نقش سرمایه‌گذاران در حفظ بافت تاریخی، از افسانه تا واقعیت

محمدمهدی نجفی *

دیدگاه غالب مدعی است که ورود سرمایه‌گذاران به بافت تاریخی کاشان موجب حفظ این بافت ارزشمند شده است.این افسانه با واقعیت نمی‌خواند. مشاهدات میدانی نشان می‌دهد که هرچه حضور سرمایه‌گذاران در بافت تاریخی بیشتر شده، ویرانی بافت تاریخی نیز شدت و سرعت بیشتری یافته است.

فرض می‌گیریم تمام مرمت‌هایی که طی این سال‌ها انجام شده، درست و اصولی هستند و با حفظ مستندات و شواهد تاریخی و احترام به دوره‌های تاریخی انجام شده‌اند. فرض می‌گیریم در پروژه‌های مرمتی، اهداف فرهنگی و تاریخی در پیشگاه اهداف اقتصادی قربانی نشده‌اند.

چگونه سرمایه‌گذاری در بافت تاریخی به ویرانی بافت تاریخی سرعت بخشیده است؟

اگرچه هر سرمایه‌گذار با خرید و مرمت یک خانه، آن خانه را به اصطلاح از تخریب نجات داده است، اما در مقابل به دلایل متعددی به طور مستقیم یا غیرمستقیم موجب تخریب بخش‌های وسیع‌تری از بافت تاریخی شده است.

اغلب سرمایه‌گذاران با مفاهیم توسعه پایدار بیگانه هستند و نگاه مثبتی به بافت تاریخی ندارند. از نگاه آن‌ها بناها و بافت تاریخی چون از خشت و گل و خاک درست شده، بی‌ارزش و ناپایدار است. لذا باید از آن نهایت بهره را برد. همین تلقی موجب شده در مرمت‌ها استفاده از مصالح ناهمگون همچون بلوک سفال و آجرسوراخدار به طور گسترده جایگزین خشت شود.

معمولا سرمایه‌گذاران، بافت تاریخی را رقیب خانه یا مجموعه تاریخی خود می‌دانند، نه بستری که موجب شکل‌گیری و اعتلای آن شده است. از این رو اغلب تمایل دارند خانه‌های مجاور را نیز تصاحب کنند و تا جایی که امکان دارد از شر بافت راحت شوند، دسترسی سواره را تسهیل و حضور مجموعه‌های دیگر را در مجاور خود ناممکن کنند.

طی سال‌های اخیر با گسترش سرمایه‌گذاری، بخش عمده پلاک‌های بافت تاریخی در اطراف بناهای تغییرکاربری داده شده، به دلیل ایجاد دسترسی سواره یا ایجاد پارکینگ با تخریب مواجه شده است.

از سوی دیگر، با افزایش قیمت املاک در بافت تاریخی، از تقاضای اقشار فرودست برای سکونت در این بافت کاسته شده است. لذا بناهای بیشتری بعنوان مازاد بازار از دسترس عمومی خارج شده، متروک و ویران شده است.

به علاوه ورود بخش سوداگری به بافت تاریخی و ساخت و ساز در آن برخلاف گذشته توجیه اقتصادی پیدا کرده است. در دهه‌های گذشته هزینه تخریب و خاکبرداری را از قیمت زمین در بافت تاریخی کسر می‌کردند. همین هزینه مضاعف نسبت به ساخت و ساز در خارج از بافت، بافت تاریخی را از تخریب حفظ می‌کرد.

از سوی دیگر، ضعف تاسیسات گردشگری و مجوزهای بی‌رویه در برخی محلات، سکونت عادی در بافت تاریخی را بیش از پیش دشوار و فرساینده ساخته و موجب مهاجرت بیشتر ساکنین بافت تاریخی شده است.

تسهیلاتی که طی این سال‌ها در اختیار سرمایه‌گذاران قرار گرفته، چرا علی‌رغم مصوبه‌های دولتی در اختیار ساکنین بومی بافت تاریخی قرار نگرفته است؟

چرا بافت تاریخی با ایجاد هراس عمومی نسبت به زلزله و با محرومیت تحمیلی از خدمات شهری بهینه، از سکونت خالی و به طور گسترده تخریب و از هم گسسته شد؟

این دیدگاه که متاسفانه از طرف اغلب مردم پذیرفته شده که زلزله دوره زندیه بافت کاشان را با خاک یکسان کرده، هم موجب تخلیه بافت تاریخی در دهه ۶۰ شد و هم با نادیده گرفتن آثار صفوی و تیموری، بافت کاشان را به شهری قاجاری تقلیل داد، از ارزش آن کاست و تخریب آن را تسهیل کرد.

در حال حاضر وقوع زلزله تبعات به مراتب بدتری دارد، چرا که برای مثال اگر قبلاً در یک خانه تاریخی یک خانوار زندگی می‌کرد، در حال حاضر چندین خانوار در یک خانه حضور دارند. انبوه اتومبیل‌ها در بافت تاریخی در مواقع بحرانی به یک فاجعه غیرقابل کنترل منجر می‌شود. در این سال‌ها پیوستگی بافت تاریخی نیز به شدت صدمه دیده و حجم مداخلات بدون شک ویرانی بیشتری به همراه خواهد داشت.

** کارشناس حوزه مرمت و پژوهشگر تاریخ کاشان


دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *