها باید رغبت کنند و متناسب با تولید علوفه، دامهایشان را به مراتع بیاورند و از آوردن دام مازاد در مراتع جلوگیری کنند. همچنین لازم است که این قشر، چرای مازاد، چرای پیش از موعد و چرای خارج از فصل، تحت هیچ شرایطی نداشته باشند.
مشارکت بخش دولتی نیز بسیار مهم است. سهم دولت در این زمینه تسهیل شرایط بازار، تسهیل خروج نتاج دام مرتعداران، پرداخت تسهیلات و تسهیل حرفه مرتعداری است. همچنین اتحاد و پویایی دانشگاه و مراکز علمی در مدیریت مرتع و مرتعداری نیز میتواند حال مرتعداران و مرتع را بهبود بخشد.