- شناسه خبر : 20470
فرهاد شهر/ برای محمدرضا مزدیانفرد
هنوز فرهاد به خاک سپرده نشده و بین ماست. خیلی زود است برایش مرثیهسرایی کنیم و به خودمان و خانوادهاش تسلیت بگوییم. از خوبیهایش بنویسیم و از این که چقدر خودمانی بود. چقدر مهربان و صمیمی بود و رفقا را به محض آشنایی با نام کوچک صدا میزد تا صمیمت بیشتری را منتقل کند. حتی وقتی به دل خاکِ بهتر از ما سپرده شد برایش مراسم نگیریم، برای مراسم و خانوادهاش گل نفرستیم! بنر تسلیت ننویسیم و در صفحات مجازی که خودمان را به آن مشغول کردهایم پیام نگذاریم! فرهاد هنوز به خاک سپرده نشده است و چند روز پیش که تلفنی صحبت کردیم از دست همۀ ما گلهمند بود. اهل دشت و کوه بود ولی شاید این دفعه از دست همۀ ما به کوه زد تا لحظهای بیاساید!
دغدغۀ «آب» داشت ولی وقتی با دل و جان دنبال برگزاری اولین همایش بحران آب به این در و آن در میزد هر دم با مشکلی مواجه میشد! به همین خاطر تاریخ برگزاری همایش این طرف و آن طرف میشد! دبیر همایش بود. از او پرسیدم وقتی کاشان نمیتواند یک همایش برای بحران آب برگزار کند چگونه میخواهد جلوی بحران آن را بگیرد؟! گفت «هیچ نگو! خیلی حرفها گفتنی نیست! اینجا برای هر قدم یک مانع کار گذاشتهاند!!»
برای کاشان همه کاری میکرد. دنبال مزد و منت، پست و جایگاه نبود. همه جا، پای کار بود. فقط کافی بود که متوجه شود این کار برای کاشان است. سر از پا نمیشناخت. ابا نداشت به دوستان و رفقا در سطح شهرستان، استان یا کلان کشور رو بزند. تا کاری انجام شود. بودجهای برای شهر محقق شود. کاری پیش برود.
دکتر به همۀ صفاتی مزین بود که خریدار ندارد! «عالم بود»؛ مهندسی و کارشناسی ارشد و دکترایش را در دانشگاه بیرمنگهام انگلیس گذرانده بود. «دنیا دیده بود»؛ از دنیا گذشته به کاشان رسیده بود! «دلسوز و متواضع» بود. استاد دانشگاه بود ولی این طور نبود که دانشجویان در راهروهای دانشگاه دنبال او بدوند و استاد، استاد کنند! بلکه دکتر در کار و درس و پروژه دانشجویان دنبال دانشجویان میدوید! «مشاورِ متخصص و امین» بود. اگر هر کدام از مسئولین شهرستان صدایش میزدند تا در حوزه تخصصی ملی و بینالمللی مشورت بگیرند دریغ نمیکرد! دنبال این نبود اول ابلاغ و بعد قرارداد و حق مشاوره صادر شود!
اینجا کسی دنبال عالم دنیا دیده نیست تا مشورت بگیرد و فرهاد با دلسوزی و تواضع همۀ تخصص خود را در اختیار پیشرفت شهر بگذارد. اینجا درخواستها از جنس دیگر است. نیتها فرق میکند. انگیزهها چیز دیگر است. گویی کسی به شهر و آدمهایش فکر نمیکند! فردا همه چیز با ارسال دسته گل ترحیم و بنر تسلیت تمام میشود!! حتماً اسامی زیر گلها و بنرها را به خاط بسپارید! هر کدام از ما بخشی از سرنوشت شهر را رقم زدهایم!!