تردید مصطفی معینی، یا زنگی زنگ ؛ یا رومی روم

عبدالمجید رفیعی برزکی

«مصطفی معینی» نماینده شهرستان کاشان، آران و بیدگل در دقیقۀ نود گُل کاشت و بیانیۀ انتخاباتی خود را در ثانیه‌های پایانی هفتۀ تبلیغات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری اصلاح کرد و در کانال ایتایی خود به اطلاع‌ مردم رساند!

قطعاً نماینده مردم درمجلس شورای اسلامی فراتر از نام و عنوان و جایگاه است. اگر نماینده صرفاً به نام و عنوان بود چه فرقی داشت «علی‌اصغر گرانمایه‌پور» باشد یا «عباسعلی منصوری»؟! «سیدجواد ساداتی‌نژاد» یا «مصطفی معینی»! آنچه نماینده را بین صدها نام و عنوان متمایز می‌کند عملکرد است و موضع‌گیری‌هایی که در بزنگاه‌های حساس تاریخی اتخاذ کرده و ماهیت واقعی افراد را از پشت پرده‌های ملاحظه‌کاری‌های معمول عیان می‌نماید.

علی‌اصغر گرانمایه‌پور فقط چند ثانیه در خصوص اتفاقات 88 دیرتر موضع گرفت و به همین خاطر از چشم اصول‌گرایان منطقه کاشان افتاد. این نشان به آن نشان بهانه شد تا اصول‌گرایان روی «محمدحسن قدیری ابیانه» به اجماع رسیده و پای او را به انتخابات کاشان باز کنند. حداقل‌شان دل‌شان خوش بود که این نامزد تند و تیز اصول‌گرایی هنوز هیچ اتفاق نیفتاده موضع گرفته و ارادت خود را به جریان اصول‌گرایی نشان می‌دهد!

تکلیف عباسعلی منصوری از همان ابتدا روشن بود؛ هم با خودش، هم با جریان‌های سیاسی! در طول دوران نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی برای عملکردی که به آن ایمان داشت و مواضعی که بدان یقین داشت لحظه‌ای تردید به خود راه نداد! معیار و ملاکی برای خود مشخص کرده و بود اعتقاد داشت معیار استیفای حق مردم است و برای فریاد زدن آن لحظه‌ای تردید نکرد!

عباسعلی منصوری چوب مواضع صریح و روشن خود را خورد ولی این حُسن را داشت پس از آن هر کس از افراد منتسب به جریان‌های اصول‌گرای و اصلاح‌طلبی، مستقل و غیرمستقل، سودای نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه کاشان و آران و بیدگل به سرش داشت سراغ او رفت تا برای رأی‌آوری دست‌خطی بگیرد؛ کسی که توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شده و از حضور مجدد در رقابت‌های انتخاباتی باز مانده بود!

سیدجواد ساداتی‌نژاد را می‌توان پدیدۀ نوظهوری در عرصۀ سیاسی منطقه کاشان دانست. کسی که به اصول‌گرایی تکیه کرد و از پله‌های اصلاح‌طلبی بالا رفت ولی هیچگاه در ضدیت با اصلاح‌طلبی تردید به دل راه نداد! هر پنج‌شنبه جمعه عنان یکی از وزیران یا مدیران دولت روحانی را به دست گرفته و در حوزۀ انتخابیه چرخاند و شنبه همان هفته تریبون مجلس را محلی برای تاخت و تاز علیه همان دولت قرار داد! ولی حُسن او این بود که در این مسیر کوچک‌ترین تردیدی به دل راه نداد!

اکنون نوبت به «مصطفی معینی» رسیده است! حیران و سرگردان مانده است! وامی گرفته و باید ادا کند! انگشت به دهان بین دو راهی مانده است! جمع‌بندی ذهنی خود را فریاد کشد یا درخواست‌های جریان‌های سیاسی که او را به قدرت رسانده‌اند برآورده نماید؟! لحظه‌ای تعلل کافی است تا او را نیز از چشم جریان‌های سیاسی انداخته و از عرصه سیاسی خارج کند!

مصطفی معینی پس از یکی دو هفته فشار جریان‌های سیاسی بالاخره در ثانیه‌های پایانی هفتۀ تبلیغات ریاست جمهوری بر تردید خود فائق آمد و آخرین بیانیه خود مبنی بر دعوت از مردم برای حضور حداکثری پای صندوق‌های رأی اصلاح کرد و تبصره‌ای بر آن افزود و از مردم خواست به «سعید جلیلی» رأی بدهند!!

موضع‌گیری دیرهنگام «مصطفی معینی» هرچند به ضرر و زیان او تمام شد ولی در کنار اتفاقات گذشته تجربه ارزشمندی پیش روی او گذاشت که شایستۀ توجه است. تجربه‌‌های گذشته نشان داده چند ثانیه دیرتر موضع بگیرد یا نظرات خود را صادقانه، صریح و شفاف ارائه دهد هر دو به یک نتیجه ختم می‌شود ولی چه بهتر است تردید و دو دلی را کنار نهد!


دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *